جستوجو برای پیدا کردن اطلاعات تاریخچهایِ هر کدام از بناهای تاریخی در اینترنت، معمولا مخاطب را با یکسری توضیحاتِ تکراری از سایتها و صفحات مختلف مواجه میکند که یکی از مهمترین دلایل اعتماد مخاطب به آنها، تکرار این اطلاعات در تعدادِ سایتهای بیشتری است؛ اما درستی و نادرستی آنها هیچگاه مورد بررسی قرار نمیگیرد.
برج معروف «آزادی» در تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ همانطور که پژوهشگر تاریخ به آن اذعان دارد که اینترنت علاوه بر فواید زیادی که همراه با خود دارد، مشکلاتی از این دست را نیز به دوش میکشد.
حمیدرضا حسینی، پژوهشگر دانشنامه تهران برای به دست آوردن اطلاعات دقیق دربارهی آن چه برای برج آزادی رخ داده چیزی حدود ۱۰ ماه مطالعه و پژوهش میکند و با افراد نامآشنای این حوزه، مانند حسین امانت، معمار طراحِ برج و ایرج حقیقی، رئیس کارگاه ساختِ برج صحبت میکند. او به انجام این کار نیز بسنده نمیکند و میتوان گفت؛ «تقریبا همهی اسناد مربوط به برج آزادی را زیر و رو میکند و مجموعهای از اسناد و مدارک مرتبط با ساخت این برج از جمله روزنامهها و مجلات آن دوره و اسناد مربوط به شهرداری تهران، اسناد مربوط به انجمن شهر تهران - شورای شهر کنونی تهران -، اسناد شورای جشنهای ۲۵۰۰ ساله و اسناد وزارت دربار را گردآوری و بررسی میکند تا به کم و کیف ساخت این برج دست آگاه شود.
وی نخست نسبت به روند بازنشر اطلاعات از فضای اینترنت گِله میکند و میگوید: «یکی از آسیبهایی که فضای مجازی و اینترنت علاوه بر استفادههای بسیار خوبی که دارد ایجاد میکند، انتشار اخبار نادرست در وب سایتهای مختلف و اخیرا شبکههای اجتماعی است. شخصی مطلبی را نوشته و منتشر میکند و سپس دیگران، حتی مراجع ذیصلاح بدون انجام هیچ تحقیقی به صورت کپی - پیست این مطالب را در صفحات و حتی سایتهای رسمی منتشر میکنند و در نهایت این حرف به صورت یک روایت متواتر در میآید. تواتری که باعث پذیرش آن میشود.
اما بعد از مدتی مواجه میشویم، حرفی که صدها سایت منتشر کردهاند و فکر کردهایم به دلیلِ تعدادِ زیادِ بازنشرِ آن قابل اعتماد است، اشتباه بوده و صدها سایت، مطلب نادرستی را از روی یکدیگر کپی کردهاند.»
این پژوهشگر تهران تاکید میکند: «تاریخ دقیق افتتاح برج آزادی طبق اسناد معتبر و متعدد کاملا روشن است اما متاسفانه این تاریخ در مراجع مختلف به اشتباه ذکر شده و حتی در وبسایت بنیاد رودکی به عنوان اداره کننده برج آزادی نیز، تاریخ افتتاح این برج به اشتباه درج شده است.»
او که کارشناس ارشد رشتهی تاریخ با گرایش تاریخ معاصر است، در توضیح تاریخچهی ساخت برج آزادی میگوید: «ساختِ برج آزادی که قبل از انقلاب برج "شهیاد" نامیده میشد، بخشی از برنامهی جشنهای ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی بود و با هدف بزرگداشت ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران ساخته شد. به همین علت نیز نام شهیاد را برای آن انتخاب کردند.»
وی با اشاره به اینکه برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به طور عمده در دو بخش برگزار شدند، میافزاید: «یک بخش از این جشنها در تختجمشید بود که شامل رژه ارتشهای ایران در طول تاریخ میشد و بخش دیگر، افتتاح برج "شهیاد" در تهران بود.»
حسینی توضیح میدهد: «برنامه جشنهای ۲۵۰۰ ساله، از سال ۱۳۳۷ در دستور کار دولت پهلوی قرار داشت و از ۱۳۳۹ نیز تصمیم گرفتند که بنای یادبودی را در مدخل غربی تهران - که در آن زمان "سه راه مهرآباد" نامیده میشد - بسازند. اما به دلایل مختلف که بیشتر ناشی از مشکلات مالی و اجرائی بود، نتوانستند این کار را انجام دهند و زمان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله تا سال ۱۳۵۰ به تعویق افتاد.
ابتدا تصمیم گرفته شد تا بنایی را به شکل تاق نصرت، با اعتباری بالغ بر شش میلیون تومان در این محدوده بسازند که طرح آن را نیز "امیر نصرت منقح" و "یوسف شریعتزاده" تهیه کردند، اما بعد از این که دست دولت در تخصیص اعتبارات، قدری بازتر شد و قیمت نفت افزایش پیدا کرد و برنامه جشنهای ۲۵۰۰ ساله نیز مفصلتر شد، اعلام کردند که طرحِ "تاق نصرت" به اندازه کافی عظمت ندارد و تصمیم گرفتند که بنای عظیمتری را در این محدوده ایجاد کنند. سرانجام در شهریور ۱۳۴۵ فراخوان یک مسابقه معماری در روزنامهها درج شد و شورای مرکزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله اعلام کرد که تهیه طرح ساختمانی به نام "شهیاد آریامهر" را به مسابقه میگذارد و از معماران دعوت کرد که طرحهای خود را به دفتر این شورا ارسال کنند.»
