چه آسان مي توان بر خود سخت گرفت

چه بسیار استارت‌آپ هایی که با قدرت شروع کرده اند اما در حال حاضر هیچ اثری از آنها یافت نمی شود. اگر بخواهیم ما این قضیه را از نگاه روانشناسانه مورد بررسی قرار دهیم به موضوعی به نام کمال طلبی برخورد می کنیم.
در ابتدا بايد گفت كمال طلبي تلاشي است پيگير براي رسيدن به هدف كه تا اينجاي كار بدون ايراد است و حتي ميتوان گفت اگر كمال طلبي نبود رشد نمي كرديم.اما كار از انجا خراب مي شود كه ملاكهايي بالاتر از ميزان شرايط موجود را انتخاب بكنيم و براي رسيدن به آن به خود سخت بگيريم و هيچ وقت بعد از اتمام كار از خود راضي نباشيم اينجاست كه دچار كمال طلبي منفي شده ايم.ميخواهيم بي نقص باشيم وبعد از شكست در پله اول از ادامه كار منصرف ميشويم.در واقع فرق و مرز بين كمال طلبي مثبت و منفي در واقعي بودن و نبودن اهداف است.افرادي كه كمال طلبي منفي دارند اهداف غير واقعي دارند و كمال طلبي مثبت داشتن اهداف واقعي است.تصور كنيد در مسابقه پرتاب حلقه شركت كرده ايد.شما ٥ بار فرصت پرتاب داريد كه اگر ٤ حلقه را درست بيندازيد برنده ميشويد.وقتي حلقه اول را انداختيد و به بيرون افتاد چه ميكنيد؟آيا تصور ميكنيد كه ديگر همه چيز تمام شده يا ادامه ميدهيد؟
تفكر همه يا هيچ تفكريست كه كمال طلبان منفي در ذهنشان دارند. اما راه حل درمان آن چیست؟
 يكي از بهترين راههاي درمان،دسته بندي هدفهاست.هدفها را دسته بندي كنيد و پس از رسيدن به موفقيت در يك هدف و پشت سر گذاشتن آن به سوي هدفي ديگر برويد. این کار به شما کمک می کند تا پله پله به سوی کمال و ترقی حرکت کنید و به آنچه که می خواهید دست یابید. در واقع به زبان ساده تر می توان گفت:
اهداف را واقع بينانه انتخاب كنيد.