سالهای پایانی دهه ۶۰ میلادی و آغاز دهه ۷۰ میلادی با خروج انگلستان منطقه تغییرات مهمی به خود دید. تاسیس کشورهایی چون بحرین، قطر و امارات متحده عربی نقشه سیاسی منطقه را متحول ساخته، سبب ساز رخ دادهای ریز و درشت شد. جدایی دردناک بحرین از ایران در سال ۱۹۷۱ و تسلط ایران بر جزایر سه گانه به آرامی انجام نگرفت و با خود مناقشاتی به همراه داشت که دامنه آن تا به امروز کشیده شده است.
اینها و موارد فراوان دیگری پس از خروج پیر استعمار، منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده و در شکل دهی مناسبات و معادلات نقش آفرینی کرده است. می توان جنگ اعراب و اسرائیل، تحریم نفتی دهه ۷۰، انقلاب اسلامی ایران، تاسیس شورای همکاری خلیج فارس، جنگ ایران و عراق، اشغال کویت توسط عراق ، پرونده هسته ای ایران،اشغال عراق توسط امریکا ، انقلاب های عربی و مسئله ای به نام داعش و گروه های تکفیری-تروریستی را عمده ترین مواردی دانست که به روابط ایران و کشورهای کوچک و بزرگ خلیج فارس شکل و فرم داده است.
روابط ایران و قطر از آغاز دوستانه و بر پایه احترام برابر بوده است.
ایران که خواهان تفاهم و گسترش روابط دوستانه با همه کشورها بود، از نخستین کشورهایی ست که کشور قطر را به رسمیت شناخت.
روابط ایران و قطر بعد از انقلاب اسلامی روز به روز گسترش فزاینده ای یافته و گرم و صمیمی تر شده است. امیر قطر علاقمند به گسترش روابط قطر و ایران بوده، به طوری که دولت قطر به روابط با ایران اهمیت زیادی قایل است. هر چند شیطنت های عربستان و دول خارجی، بهار عربی و مسئله سوریه و مواضع متفاوت ایران و قطر، روابط خوب دو کشور را در سالهای اخیر تحت تاثیر قرار داده اما نمی توان به سادگی از روابط تقریبا حسنه دو کشور چشم پوشی کرد.
دولت كويت با اعزام شيخ صباح وزير خارجه وقت اين كشور (امير فعلی) به تهران ، ضمن استقبال از سقوط رژيم شاه، عملا از تاسیس نظام جمهوری اسلامی ابراز خرسندی نمود. با شروع جنگ تحميلی عراق عليه ايران ، دولت كويت در راستای حمايت سياسی از رژيم عراق ، سفير خود از تهران را فرا خواند و سطح روابط به شدت تنزل یافت. اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ موجبات پشیمانی بسیاری به خصوص کویت شد. ایران به سرعت اقدام عراق در حمله و اشغال کویت را محکوم و تا آنجا که ممکن بود به کمک کویت آمد و پذیرای بسیاری از کویتی ها جنگ زده شد. پایان جنگ در سال ۱۹۹۱ متخصصان ایران در خاموشی چاه های نفت به این کشور کمک موثری کردند.
مواضع دوستانه و اصولی ایران در این سالها کویت را برآن داشت در جهت بهبود مناسبات با ایران حرکت کند. در همین راستا کویت و ایران بار دیگر به کشور میزبان سفیر اعزام کردند.
روابط امارات متحده عربی و ایران ریشهای عمیق دارد و سالیان درازی ست مابین دو کشور روابط اقتصادی محکمی برقرار است. در امارات جامعه بزرگ ایرانیان در افزایش روابط دو کشور بی تاثیر نبوده اند.
با توجه به این روابط، امارات متحده عربی همواره بر نامهای تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی که جزء قلمرو جمهوری اسلامی ایران است، مدعی بوده و پافشاری میکند.
سرمایه گزاران ایرانی امارات متحده عربی ۱۰٪ جمعیت این کشور را تشکیل داده و امروزه میزان تجارت مابین دو کشور به سقف ۱۲ میلیارد دلار رسیده است.
