حال نکته مهم آنکه : 1- چگونه یک حزب ( ( عدالت و توسعه )) توانسته چنین پایگاه اجتماعی کسب کند ؟ 2- مسئولین حزب چگونه موفق به کسب محبوبیت در بین مردم شده اند ؟ حال نیم نگاهی به خودمان که در خرداد 92 به عنوان یک تفکر ( تدبیر و امید و با اندیشه اعتدال ) پیروز و موفق شدیم هم اندیش عزیز دکتر روحانی به ریاست جمهوری نائل گردانیم و اکثریت اعضای تفکر اعتدال هم به صدرات در جایگاه های حساس و کلیدی برسند ،اما چقدر پس از آن به آرایش نیروهای هم اندیش و استفاده خدمتی در سطح ملی و محلی پرداختند و چقدر به همراهان خود در اقصی نقاط کشور توجه کردند؟
3- به دور از هر گونه شعار هم اکنون چه میزان هواداران احزاب در سطح ملی از عملکرد و سیاست گذاری حزب مورد نظر خود اظهار رضایت دارند ؟
4- اگر خدای نخواسته اتفاقی مشابه در کشور ما رخ دهد ، سران کدام حزب به اندازه اردوغان پایگاه مردمی دارند که با اعتماد به نفس و اطمینان مردم و هواداران حزب را به همکاری دعوت کنند ؟ نتیجه گیری ؛ بیائید بی تعارف و به دور از شعار مافوق پسند شرایط خودمان و ضعف شدید در چینش مناسب هم اندیشان در مناصب مختلف کشوری را آسیب شناسی کنیم ، و بنا بر ضرب المثل معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است ، از فرصت استفاده کرده و در حمایت از هم اندیشان کوتاهی نکنیم و چنین نپنداریم که ما که به مقصد رسیدیم بقیه هم به امان خدا ...
5- تشکیلات اعتدال و تدبیر و امید دارای نیروهای ماهر و مجرب در همه لایه های اجتماعی است اما در استفاده خدمتی ار آنان ، مظلومترین گروه بودند ، درست است بر اساس طینت و مناعت طبع ادعائی نمی کنند ، و بزرگان این اندیشه هم خود به مناصبی رسیدند اما دیگران به راحتی از اعضای تشکیلات خویش حمایت کرده و موقعیت های متنوعی کسب کردند ، بطوریکه به نام ما و بکام دیگران تمام شد ، امیدواریم از سر واقعیت و بدون تعصب خاص صدر نشینان دولت تدبیر و امید در برنامه خویش بازنگری کنند.