راستین آنلاین این دانشمندان برای بیدار نگه داشتن این پنج زندانی از گازی موسوم به (گاز نیکولاییف) استفاده کردند.
زندانیان را در اتاقی دور افتاده قرار داده و به درون اتاق گاز همراه با اکسیژن را پمپاژ میکردند. نگهبانان پنج زندانی را از طریق یک پنجره شیشهای مراقبت میکردند, به علاوه پنج میکروفن هم به آنان وصل شده بود.
پنج روز اول همه چیز طبیعی گذشت. اما پس از پنج روز رفتارهای عجیب و غریب آغاز شد. زندانیان حرفهای نامفهوم و مبهمی میزدند. در روز نهم، یکی از آنها با حالتی دیوانه وار و با صدای گوشخراش فریاد میکشید و به مدت سه ساعت کامل در اتاق میدوید تا جایی که تارهای صوتیاش پاره شد. زندانیان واکنشی از خود نشان نمیدادند و به گفتن حرفهای نامبهم خود ادامه میدادند تا اینکه یکی دیگر از آنها نیز شروع به فریاد کشیدن کرد، ناگهان صدا قطع شد و زمزمهها آرام گرفت.
دانشمندان از سکوت ایجاد شده نگران شدند. آنها میدانستند که اکسیژن به اندازه کافی در اتاق برای زنده ماندن وجود دارد. صدای خود را با میکروفن در اتاق پخش کردند: «الآن وارد اتاق میشویم و شما را بازرسی میکنیم میکنیم. هر کس دستورها را اجرا کند آزاد میشود».
ناگهان صدای ضعیفی از درون اتاق شنیده شد: «ما نمیخواهیم آزاد شویم.»
نیمههای شب سربازان وارد اتاق شدند و با صحنههای ترسناکی روبه رو شدند. اتاق پر از خون بود و امعاء و احشای زندانیان روی زمین ریخته شده بود. متأسفانه آنها به جای غذا از بدن یکدیگر تغذیه کرده بودند. ریه و معده آنها به دلیل جراحات وارده قابل رؤیت بود و همه آن زندانیان مردند.