بحرین در طول تاریخ، بیشتر زمانها، بخشی از خاک کشور ایران بوده است. دخالت انگلستان و ملاحظات امنیتی شاه سابق به تدریج سبب از زیر نفوذ ایران خارج شدن بحرین گردید و در نهایت در سال ۱۹۷۱ بحرین کشور مستقلی گشت. پس از انقلاب اسلامی ایران، ترکیب جمعیتی عمدتا شیعه، نفوذ ایران در این کشور همسایه را افزایش داده و خود گاها موجب دوستی بیشتر دو کشور بوده است. انقلاب های عربی و ناآرامی های سال های اخیر به روابط دو کشور خدشه ای عمیق وارد آورده است که بیشتر ناشی از نوعی فرافکنی حاکمان بحرین برای فرار از امواج خروشان انقلاب بوده و تا واقعیت فاصله بسیاری دارد.
و اما عمان این کشور حاضر در دهانه ورودی تنگه هرمز و از دوستان سابق و کنونی ایران!!!
شورش ظُفار یا انقلاب ظفار علیه حکومت سلطنتی عمان در استان ظفار یادآور حضور ایرانیان در این جبهه و نزدیکی شاه دو کشور است. با شکست کامل مخالفان در سال ۱۹۷۵ جنگ پایان یافت و روابط دو کشور شکل دوستانه تر و محکمتری به خود گرفت که حتی انقلاب اسلامی و حوادث سالهای بعد از آن هم این رابطه دوستانه را از هم نگسست. امروزه عمان به دلیل همراه بودن در ورودی تنگه هرمز برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده و کمتر پیش آمده دو کشور بر علیه هم دست به اقدامی بزنند. هر چند عمان گاها تحت تاثیر فضای حاکم بر شورای همکاری خلیج فارس به تایید برخی از مصوبات آن شورا پرداخته اما در عمل همواره ثابت کرده است دوست تر از دیگر کشورهای کوچک منطقه است. نباید از روابط اقتصادی این سالهای ایران و عمان به سادگی گذشت که تحت تاثیر همین عامل نیز دو کشور را به یکدیگر وابسته تر ساخته و در تعمیق رابطه کمک روشن و مشخصی نموده است.
روابط ایران با قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی به همراه عمان فراز و فرودهای فراوانی داشته است. جنگ ایران و عراق و تشکیل شورای همکاری خلیج فارس که از آن به عنوان سپر محکمی در مقابله با مخاطرات انقلاب اسلامی ایران یاد می شد عمدتا برای آن از سوی عربستان( برادر بزرگتر) بنا نهاده شد که کشورهای ذره ای منطقه توسط ایران جذب نشده و "ایرانیزه" نگردند. به هر روی عربستان پیش دستی کرده این فرصت مغتنم را به جهت درگیری ایران در حوادث آغاز انقلاب و جنگ تحمیلی از ایران می گیرد.
همکاری امریکا در به ثمر نشستن اقدامات عربستان را نمی شود از نظر دور داشت. هر چند در این سالها ایران سعی کرده با ورود به شورای همکاری خلیج فارس( دوران ریاست محمود احمدی نژاد) میزانی بر نفوذ خود در این شورا و در کشورهای عضو آن بیفزاید اما تلاش ها به جهت کارشکنی های عربستان و امریکا بی ثمر بوده است.
انقلاب های عربی و بر هم خوردن بیشتر موازنه قوا و پیش از آن حوادث و نا آرامی های موجود در عراق فضای روابط میان ایران و اعراب خلیج ( بیشتر عربستان) را تیره و تار کرده است اما راهبرد جذب کشورهای کوچک منطقه می تواند آغازی بر پایان دهن کجی های برادر بزرگتر باشد.
