نتانیاهو؛ متحد پنهانِ اعراب

 وی ادامه می دهد: "تغییراتی اساسی در جهان عرب اتفاق می‌افتد و کشورهای عربی در منطقه متوجه می‌شوند که اسرائیل دشمن آن ها نیست بلکه یک هم‌پیمان است".

عجیب آن است که نتانیاهو، دشمن مشترک آنها را ایران و داعش معرفی کرده و از خود و اعراب به عنوان تامین کننده امنیت و صلح یاد می کند.

در نهایت وی ایران را بزرگترین  تهدید کننده امنیت اسرائیل، منطقه و جهان معرفی می کند در حالی که بارها ثابت شده این رژیم خود بزرگترین تهدید کننده امنیت منطقه و حامی تروریسم است.

بر همگان مشخص شده که نفوذ تروریسم به سوریه و حمایت پنهانی اسرائیل از آنان بخشی از نقشه شوم ویران سازی حامی مهم حزب الله( سوریه) بوده است.

 در موارد متعدد دیده شده که اسرائیل به تروریست ها خدمات درمانی ارائه کرده و از سوی دیگر حل بحران سوریه را مخالف امنیت ملی خود دانسته است.

آیا داعش، اسرائیل را به اعراب نزدیک کرده تا بدان جا که نتانیاهو آن را به صورت شفافی در مجمع عمومی سازمان ملل آشکار می کند؟ یااین اتفاق تنها یک شعار می تواند باشد؟

به اعتقاد ماحسادت هابه برجام و داعش اعراب و اسرائیل را بیش از گذشته به یکدیگر نزدیک ساخته و ما شاهد پیمان های تازه ای در منطقه هستیم.

مسئله فلسطین برمی گردد به موافقت نامه سایکس-پیکو در سال ۱۹۱۶ که میان بریتانیای کبیر و فرانسه به صورت مخفیانه بسته شد.

 این قرارداد مناطقی از سرزمین تحت تسلط عثمانی را به حوزه نفوذ انگلستان و فرانسه تبدیل کرده، آنگاه که مرد بیمار اروپا رو به افول نهاده بود. سایکس-پیکو منشا بسیاری از درگیریهای مرزی و جنگ های ویرانگر شده است.

 به اعتقاد بسیاری تقسیم سرزمین های عثمانی به چند کشور بدون در نظر داشتن رضایت حاکمان و مردم منطقه ریشه نابسامانی ها شده است. عراق، اردن شرقی و فلسطین به انگستان، سوریه و لبنان به فرانسه رسیدند.

 دامنه قرارداد مذکور تنها به خاورمیانه محدود نشده تا شمال افریقا کشیده شد تا آنجا که مصر به انگلستان و مراکش،الجزایر و تونس تحت تسلط و نفوذ فرانسه قرار گرفتند.

فلسطین به صورت تاریخی به ناحیه ای گفته میشده که بین دریای مدیترانه و کرانه های رود اردن قرار گرفته است. حتی میتوان در معنای جغرافیایی گسترده تر آن بخشی از کشورهای اردن، لبنان، فلسطین، سرزمین های اشغالی( اسرائیل) و سوریه را جزئی از فلسطین دانست. اما بهتر است بدانیم فلسطین کنونی، در قرن بیستم تا سال ۱۹۴۸ تحت قیمومیت انگلستان بوده است.

اواخر قرن ۱۹ و پس از آن اعلامیه بالفور همراه شد با موج هجوم یهودیان به سرزمین های اشغالی و درگیری های آنان با اعراب ساکن در مناطق فلسطینی. اعلام استقلال اسرائیل به سال ۱۹۴۸ از همان روز نخست عامل جنگ میان اعراب و اسرائیل شد و پس از آن این مناقشه سبب ساز جنگ های ۱۹۴۸،  ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳، ۲۰۰۶ و جنگ های غزه در چند نوبت بوده است. همه این نزاع ها تا سال ۱۹۷۳ به شکست اعراب منجر شد مگر جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با حزب الله در جنوب لبنان که با شکست اسرائیل همراه شده، هیمنه این رژیم درهم شکسته میشود.

 قرارداد صلح کمپ دیوید به سال ۱۹۷۸ را می توان آغازی بر پایان تلاش های جامعه عربی برای نجات فلسطین دانست. آنجا که مصر این رهبر جامعه عرب با ضرب انگشت انور السادات قراردادی را امضا کرده، اسرائیل را به رسمیت می شناسد.