به گفتهی او طرح "حسین امانت" که در آن زمان ۲۴ سال سن داشت و فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته معماری بود، برندهی مسابقه شد که نتیجهی آن "برج آزادی" کنونی است.»
حسینی ادامه میدهد: «در ۱۱ آبان ۱۳۴۶ یعنی یک سال بعد از مشخص شدن طرحِ برنده، شاه، نخست وزیر - امیرعباس هویدا - و شهردار وقت تهران به سه راه مهرآباد رفتند و در نقطهای که اکنون پایهی شمال غربی برج آزادی قرار دارد، لوح یادبود و سنگ بنای برج آزادی را زیر خاک دفن کردند، آنها این کار را با الگو گرفتن از داریوشِ هخامنشی که الواح سیمین و زرین را به عنوان سنگ بنای تختجمشید در زمینِ تختجمشید دفن کرده بود، انجام دادند.»
او با اشاره به وجود مشکلات مالی و اجرایی برای ساخت برج آزادی که ناشی از ابعاد بزرگ این پروژه بود، ادامه میدهد: «یکی از مشکلات مهم، انتخاب پیمانکاری بود که از عهده این کار برآید. نهایتا شرکت "مَپ" به مدیریت "محمد پورفتحی" برای این کار انتخاب و عملیات ساخت برج از اردیبهشت ماه ۱۳۴۸ آغاز شد که تا مهر ۱۳۵۰ طول کشید. حتی تا چند روز قبل از جشنهای ۲۵۰۰ ساله بخشهایی از کار مانند سنگ فرش میدان و جمعآوری داربستها به پایان نرسیده بود.
نهایتا برج شهیاد با یک کار شبانهروزی فشرده، آماده بهره برداری شد و در ساعت شش و نیم بعد از ظهر روز شنبه، ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ با حضور سه هزار مهمان داخلی و خارجی، شامل روسای کشورهای خارجی، سفرای خارجی مقیم تهران، روسای دانشگاههای کشور، مقامات لشکری و کشوری و خبرنگاران به دست محمد رضا پهلوی افتتاح شد.»
۲۶دی چه روزی است ؟/ انجامِ روند اداری را روز افتتاح برج آزادی مینامند؟
این پژوهشگر دانشنامه تهران در پاسخ به این پرسش که چرا حتی منابع رسمی، ۲۶ دیماه را سالروز افتتاح برج آزادی ثبت کردهاند، میگوید: «شورای جشنهای ۲۵۰۰ ساله، برای اجرای یک رویداد شکل گرفته بود و بعد از آن رویداد، دیگر موضوعیتی نداشت که این شورا برج شهیاد را اداره کند. بنابراین باید این برج را که در بخشی از آن موزهای ایجاد شده بود، به نهاد ذیربط موضوع، یعنی وزارت فرهنگ و هنر تحویل میدادند تا به درستی اداره شود، نهادی که "وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی"، جای آن را گرفته است و همچنان اداره برج آزادی را برعهده دارد.»
او ادامه میدهد: «این کار در روز ۲۶ دی ماه همان سال یعنی -۱۳۵۰- با امضای یک صورتجلسه انجام شد و شورای جشن های ۲۵۰۰ ساله، برج شهیاد را به وزارت فرهنگ و هنر تحویل داد. این اقدام، فقط یک روند اداری بود و برخلاف آن چه که در خبرها آمده یا در سایت بنیاد رودکی نوشته شده، شاه پهلوی یا همسرش در این فرایند حضور نداشتهاند.»
برج آزادی در دو دوره ساخته شد
حسینی در ادامه به یک نکتهی دیگر تاکید میکند؛ «همه آن چیزی که اکنون به عنوان مجموعه فرهنگی برج آزادی میبینیم، در سال ۱۳۵۰ ساخته نشده است. البته بخش عمده آن شامل ساختمان برج و فضای داخلی آن بخش زیرزمینی که درست زیر خود برج قرار دارد، در این سال ساخته شد. تا اینکه در سال ۵۳ دولتِ وقت تصمیم گرفت موزه ششم بهمن را در فضایی در زیر میدان آزادی بسازد. ششم بهمن، روز رفراندوم انقلاب موسوم به شاه و مردم یا انقلاب سفید بود و دولت پهلوی میخواست با ساخت این موزه، به زعم خود، دستاوردهای ناشی از انقلاب سفید را معرفی کند.
تهیه طرح این موزه را نیز به حسین امانت واگذار کردند، او نیز در فضایی در عمق ۱۵ متری شمال برج آزادی، موزهای را با امکانات بسیار پیشرفته و بخشهای متنوع سمعی و بصری طراحی کرد که حدود دو سال بعد به بهرهبرداری رسید.»