ایران می تواند با استفاده از استعدادهای موجود خود و کشورهای کوچک منطقه به میزان زیادی غبار از چهره خاک گرفته روابط بزداید. بحرین کشوری تقریبا ایرانی با فرهنگی آشنا می تواند اولین مقصد ایران باشد تا در آن با شفاف سازی از تیرگی روابط کاست که خود نیازمند مذاکره با مخالفان دولت و حکام بحرین و ایجاد وفاق ملی در آن کشور است. بهتر است ایران هر چه زودتر به این واقعیت برسد که تشکیل یک دولت شیعی نزدیک به خود تنها شاید یک رویا باشد و بس!!!
امارات فرصت شگرفی ست با ایرانیان ساکن در آن که اقتصاد این کشور را متحول ساخته اند.
درک مشترکی میان ایران و امارات به سبب تجارتی که مابین دو کشور وجود دارد را می توان با تسری به دیگر حوزه های امنیتی و سیاسی به عنوان عامل تقویت روابط ایران و اعراب در نظر داشت. امارات و جنگ یمن و ورود این کشور به ائتلاف عربستان شاید عامل نگرانی ایران باشد اما چندان مهم نمی نماید که دو کشور روابط حسنه گذشته خود را نداشته باشند. اختلاف بر سر جزایر ۳ گانه گمان نمی رود به سادگی حل شود اما برقراری روابط دوستانه می تواند تا حد زیادی امارات را از این خواسته نامعقول خود دور کند.
خاموشی دولت محمود احمدی نژاد و روشنایی دولت روحانی کویتی ها را بر آن داشت تا شاید به حد حتی بسیار کمی از تشنجات موجود در منطقه بکاهند. به همین مناسبت سفر حاکم کویت انجام گرفت و دو کشور بر تحکیم هر چه بیشتر روابط تاکید کردند. بسیاری این سفر را میانجیگری خاموش و در پرده کویت تلقی کرده تا شاید دو کشور برادر( بخوانید دشمن) یعنی ایران و عربستان بار دیگر روابطی خالی از دشمنی را تجربه کنند. تلاش کویت هیچ گاه تا امروز موثر واقع نشده است. کویت کشوری کوچک با حضور ایرانیان فراوان است که این سالها روابط نسبتا حسنه ای با ایران داشته و مانند قطر، عربستان و امارات وارد مناقشات منطقه ای و بین المللی نشده است.شما کمتر نامی از کویت در حمایت از گروه های تکفیری- صهیونیستی می شنوید و کمتر جایی از مواضع ضد ایرانی این کشور مطلع می گردید که خود شاید ناشی از افول زود هنگام اقتصادی در مقایسه با ۳ کشور یاد شده باشد. یعنی کویت این سالها مانند آن کشورها از توانایی مالی چندانی برخوردار نبوده و نوعی از انزواطبی ناخواسته را تجربه میکند.
بحرین هم همین وضع را دارد!!!
عمان هیچ گاه مثل دیگر کشورهای کوچک منطقه تفیلی عربستان نبوده و نمونه شایسته ای از تلاش های ایران در جداسازی کشورهای کوچک منطقه از چنگال عربستان است.
راهی نیست وقتی عربستان بالهای خود را باز کرده تا سایه سنگین خود را بر منطقه بیافکند مگر ایران با تمام داشته هایش و استعدادهای موجود کشورهای کوچک منطقه آرام آرام و یکی پس از دیگری آنها را از برادر بزرگشان بستاند و در واقع بال این پرنده سنگین وزن و تا حد زیادی خوش خیال را بچیند.
پیروزی ترامپ در انتخابات و احتمالا نزدیکی دولت وی به اعراب و اسرائیل بویژه عربستان شرایط را برای ایران سخت تر از گذشته خواهد کرد. لذا بیرون کشاندن کشورهای کوچک از زیر بال و پر عربستان به ایران اجازه خواهد داد در منطقه به تحرک و مانور دادن خود ادامه دهد چرا که تصور می شود ترامپ سیاست به حاشیه راندن ایران و ایران هراسی را دوباره از سر بگیرد.
مهدی مرادی- کارشناس ارشد روابط بین الملل