این رهبر "جنبش میهنی آزاد" و فرمانده سابق ارتش لبنان که پیشتر بر علیه نیروهای سوری مستقر در لبنان اعلام جنگ کرده بود پس از خروج نیروهای سوریه از لبنان در سال ۲۰۰۵ به کشورش بازگشته و فعالیت سیاسی را آغاز کرد.
عون از متحدان حزبالله لبنان و جنبش امل در ائتلاف ۸ مارس بوده است. عون یکی از ۱۹ نماینده دومین گروه قدرتمند در مجلس پس از جریان المستقبل و قدرتمندترین گروه در ائتلاف ۸ مارس است.
لبنان همواره بر سر جانشینی رئیس جمهور و نخست وزیر دچار بحران شده و گروه های مختلف داخلی و کشورهای منطقه و جهان از این شکاف استفاده کرده خود را وارد میدان بازی های سیاسی لبنان کرده اند. یکی از این جریانات که تاثیرگذاری آن بر کسی پوشیده نیست جریان المستقبل است که نزدیک به عربستان سعودی تعریف شده است.
سعید حریری از رهبران این جریان بوده و فردی موثر در ۱۴ مارس به حساب می آید.
مخالفت های جریان المستقبل و ائتلاف ۱۴ مارس مدتها نشستن شخصی در پست ریاست جمهوری را به تعویق انداخته بود آن هم در شرایطی که داعش و برخی از نیروهای تروریستی در لبنان نفوذ کرده و ثبات و امنیت این کشور را زیر سؤال برده بودند.
معرفی هر گزینه ای با پاسخ منفی این جریان رو به رو می شد در حالی که اینان خود نیز فرد قدرتمند و شاخصی را برای معرفی به مجلس در اختیار نداشتند.
انتخاب عون یک بار دیگر نشان داد ائتلاف ۸ مارس و حزب الله در میان گروه های دیگر و عامه مردم از نفوذ و مقبولیت قابل توجه ای برخورد است و می تواند حیات سیاسی لبنان را به جهت مورد نظر خود سوق دهد.
دیدار چند روز پیش حریری و موافقت وی با ریاست جمهوری عون پیام روشنی به برخی در بیرون از لبنان فرستاد. پیامی مشخصا به ریاض که راهی جز موافقت وجود ندارد زیرا به درازا کشیده شدن بحران ریاست جمهوری میرفت تا آینده سیاسی و پایگاه اجتماعی جریان المستقبل و ائتلاف ۱۴ مارس را به خطر بیندازد.
از سوی دیگر برخی معتقدند بازیِ پنهانی در جریان است تا با تن دادن به عون وی را راضی کنند تا با نخست وزیری حریری موافقت کند. این اتفاق دور از دسترس نیست زیرا برا اساس ساختار سیاسی قومی و نژادی لبنان پست نخست وزیری بایستی در اختیار یک مسلمان سنی باشد. هیچ کس در چنین شرایطی نمی تواند به اندازه حریری مورد استقبال قرار گیرد زیرا وی اکنون در چشم همگان به عنوان نجات بخش لبنان جلوه کرده است.
عربستان که می کوشید حیات و ممات لبنان را در اختیار خود قرار دهد درصدد بود شخصیتی از میان ائتلاف ۱۴ مارس را به ریاست جمهوری برگزیند اما به هر دری زد آن را بسته دید تا جایی که حریری نیر عطای حمایت ریاض را به لقایش بخشید و قدم در راه نجات کشورش برداشت. هر چند به نخست وزیری رسیدن حریری در لبنان تا حدی تامین کننده منافع سعودی ها خواهد بود.
ایران و حزب الله که از نزدیکان ائتلاف ۸ مارس محسوب می شوند در مقابل عربستان تلاش می کردند نیرویی را به قدرت برسانند که منافع حزب الله و محور مقاومت دچار خدشه نگردد. لذا آمدن عون و رأی گرفتن از مجلس توسط او را باید یک پیروزی بزرگ برای حزب الله و ایران دانست چرا که پست ریاست مجلس را شیعیان در اختیار دارند و حالا عون در پست ریاست جمهوری می تواند میزان نفوذ جریان مقاومت در گستره سیاسی لبنان را افزایش دهد.
شکست تلاش های دو ساله عربستان پیام مهم دیگری نیز دارد و آن هم این است که: ریاض در سیاست های منطقه ای خود یکی پس از دیگری دچار شکست های فاحش می شود. یمن، سوریه، عراق و حالا لبنان زمین های بازی بوده اند که تا امروز سعودی از آنان با شکست مواجه شده است. با این شرایط عربستان بهتر است بازنگری اساسی در رویکردهای سیاست خارجی خود داشته باشد.
یکجانبه گرایی عربستان اگر جای خود را به پذیرش قدرت های منطقه ای دیگر چون ایران بدهد قطعا ریاض به بازی برد-برد دست پیدا خواهد کرد. در واقع می شود موافقت حریری با عون را بستر سازی ریاض و ائتلاف ۱۴ مارس برای رسیدن به میزانی از قدرت با به دست آوردن پست نخست وزیری دانست.
استفاده از تجربه لبنان و تسری دادن آن به دیگر کشورهای منطقه به عربستان این امکان را خواهد داد تا بحران ها را با هزینه کمتری حل و فصل کند و مانند عراق و سوریه قافیه را کاملا نبازد. پاسخ به این سؤال که آیا ریاض از این واقعه درس خواهد گرفت یا خیر را باید به آینده موکول نمود.
به نظر می رسد در درون لبنان نیز این نگرانی وجود داشت که خلاء قدرت در پست ریاست جمهوری و کش دار شدن بحران ممکن است به بی ثباتی بیشتر منجر شود. لذا سیاستمداران لبنانی در وضعیتی که امنیت کشور از سمت مرزهای سوریه روزانه مورد تهدید واقع می شد تصمیم گرفتند پا بر منافع شخصی خود بگذارند و دست به نجات کشور بزنند. پس به واقع نمی بایست ریشه همه مشکلات لبنان را در بیرون از مرزها جستجو کرد در حالی که جریانات سیاسی و اجتماعی لبنان درگیر یک نزاع دائمی بر سر قدرت هستند.
آمدن عون نه تنها به قدرتمند شدن حزب الله و محور مقاومت کمک خواهد نمود بلکه ثبات و امنیت را به کشور لبنان باز خواهد گرداند. از سوی دیگر به جریان ۱۴ مارس و المستقبل کمک خواهد کرد بار دیگر پایگاه اجتماعی خود را تثبیت کند و به آینده ای که در آن دست بالا را در چند پست سیاسی داشته باشد امیدوار سازد و عربستان نیز در این میان امیدوار باشد یار غارش به نخست وزیری برسد تا شاید پیگیر سیاست هایش در لبنان شود. اما نباید فراموش کرد تا رسیدن به آینده ای که عربستان برای خود در لبنان متصور است تحمل کردن عون، این "رئیس جمهور حزب الله" کار آسانی نخواهد بود.
مهدی مرادی-کارشناس ارشد روابط بین الملل