فرهنگ و آئین های عشایری،زمینه ای برای توسعه گردشگری سبز

جهانگردی یا سیاحت و سفر از جمله رفتارهای فرهنگی است  که ریشه آن در فطرت بشری وجود داشته و یکی از بهترین مدلها در رابطه بین انسانها با هم، انسان با طبیعت و انسان با خودش می باشد.

قرن جدید نام زیبا و پر محتوایی را برای خود برگزیده هست ، در پی نهادینه سازی گفتگوی تمدن ها در تعامل با سایر  فرهنگها، گفتگوئی که به آزادی اندیشه و منطق ارج می نهد، هستیم.

بطور یقین تبادل فرهنگی در رسیدن به یک دهکده جهانی و تبدیل جهان به یک مکان مقدس و مورد احترام که همه انسانها در صلح و آرامش و همزیستی مسالمت آمیزی انسانها را به هم نزدیک می کند، می باشد.

رسیدن به قرن جدید و تحقق برنامه های آن کاری بس مشکل است، چرا که قرون سپری شده نیز نامهای متعدد و مختلفی داشته اند که بعضا با نام قرن جدید متفاوت و یا حتی متضاد هم بوده اند.

لذا بر این اعتقاد که هر قرن پیامدهای خود را بر دوره ی  بعدی می گذارد و اثر آن با تغییر اعداد و تاریخ محو نمی شود، چنانچه قرن هفدهم میلادی را قرن روشنگری یعنی پختگی در پیشرفت، قرن هجدهم را قرن عقل گرائی به معنای غلبه کیفیت بر کمیت، قرن نوزدهم را مصداق قرن پیشرفت و تکامل در شکل غلبه کار فکری بر کار بدنی و قرن بیستم را قرن اضطراب و ریشه نابسامانیها بصورت غلبه مادیت بر معنویت و قرن بیست و یکم را که به تعبیری دقیقتر قرن گفتگوی فرهنگها و تبادل تمدنهاست بمعنای قرن غلبه ی ذکاوت عاطفی بر ذکاوت فکری و عملی دانسته اند.

در این قرن نو باید ابتدا تاثیرات قرن قبلی یعنی پاره شدن حلقه محبت را جبران کرد و باید عواملی که بنیاد روانی انسانها و جامعه را متزلزل ساخته است را شناخته و آنگاه بکوشیم تا آینده ای را که در راه است را بصورت مطلوب و دلخواه بسازیم " چنانکه موریس مترلینگ از قرن نوزده میلادی گفته است، ایده ی آدمی زاده افکار خویش است، فردا همان میشود که امروز می اندیشد" پس باید محیط حال را مساعد سازیم ارتباطات و جهانگردی، گردشگری، سفر و بطور کلی صنعت توریسم را توسعه دهیم تا تبادلات گفتگوها و ارتباطات برقرار گردد.

چرا مسئله توسعه، در ابعادی که در چهارچوب مراحل آن مطرح شده در کشوری نظیر ایران که تاریخ طولانی از ( علم، فقه، فرهنگ، هنر و ادب و .... ) داشته به نتیجه مطلوب نرسیده است ؟

بنظر می رسد یکی از علل مهم و پایه ای در آن باشد که فرهنگ و فرهنگ سازی و تقویت اعتماد بنفس را دست کم گرفته ایم، و بعنوان عامل روبنائی به آن نگاه کرده ایم و با کمال تاسف باید گفت در اکثر موارد اقتصاد زیربنا و اساس تفکرات ما را بخود اختصاص داده است در حالیکه فرهنگ زیر بنای هرگونه توسعه است.

مسئله توسعه را باید ابتدا از مسایل فکری، اخلاقی و رفتاری جامعه شروع کرده زیرا هر جا که فرهنگ حرکت صحیح ندارد، توسعه در آنجا ناقص است.

باید گفت اقتصاد و جنبه های مادی خود قسمتی از فرهنگ هستند، فرهنگ یک عنصر پویاست چرا که دائما در تضارب و تعامل است.

در این رابطه نقش گردشگری و توریسم جهانی به عنوان یک پدیده ارتباطی که منجر به گسترش - تبادل و برخورد فرهنگی ما بین ملل جهان می گردد، محوریت می یابد.

بنابراین توریسم با فرهنگ پیوند خورده و رابطه تنگاتنگی پیدا میکند، و از طرفی دیگر سرنوشت فرهنگها با هم وابسته است، فراموش شدن هر فرهنگی ضایعه ای برای تمامی دیگر فرهنگهای بشری است.

می گویند ایران ج ده کشور اول دنیا از نظر برخورداری از تاریخ و تمدن کهن و جاذبه های متنوع جهان است و یکی از جاذبه های جذب کننده توریست های دیگر کشورها، و بخصوص توریست های تحصیل کرده که در پی تحقیقات مردم شناسی هستند، پتانسیلهای مطلوب در عشایر ایران هم چون آشنایی با آداب و سنن اقوام و قبایل و ایلات و عشایر اصیل و منحصر بفرد است، می باشد.

عشایر ایران درس سخت کوشی و استقامت را که توسط هیچ علمی نمیتوان یاد کرد به دیگران آموزش می دهند، در واقع زندگی عشایر ایران جلوه ای از شهامت،رشادت، قاطعیت و سخت کوشی که از مراتب بالای کمال است به دیگران نشان داده میشود.

