به گزارش راستین آنلاین به نقل از سایت رسمی آیت الله علم الهدی و خبرگزاری فارس، آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد امروز پنجشنبه در همایش بسیج اساتید در مشهد گفت:
*سال 85 برخی از این نشریات را جمع کردم و در پاکتی آن را از طریق مرحوم طبسی به آیتالله هاشمی رساندم که وی بداند انقلابی که روزی خودش سنگ زیرین آن بود با چه مسائلی روبهرو شده است، پس از مدتی از مرحوم طبسی پرسیدم که پاکت را داده است یا خیر و او گفت هاشمی پاکت را به طرفی پرتاب کرده و گفته است حرفهای علمالهدی مشخص است. او میتواند با رئیس نشریه که حجتالاسلام روحانی است صحبت کند.
* 3 تبر شکننده دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال بر پیکره نظام
*این انقلاب مقدس، با توسعه تعامل شدیداً در خطر قرار گرفت
* توسعه تعامل، خنجر زهرآگینی بود که به قلب انقلاب زده شد و تمام حیثیت انقلاب را از آن گرفت.
* مسئله اقتصاد مقاومتی از روز نخست با نوعی بدبینی نابهکارانه در جامعه روبهرو شد / علت آن تلقیناتی بود که ریشه از نوعی واگرایی بسیار مضر و خطرناک در جامعه داشت
* زمزمههای مختلفی که از برخی دانشگاهها شنیده میشد این بود که برخی اقتصاد مقاومتی را با اقتصاد ریاضتی تطبیق میدادند که این مسئله سبب میشد نگاه بدبینانهای به مسیر اقتدار بهوجود آید.
*ایران بعد از انقلاب از سه ضربت ناآگاهانه و تهاجم فکری فوقالعاده مضر نسبت به انقلاب و نظام و بهوسیله دولتهایی که روی کار آمدند لطمه خورد، تصریح کرد: هر سه این گفتمانها با عنوان "توسعه" مطرح شدند؛ نخستین ضربه در دولت سازندگی بود که مسئله "توسعه اقتصادی" با الگوی غربی مورد توجه قرار گرفت و نتیجه آن تبعیض و بهوجود آمدن اختلافات طبقاتی و به وجود آمدن یک شبه عناصر ناشایست و غیرارزشی اقتصادی بود.
* در دوران سازندگی زیان را در توسعه فقر عملی در جامعه خود مشاهده کردیم، تنها ظرف یکسال با تورم 45 درصدی مواجه شدیم و افراد انقلابی را با مشکلات زیادی مواجه کرده و اصول انقلاب ما ضربه دید.
* تبر شکننده دوم با عنوان "توسعه سیاسی" با الگوی غربی در دولت اصلاحات بود.
در این مدل با تبلیغ و ترویج جامعه مدنی غربی و بردن جامعه ولایی به طرف جامعه مدنی، غربی سبب شدند که مردمسالاری دین محور تضعیف شده و جریان دینی از دل مردمسالاری فاصله گرفت و الگوی مطلوب ارائه شده آن زمان لیبرال دموکراسی بود که 200 سال گذشته از عمر فاسدش گذشته بود.
* ضربه سومی که بهعنوان توسعه به انقلاب و نظام وارد شد، "توسعه تعامل" بود که در دولت اعتدال بهعنوان یک راهبرد اصلی پیشروی مردم گذاشته شد که مشکلات این توسعه از دو توسعه دیگر شفافتر است.
* این انقلاب مقدس با توسعه تعامل شدیداً در خطر قرار گرفت
در واقع توسعه تعامل، خنجر زهرآگینی بود که به قلب انقلاب زده شد و تمام حیثیت انقلاب را از آن گرفت.
* ماکه مدعی استکبارستیزی هستیم چه طور میتوانیم در تمام ابعاد پیگیر توسعه تعامل شویم؟
* از ابتدای تشکیل دولت ناظر هستیم که مبانی این توسعه تعامل در تمام حرکات راهبردی در حال اجرا بوده
* به اذعان تمام کارشناسان دنیا اجرای اصل انقلابی "استکبارستیزی" این نظام در مسئله اقتدار و ارتباطات بینالمللی این مردم اثر مثبت داشته است. نشانه این موضوع نیز وجود اقتدار ملی ما در منطقه است.
* ما که امروز آن قدر به حضور مقتدرانهای در منطقه دست پیدا کردهایم که همه استکبار از این حضور وحشت دارند و با وجود اصل استکبارستیزی که مقام معظم رهبری پای آن ایستادهاند و با وجود چنین اصل اساسی که با هر نوع شاخصی اثرش را دیدهایم، آیا درست است سم مهلکی را بهعنوان "توسعه تعامل" به جان انقلاب بیندازیم؟
* تمام مشکلات کنونی که در اصول انقلاب رخ داده بهعلت اصل "تعامل با دنیا" است
* سازش با دنیا به چه قیمتی؟ اینکه دشمن هماکنون به جای جان ما، سفره ما را هدف قرار داده باید بازکننده باب توسعه تعامل ما با دنیا باشد؟
* بزرگترین عاملی که میتواند توسعه تعامل را در این دولت خنثی کند، مسئله اقتصاد مقاومتی است.
*وقتی تحلیل کنیم، میبینیم که این اصطلاح شده، چراکه 100درصد نقطه متضاد توسعه تعامل است که اعضای دولت به دنبالش بوده و میخواهند اجرایی کنند.
* بیدارسازی افسران جنگ نرم به دست اساتید بسیجی است و همانطور که عوامل ضدانقلاب در محیط کلاسها مسائل مختلفی را از ارزشهای انقلاب مورد تهاجم قرار میدهند، بسیج اساتید که در رأس مرزبانی فکر و علم است؛ باید با رسالت خود، این افسران جنگ نرم را که سنگر نخست آن دانشگاه است، تربیت کرده و برای مردم همه چیز را روشن کنند که اگر این مهم انجام نشود بزرگترین ضربه را میخوریم.