پیمان اسلو که در نتیجه اولین انتفاضه ۱۹۸۷ و بعد از آن کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱ بسته می شود و در سال ۱۹۹۳ توسط یاسر عرفات امضا گشته به موجب آن تشکیلات خودگردان فلسطین بنیان گذاشته می شود.

 اسرائیل موظف می شود به موجب یکی از مفاد پیمان بخشی از غزه و کرانه باختری را ترک کند اما هرگز چنین نمی کند.

در این میان تصمیماتی نیز در مورد قدس و آوارگان گرفته شده بود که با بی اعتنایی اسرائیل و کم توجهی تشکیلات خودگردان به فراموشی سپرده شده است.

 بسیاری معتقدند پیمان اسلو طرحی فریبکارانه از سوی اسرائیل و امریکا برای به شکست کشاندن تلاش های فتح و یاسر عرفات در جهت تحقق آرزوهای فلسطینیان بوده است.

بعد از آن به سال ۱۹۹۴ اردن این کشور غاصب( اسرائیل) را به رسمیت شناخته قرارداد صلحی امضا میکند. اردن بعد از آن تمام تلاش خود را مصروف ایجاد رابطه ای دوستانه با کشورهای همجوار می نماید.

عربستان با انتشار طرحی در سال ۱۹۸۹ انکار حق موجودیت اسرائیل را کنار گذاشته و در سال ۱۹۹۱ و پس از کنفرانس مادرید روابط خود را با اسرائیل گسترش داد.

 طرح ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ که پس از کنفرانس بیروت مطرح شد پیشنهاد میکرد اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷ برگردد و مشکلات پناهجویان حل شود. به ازای آن از سوی اعراب مورد شناسایی قرار گیرد.

چه عواملی باعث شده این سالها اعراب به اسرائیل نزدیک شده فلسطین و مسائل آن را تا حد زیادی فراموش کنند؟

گفته " یوال گازنسکی" محقق ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تل آویو قابل توجه است.

 وی در "یدیعوت آحارونوت" مینویسد: "این کشورها ( اعراب خلیج فارس علی الخصوص عربستان) در حال حاضر هم به صورت مخفیانه با اسرائیل همکاری سیاسی و نظامی دارند، اما در عین حال از بیم تبعات احتمالی، از علنی شدن این روابط هراسان هستند".

مهار ایران، مهار قدرت بازیگران دولتی و غیردولتی مرتبط با اسلامگرایان تندرو، مقابله با نفوذ حزب الله، تلاش در جهت تضعیف جریان مقاومت در منطقه از جمله اهداف مشترک اعراب و اسرائیل در شرایط حاضر(۲۰۱۶) است.

شاید همین منافع موازی منجر به نزدیکی اعراب شده یا دست های پشت پرده ای خارج از منطقه مثل گذشته در تلاش اند شرایط را با طرحی پیچیده به نفع خود و اسرائیل در منطقه رقم بزنند.

هر چه هست در این مقطع زمانی خاص دائما خبر از نزدیکی اعراب و اسرائیل یا پیمان های مخفی سیاسی و امنیتی از سوی رسانه و به صورت غیر رسمی به گوش م یرسد. نمی توان به سادگی حکم قطعی صادر کرد اما شواهدی در این میان وجود دارد که حاکی از نزدیکی اعراب به اسرائیل است.

مدارک " ویکی لیکس" نشان می دهد اعراب خلیج فارس مذاکرات سری بر سر موضوع ایران داشته اند یا گزارش هایی حاکی از فعالیت شرکت های اسرائیلی در این کشورهاست.

عجیب اینجاست که غالب این شرکت ها در بخش نظامی و امنیتی تخصص دارند. و در جایی دیگر خبر از نشست های سری سران کشورها در مورد مسائل منطقه ای به گوش میرسد که گاها در کشورهای بیرون از منطقه اتفاق افتاده است.

همزمان با حضور این مشاوران امنیتی، مقامات بلندپایه از اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) در نشست‌های مشترک شرکت می‌کنند، نشست‌هایی که گاه در خاورمیانه و برخی اوقات در کشورهای میزبان خارج از منطقه، برگزار می‌شود.

امروزه عربستان حفظ رابطه با تل‌آویو را به جهت پیشرفت هایش در بخش نظامی از آنجا که می تواند در فروش تسلیحات مدرن به عربستان کمک کند سودمند می داند.

اما عربستان می داند برملا شدن این روابط می تواند هزینه زیادی داشته باشد. لذا پنهانکاری اعراب ریشه در محافظه کاری ذاتی ایشان و هراسشان از تبعات متعاقب آن که احتمالا خصم افکار عمومی عربی ست دارد.

درنگاه شیوخ حجاز،ایران به عنوان دشمن مشترک این روزهای اعراب و اسرائیل مطرح است. چنان که در انتشار اسناد محرمانه هویدا شده عربستان ایران را مارخطرناک خوانده  از امریکا خواسته بود سر این مار خطرناک( ایران) را هر چه زودتر قطع کند.

قطعا ایران با حمایت مشخص از محور مقاومت و در رأس آن حزب الله خار چشم اسرائیل و عربستان است. برخی از اعراب و اسرائیل در محور امریکایی و ضد مقاومت قرار گرفته ایران را دشمن خود می پندارند.

شورای همکاری خلیج فارس چندی پیش حزب الله را به عنوان گروهی تروریستی معرفی می کند تا خوش خدمتی بزرگی به محور ضد مقاومت کرده باشد.

 اینها و قبل از آن صلح کمپ دیوید تا پیمان اسلو و حالا برملا شدن روابط مخفی اعراب و اسرائیل خبر از روند صلحی طولانی میدهد که از مدتها پیش استارت خورده است.

برجام و بازگشت ایران به میان کشورهای بزرگ جهان و عادی سازی روابط با کشورهای بزرگ و قدرتمند جهان،نگرانی اعراب و اسرائیل را برانگیخته، امریکا را مورد انتقاد قرار می دهند که این اقدام امریکا غول در بندی را رها کرده که به زودی همه منطقه را با قدرت خود قبضه خواهد کرد.

نگرانی از بی توجهی احتمالی آینده امریکا و نزدیکی او به ایران چنان ترسی به جان عربستان و اسرائیل می اندازد که می کوشند در تمامی ماه های مذاکرات هسته ای به هر صورت ممکن در جریان مذاکرات خللی ایجاد کنند.

اعراب هیچگاه تا این اندازه به اسرائیل نزدیک نشده اند وقتی مشاهده کردند طرح عربی-اسرائیلی "ایران هراسی" با شکست رو به رو شده است.

انقلاب های عربی و ظهور تکفیری-سلفی ها و مدیریت این انقلاب ها در جهت تقویت اسرائیل و پاره پاره کردن سرزمین های اسلامی توسط امریکا بیش از هر زمان دیگری اعراب خلیج فارس را به اسرائیل نزدیک می سازد. وقتی که بحرین و عربستان با انقلاب مردمشان مواجه شده و احساس ناامنی آنان تشدید می گردد.

متاسفانه طرح مذکور که به هدف ضربه زدن به محور مقاومت و دور کردن و حذف دشمنان اسرائیل مطرح شده مورد استقبال اعراب قرار گرفته و جنگ اعراب-اسرائیل را تبدیل به جنگ شیعه-سنی می کند.

 اگر چه ایران چنین طرح هایی را برملا کرده و داعش را عمله جهان غرب و اسرائیل معرفی می کند که هدفش تنها تضعیف جهان اسلام است اما کماکان اعراب دست به تقویت گروه های تکفیری-سلفی زده، هر چه بیشتر همکار اسرائیل می شوند.

جای تعجب اینجاست که گروه های تکفیری هرگز حتی یک موشک روانه اسرائیل نکرده، شیعه را دشمن اصلی خود معرفی می کنند. هر چند ترورهای کور و جنایات مشمئز کننده اینان همه مذاهب و اقوام را متضرر ساخته است.

"مامون فندی" مقاله‌نویس "الشرق الاوسط" می نویسد:  "اگر اسرائیل می‌خواهد به توافقی عالی با اعراب برسد، الان وقتش است."

وی ادامه می دهد "که الان کشورهای عربی به دلیل خیزش های سیاسی مردمی، در بدترین شرایط سیاسی خود هستند و با توجه به همین شرایط، آماده امضای توافقی جامع با اسرائیل هستند."

"فرید زکریا" تحلیلگر سیاسی آمریکایی و مجری سی‌ان‌ان در مقاله‌ای در "واشنگتن پست" با اشاره به بحران موجود در خاورمیانه می نویسد: "همه چیز به طرز حیرت‌آوری به نفع اسرائیل دگرگون شده است. نخست، تهدید عربی علیه اسرائیل از میان رفته است.

 اسرائیل از نخستین روز موجودیت خود، با خطر نابودی توسط ارتش‌های عربی مواجه بوده است. این تهدیدی است که اسرائیل همیشه در دوران حیاتش، در برابر آن برنامه‌ریزی کرده، مسلح شده و آموزش دیده است. امروز، با بحرانی که در خاورمیانه ایجاد شده این خطر از میان رفته است."  زکریا اضافه میکند: "این تحولات حتی باعث شده کشورهای عربی به جای اینکه مقابل اسرائیل بایستند، علیه دشمن اصلی این رژيم یعنی ایران قرار بگیرند!"

ذکریا می افزاید: "خدماتی که تکفیری‌ها و سعودی‌ها طی چند سال گذشته به غرب و رژیم صهیونیستی به ویژه در حوزه اسلام‌هراسی کرده‌اند، آن‌قدر زیاد است که صهیونیست‌ها آن را در خواب هم نمی‌دیدند."

امروز دیگر اعراب هیچ نگرانی از بابت دوستی با اسرائیل ندارند چنان که "شیخ عیسی" به یک خاخام اسرائیلی میگوید:

"برقراری روابط دیپلماتیک میان برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی تنها نیازمند زمان است. اسرائیل نه تنها توان دفاع از خود را دارد بلکه می تواند از کشورهای عربی میانه رو نیز دفاع کند."

شوک آور است که سران اسرائیل هم هیچ ابای از اعلام نزدیکی خود به اعراب خلیج فارس نداشته در همین راستا "یووال اشتینیتز" وزیر انرژی رژیم صهیونیستی چند وقت پیش از سفر محرمانه خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات خبر می دهد.

در همین رابطه "نتانیاهو" در نشست داووس‌ و حالا مجمع عمومی سازمان ملل اعلام میکند: "عربستان سعودی این مسئله را پذیرفته که اسرائیل بیشتر یک متحد است تا یک دشمن و این به خاطر دو تهدید جدی پیش روی این کشور است یعنی ایران و داعش." نتانیاهو تصریح میکند: "یک تغییر بزرگ در حال رخ دادن است؛ ما قبلا فکر می‌کردیم که اگر مناقشه اسرائیل- فلسطینی‌ها حل شود، مناقشه ما با اعراب هم حل می‌شود. وقتی بیشتر در این خصوص دقت می‌کنم، می بینم که گویا اوضاع جور دیگری است. حالا روابطی که در حال شکل‌گیری میان ما و جهان عرب است می‌تواند به حل مناقشه فلسطین و اسرائیل کمک کند."

 گفته ها و افشاگری های نتانیاهو از موفقیت اسرائیل در به زانو در آوردن اعراب می گوید و ما را به این نتیجه می رساند که در این میان رابطه با اسرائیل مهمتر از حل مسئله فلسطین شده است!!!

بحران سوریه و مواضع متفاوت ایران و اعراب خود عامل مهمی بوده تا هر چه بیشتر شاهد نزدیکی آنان به اسرائیل باشیم. داعش که به هر دلیلی یا چشم اندازی که برای خود متصور است آب به آسیاب دشمن جهان اسلام می ریزد حامیان منطقه ای خود را ( اعراب خلیج فارس و ترکیه) را هر روز بیشتر به دامان رژیم صهیونیستی فرو می برد و جنگی مذهبی را ترویج می کند که جهان اسلام را تبدیل به تنور داغی کرده که تر و خشک را با هم می سوزاند. شروع جنگ شیعی-سنی آرزوی اسرائیل بوده چرا که از سویی کشتار مذهبی در منطقه نیروی مقاومت و مخالفان با اسرائیل را به درگیری با دیگری مشغول کرده آن را تحلیل می برد و از سوی دیگر نگاه ها را که بیشتر متوجه اقدامات اسرائیل بود منحرف می سازد.

"شیمون پرز" در کنگره امریکا، گروه تروریستی داعش را نقطه آغاز اتحاد این رژیم و کشورهای عربی دانسته اضافه میکند: "شاید تاکنون اسرائیل بزرگ‌ترین دشمن بسیاری از کشورهای عربی منطقه خاورمیانه بوده است، اما هم‌اکنون پای یک دشمن جدید و مشترک به میان آمده است. امروز ترور مشکلی است که هر دوی ما را تهدید می‌کند."

ایران، انقلاب های عربی، داعش، سلفی-تکفیری ها، بحران سوریه، برجام و یک نقشه دقیقِ طراحی شده از سوی غرب و اسرائیل جهان اسلام را دچار جنگ مذهبی کرده و عامل فراموشی "پاره تن اسلام" شده است.

مهدی مرادی، کارشناس ارشد روابط بین الملل

انتهای پیام /  مهدی مرادی
1233 کلیک ها  دوشنبه, 05 مهر 1395 03:58
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا