وزیر کشور جمهوری اسلامی نبود نشاط اجتماعی در جامعه را عامل اصلی به انزواکشیده شدن خانواده ها اعلام کرده است .
فقدان نشاط اجتماعی و انزوای خانواده ها !! اعتراف به این واقعیت تلخ اگرچه با تاخیر بیان شده است اما باید به شکل علمی و مستند مورد نقد و بررسی و آسیب شناسی قرار گیرد .
نشاط اجتماعی چیست و چگونه می توان در جامعه نشاط اجتماعی پایدار ایجاد کرد ؟ انزوای خانواده ها از چه زمانی و با اجرای چه برنامه ها و اقداماتی شکل گرفته و تبعات این انزوا تا کنون چه بوده و به چه بخش ها و طبقات اجتماعی آسیب رسانده است؟! نقش ورزش وهنر و برنامه های متنوع هنری در ایجاد نشاط اجتماعی چیست و چگونه میتوان محدودیتهای موجود رااز سر راه آن برداشت و بر اساس نیازهای واقعی روز اقدام کرد؟! واقعیت این است که جامعه ایران به دلیل وجود فاصله دهشتناک فقر و غنا و انواع سرخوردگی ها و مصیبتها و محدودیتها و بیکاری فزاینده دچار غم و اندوه مزمن شده است .
انزوای خانواده ها و در خود فرورفتگی فردی و اجتماعی محصول همین اندوه فراگیر است . وقتی نسل جوان به دلیل محدودیتها و ممنوعیتها از نشاط و امکانات و موقعیتهای نشاط دهنده و سالم محروم است تبعات و بازتاب آن مستقیما بر خانواده ها اثر سو و منفی می گذارد که انتهای آن ؛ انزوای خانواده ها و در خود فرورفتن است . جه باید کرد تا ازاین انزوای دردناک و مهلک رهایی یافت ؟ دولت باید با اتکا به جمع بندی و تحلیل های کارشناسانه تیم وزیر کشور که بر اساس آن " انزوای خانواده ها "را بیان کرده است باید بی درنگ طرح جامع و مبتنی بر دیدگاههای علمی جامعه شناختی در خصوص نشاط پایداراجتماعی تهیه و مجلس شورای اسلامی نیز آن را با دوفوریت به تصویب برساند.
طرحی که در آن معضل بیکاری به عنوان محور اصلی و به موضوعاتی نظیر ورود آزادانه بانوان و دختران به همه اماکن ورزشی و هنری و تفریحی و گردشگری و ...توجه کند واز سوی دیگر صدا و سیما و نهادهای فرهنگی را ملزم کند تا با استفاده از کارشناسان و صاحب نظران خوش فکر و روزآمد تغییرات اساسی در برنامه هایشان ایجاد کنند و... اگر این مهم محقق شود آن گاه می توان امیدواربود که نشاط اجتماعی از انزوا و تبعید خارج شده و به صحنه اجتماع و خانواده ها باز خواهد گشت .
در غیر این صورت" غم و انزوا " امید را به پستوهای دردناک روح و اندیشه و خاطره خواهد برد و یاس ملی را به "ارمغان" خواهد آورد.