توسعه صنعت گردشگری و سیر و سیاحت و دیدار از مناطق ناشناخته جهان بی شک یکی از بارزترین راههای دستیابی به آرامش، آموزش و آگاهی از دنیای اطراف می باشد، زیرا یکنواختی روزمره و برده ماشین و صنعت و کارشدن را برای مدتی از انسانها دور می کند.

مردم و بخصوص آنهایی که با زندگی یکنواختی روبرو هستند برای درمان روح خود باید به طبیعت سالم، غیر مصنوعی و انسانهای تحریف نشده و در تضاد غرق نشده پناه ببرند، یعنی چیزی که در عشایر ایران به وفور یافت می شود.

آهنگ سفر کردن و کوچیدن بر سلامت مردان آنها تاثیر بسزایی داشته است.

انسانیت یک ندای مشترک و فراگیر است شناخت جهانگردی از طریق تقدم ذکاوت، عاطفه احساسی بر ذکاوت منطقی باعث میشود تا انسانهایی بصورت مشترک به دوست داشتن، عاطفه داران و صداقت پاسخ دهند.

مدل زندگی عشایری یعنی الگویی که روش کمیاب شده، یعنی تقدم عاطفه احساسی بر علم، فنون، صنعت و فکر، در جایی که عشایر زندگی میکنند برای برقراری ارتباط با یکدیگر هیچ وسیله ای ندارند، مگر تماس رو در رو و چهره به چهره، آنجائیکه رسانه های چاپی و خطی و نمابر ( کاغذ، آهن، پلاستیک ) و به زبانی دیگر ( روزنامه، موبایل، ماهواره و .... ) در دسترس نیستند.

عشایر برای ارتباط با یکدیگربصورت مستقیم برداشتها و دریافتهای خود را با یکدیگر مبادله می کنند، مبادله ای صلح آمیز و عاطفی که در آن پیشداوری جایگاهی ندارد.

در پایان میتوان گفت جهانگردی و سفر از جمله رفتارهای فرهنگی هستند که ریشه ی آنها در فطرت بشری وجود داشته  باید امکان ادامه آن برای رابطه بین انسانها، رشد تعادل روانی، پیشرفت صحیح علم و رسیدن به یک صلح پایدار برقرار گردد. زیرا جهانگردی نوعی تبادل همه جانبه ی اقتصادی، فرهنگی، علمی، اجتماعی است که میتوان گفت جهانگردی با پدید آوردن تفاهم متقابل میان ملتها به پیشرفت و استواری صلح جهانی کمک می کند.

بنابراین برای رشد و توسعه گردشگری در مناطق عشایری لازم است که امور زیر در نظر دولت ورزان قرار گیرد :

- ایجاد امنیت و احساس امنیت شاه کلید توسعه گردشگری است.

- ایجاد هماهنگی بین دوایر و موسسات زیربط و آمادگی لازم برای بازدید از مناطق عشایری پیش نیاز امر است

- تربیت راهنمایان توریستی مرتبط با زندگی و شرایط عشایر ایران.

- توسعه پایدار توریسم عشایری وابستگی بسیار زیادی به مشارکت مرم و بویژه روشنگری و آگاه سازی عشایر دارد.

فی المثل اگر مردم مناطق عشایر نشین احساس کنند که چندان از منافع اقتصاد گردشگری بهره مند نمیشوند، همکاری لازم نمی نمایند.

بنابراین ایجاد فروشگاهها و نمایشگاههای صنایع دستی، فرآورده های لبنی، خشکبار و گیاهان دارویی و لباس و پوشاک محلی و یا جشنواره هایی برای معرفی آداب و رسوم و آئین های محلی بسیار موثر و مفید خواهد بود.

به امید توجه بیش از پیش مسئولین امر و استفاده از قابلیتها و توانمندیهای ایران بزرگ.

مهمترین جاذبه های توریستی جامعه عشایری عبارتند از :

۱  - زبان و گویش قومی و محلی

۲ - ساکن زیستی و بومی

۳ - لباس و پوشاک

۴ - آداب و رسوم در جشنها، آیین ها و مناسبتهای ملی، دینی و قومی

۵ - شیوه های پرورش دام و فراورده های دامی

۶ - بهره برداری از همه داشته های بومی و محلی

۷ - روش زندگی کوچ نشینی

۸ - آواهای محلی و نواهای فرهنگی و موسیقی های فولکولوریک که همه الهام از طبیعت و ماجراهای زندگی دارد.

۹ - دانش و فن آورهای سنتی،  فنی، پزشکی، روانی ، روانشناسی

۱۰ - باورها و اعتقادات در همه زوایا و ...

۱۱ - صنایع دستی و هنری بومی و دست بافتهای متنوع و فرآورده های لبنی و دامی

 ۱۲ - درآمد ناشی از اکوتوریسم تقریبا دو برابر درآمد ناشی از توریسم معمولی است.

۱۳ - اوج گیری بازگشت به طبیعت در کشورهای صنعتی، باعث گرایش آنان به زندگی در ایل و مشاهده شیوه مقابله با مشکلات و نقل و انتقال ایل.

انتهای پیام /  ناصربهمنی- روانشناس
1364 کلیک ها  سه شنبه, 27 فروردين 1398 10:19
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا