محمد هاشمی بردار کوچکتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که سالهای سال از مبارزات علیه رژیم طاغوت، تا حزب جمهوری، دولت سازندگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بردار خود را همراهی کرده است؛ البته با این تفاوت که او در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تحصیل کرده و مدرک فوق لیسانس مدیریت خود را از این دانشگاه دریافت کرده است.
او مدتی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بوده است و پس از انحلال این حزب، به عنوان یکی از حامیان دوران سازندگی، و در تأسیس حزب کارگزاران سازندگی به عنوان عضو مؤسس شرکت کرد. ریاست 10 ساله در سازمان صدا و سیما، معاونت نخستوزیری، سرپرستی وزارت امور خارجه، قائم مقامی وزیر امور خارجه، معاونت اجرایی رئیسجمهوری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله مسئولیتهایی است که وی بر عهده داشته است.
آقای هاشمی! میخواهم موضوعی را درباره انتظارت و عملکرد دولت مطرح کنم. برخی چهرههای اصلاحطلب و حتی منسوبان به جریان اعتدالگرا از برخی عملکردهای دولت در برخی حوزهها انتقاد میکنند و انتظار داشتند که اقدامات موثرتری انجام شود، نظر شما چیست؟
وقتی با طرفداران و بعضی اعضای دولت بعضی نقدها و کمبودها مطرح می شود، آنها پاسخ هایی دارند که به نظر منطقی می رسد. آن ها می گویند، ببینید ما چه کشوری را تحویل گرفتیم و چه کارهای را انجام داده ایم. اینکه چه کمبودهایی وجود دارد و حدود اختیارات آن ها چقدر است؟ آن ها می گویند، ما کشوری را تحویل گرفتیم که سرزمین سوخته بود. یعنی، تورم و بیکاری فوران کرده بود، دولت بدهی های گزافی به جاهای مختلف داشت، پرونده های بزرگ مفساد اقتصادی با ارقام عجیب و غریب 3 هزار میلیاردی، 16 هزار میلیاردی و پرونده معروف نفتی که معلوم نیست رقم دقیقش چقدر و چگونه است سر برآورده بود. دولت از لحاظ اقتصادی با چنین شرایطی کار را آغاز کرد.
از لحاظ ناهنجاریهای اجتماعی دولت کار را در شرایطی تحویل گرفت که سن استفاده از مواد مخدر پایین آمده و متاسفانه تا دبیرستان رسیده بود و با مشکلاتی نظیر بالا رفتن آمار طلاق، فروپاشی بنیان خانواده و مسائلی نظیر افزایش سرقت و ... مواجه بود. در عرصه بین المللی هم هر روز قطعنامه جدیدی علیه کشور صادر می شد، قابلیت جابه جایی پول وجود نداشت، پول های ما هر روز بلوکه می شد، از مسافرت اتباع ایرانی جلوگیری به عمل می آمد و روابط خارجی بسیار نامناسبی داشتیم. همه این ها را که کنار هم می گذاریم، تغییرات و عملکردی که دولت داشته در 3 سال اخیر مثبت بوده است.
اما مخالفان دولت عنوان می کنند، آنچه دولت به عنوان موفقیت از آن نام می برد، صرفا روی کاغذ است و به عرصه عمل کشیده نشده است؟
واقعبینانه که نگاه کنیم راه و مواضع دولت درست است و مقابله ها با دولت نشان از موفقیتش دارد. ممکن است درباره برخی دستاوردها مطابق با آنچه در روی کاغذ بوده عمل نشده باشد، اما همه می دانند شرایط امروز با آنچه دولت آن را تحویل گرفته تغییر اساسی پیدا کرده است. مثلا اگرچه رکود وجود دارد، اما تورم بسیار پایین آمده است. برنامه هایی برای رونق اقتصادی طراحی شده که با وجود برخی مخالفت ها و کمبود منابع به کندی پیش می رود، اما جهت کار را مثبت کرده و کار رو به حرکت است.
اگر دولت این مسائل را به درستی برای مردم توضیح بدهد، مردم هم توانایی حل مشکلات توسط این دولت را بیشتر از گذشته خواهند دانست که با وجود منابع خوب نه تنها مشکلات را حل نکرد که بر آن افزود.
به نظرم همیشه باید منافع ملی را بر منافع گروهی و جناحی مقدم بدانیم. اگر مبتنی بر اخلاق اسلامی عملکردها را قضاوت کنیم، نقد حالت تخریب به خود نمی گیرد. اگر واقع بینانه به اتفاقات 3 سال اخیر نگاه کنیم، متوجه تغییرات خواهیم شد. باید این سئوال را مطرح کنیم که اگر این دولت نبود و کار طبق روال گذشته پیش می رفت، الان کجا بودیم و چه شرایطی داشتیم؟ البته نمی خواهم بگوییم همه چیز گلستان شده، اما جهت کار، تغییرات و حرکت قابل قبول است.
اما برخی گروهها و فعالان سیاسی حتی از بین گروههای اصلاحطلب، بحث چهارساله بودن دولت آقای روحانی را مطرح میکنند و میگویند به دلیل برخی عملکردها و در صورت حضور برخی چهرهها بهتر است فرد دیگری نظیر آقای ظریف کاندیدا شود؟
اینها بر اساس مبارزات انتخاباتی گفته می شود و نوعی جنگ روانی از سوی رقیبان است، وگرنه چه کسی تا الان در این رابطه نظرسنجی کرده است که مثلا این دولت و شخص رئیس جمهور رأی ندارد و فلان جناح رأی دارد. اینها بحث ها و موضوعات غیرمستندی است که گفته می شود؛ ضمن اینکه از انتخابات 7 اسفند تا الان زمانی نگذشته است. مگر قبل از انتخابات 7 اسفند همین حرف ها گفته نمیشد؟ حتی یک سیدی تهیه و در سطح وسیعی توزیع شده بود که تحلیلی در آن ارائه شده بود. در این تحلیل گفته می شد، نباید بگذاریم در انتخابات خبرگان هاشمی و روحانی رأی بیاورند که اگر رأی بیاورند، روحانی در دوره دوازدهم هم رئیس جمهور خواهد بود.
با وجود اینکه جریانی به خیال خودش طراحی کرده بود که هاشمی و روحانی وارد مجلس خبرگان نشوند، اما نتیجه انتخابات 7 اسفند چه شد؟ من دلیلی نمی بینم که اگر شرایط بر همین منوال باشد، روحانی رئیس جمهور دوره بعدی نباشد. اگرچه اقلیتی که صدای بلند دارند جوسازی و تبلیغات منفی می کنند، اما مردم چنین نگاهی ندارند و با عملکرد فعلی آقای روحانی رئیسجمهور دوره بعدی هم خواهد بود.
هرچند شما بیان این سخنان را جنگ روانی رقیب میدانید، اما پروژه «عبور از روحانی» را عدهای چند وقتی است که مطرح میکنند.
اینها اظهارات اشخاص است و نمی توان آن را پایه قرار داد. جناح ها در زمان انتخابات مراحلی را طی می کنند و همین طوری وارد عرصه انتخابات نمی شوند، لذا نباید اظهار نظرهای شخصی را به عنوان موضع جناح ها و گروه های سیاسی تلقی کنیم.
در مقابل طرح موضوع «عبور از روحانی»، اخیرا آقای باهنر مصاحبه کرده و گفته که ممکن است در شرایطی اصولگرایان از آقای روحانی به عنوان کاندیدای مورد حمایت جریان اصولگرایی در انتخابات 92 حمایت شود؟
در عالم سیاست همه چیز ممکن است، اما بر مبنای رفتارهایی که تا الان وجود داشته است، تصور نمی کنم که اصلاح طلبان برنامه ای برای عبور از روحانی داشته باشند یا اینکه اصولگرایان بخواهند از ایشان حمایت کنند.
عدهای از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حامی دولت از برخی رویکردها گلاسه دارند، مثلا میگویند رئیسجمهور باید درباره مشکلات شفاف صحبت کند و همهچیز را به مردم بگوید تا آنها کماکان پشتیبان دولت یازدهم باشد. نظر شما در این باره چیست؟
علیالاصول من هم معتقدم که آقای روحانی باید با شفافیت با مردم صحبت کند، چون مردم نامحرم نیستند. اینکه ایشان و دولتشان چه ملاحظاتی در این خصوص دارند را نمیدانم، اما توقع این است که برای مردم توضیح بدهند چه چیزی تحویل گرفته و چه کارهایی کردهاند. البته معمولا بخش مهمی از این کارها را باید گروههای رسانهای و روابط عمومیها انجام دهند.
مثل اینکه شما هم به تیم رسانه ای دولت منتقدید؟
خوب طبیعی است که شخص رئیس جمهور و اعضای دولت که نمی توانند هر روز به مردم گزارش بدهند. به نظر می رسد که رسانه ها و تیم رسانه ای دولت در این حوزه کم تر کار کرده اند. قطعا از موضوع رسانه نباید غافل بود، چون این موضوع بسیار مهم است.
در ارتباط با تغییرات در دولت هم همین مسائل مطرح است، حتی در رسانهها عنوان شد که احتمالا 4 وزیر با کابینه خداحافظی میکنند و رئیسجمهور اینگونه جای خالی افرادی را که پیشتر در مجلس گذشته نتوانسته بود وارد کابینه، به این شکل پر خواهد کرد، شما موافق تغییر در کابینه در فاصله یک سال تا پایان عمر دولت هستید یا خیر؟
اصولا من تغییرات در دولت را در این مقطع زمانی نه تنها مفید نمی دانم، بلکه معتقدم مضر هم خواهد بود؛ چون اگر اکنون بحث تغییر در وزارتخانه ای مطرح شود، کار شل خواهد شد. ضمن اینکه اگر الان وزیر یا مدیری تغییر کند تا آخر سال نمی تواند جا بیفتد و تا تیم او بخواهد مستقر شده، برنامه ریزی کند و از مجلس رای بگیرد، عمر دولت به پایان خواهد رسید.
بر همین اساس، من در حال حاضر هر نوع تغییری در وزارتخانه ها را اتلاف وقت می دانم و معتقدم "گاهی یک ضعیف داخلی از یک قوی خارجی بهتر عمل می کند." قطعا تغییر مدیران کلیدی دولت چه در وزارتخانه ها، چه در استانداری ها و چه در سطح معاونین در عمر باقی مانده دولت خیلی نمی تواند مفید باشد و به دولت کمک کند. بهتر است اگر در جایی هم نیاز به اصلاح هست، برنامه ای جدید به وزیر، معاون، مدیر و استاندار فعلی داده شود تا بر اساس آن عمل کنند، این اتفاق بسیار مثمر ثمرتر از تغییر خواهد بود. حتی اگر تغییر ضروری است بهتر است در سطح معاونان وزیران انجام شود تا خود وزیران.
اخیرا موضوع فیشهای حقوقی نامتعارف به یکی از معضلاتی تبدیل شده که گریبان دولت را گرفته است، فکر میکنید با توجه به اینکه در فاصله زمانی کمتر از یکسال تا انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری قرار داریم، این موضوع به چالشی برای این دولت در انتخابات تبدیل شود یا خیر؟
این موضوع پدیدهای نیست که مربوط به دولت آقای روحانی یا منحصر به دولتیها باشد. در نهادهای مدنی، شرکتها و بعضی نهادهای حکومتی نیز از این موارد وجود دارد و همانطور که مستحضرید مبنای آن طبق گزارش دیوان محاسبات مصوبهای بوده که از سال 1390 و در دولت قبل به تصویب رسیده است. هرچند تمامی این ارقامی که اعلام شده افراد در گذشته و حال گرفتهاند در نظام اسلامی نادرست و ناپسندیده است.
علاوه بر این همانطور که رئیسجمهور گفت ما بیش از 8 میلیون کارمند، مدیر و حقوقبگیر در کشور داریم که حقوق نامتعارف و عملکرد نادرست 300 نفر متخلف نباید باعث شود که حقوقبگیران تخریب شوند. البته من معتقدم چون سال انتخابات است این موضوعات مطرح شده، وگرنه چرا از سال 90 چنین تخلفاتی را اعلام نکرده و تلاشی برای جلوگیری از آن انجام ندادهاند؟
فرصت لازم برای حل قضایای حقوقهای نامتعارف چندین سال است که وجود داشته، اما نهادهای نظارتی کمتوجهی کردهاند. اگر بخواهند ریشه اینگونه موضوعات را بخشکانند، روش اعلام عمومی این موضوع از طریق رسانهها، مجلس، تریبونهای نماز جمعه و ... نیست، بلکه باید دستگاههای نظارتی موارد تخلف را اعلام و قوه قضائیه اقدامات لازم برای برخورد جدی با اینگونه مسائل را انجام دهد، اگر کسی مانع از رسیدگی و برخورد شد آن فرد را معرفی کنند. قطعا در جاهایی افراط شده که تا الان با آن موضوعات برخورد شده و باید بشود.
هرچند که باید باهرگونه فساد و سوءاستفاده برخورد جدی صورت بگیرد که دولت یازدهم نشان داده در این موضوع جدی است، اما نباید از نظر دور داشت که مجموع همه تخلفها درباره فیشهای حقوقی به اندازه کوچکترین فساد در دولت گذشته نیست. کسانی که درباره این موضوع امروز با آب و تاب صحبت و سخنرانی میکنند، مشخص کنند که در گذشته چقدر درباره فسادهای کلان اقتصادی صحبت کردهاند؟ و چرا برخی از آنان در گذشته سکوت کردند؟ بازهم برمیگردم به عرایض اولیهام که ریشه این موضوعات همه سیاسی برخورد کردن و دور شدن از اخلاقمحوری است.
آقای هاشمی! شما رئیس دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید؛ برای ما و مردم جالب و جای سؤال است که بدانیم حقوق آیتالله هاشمی رفسنجانی چقدر است؟
برای اعلام رقم دقیق آن باید لیستهای حقوق مجمع را نگاه کنم، اما آنچه به خاطر دارم حقوق ایشان 7 میلیون تومان است که این رقم مربوط به آخرین دریافتی ایشان بود که بنده دیدهام. فکر میکنم اگر تغییری هم از آن زمان صورت گرفته باشد، قطعا مجموع دریافتی آقای هاشمی زیر 10 میلیون تومان است.
در گذشته عنوان شده بود که در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی، ایشان با رهبر معظم انقلاب جلسات هفتگی دارند و حتی این جلسات بعد از دوران ریاست جمهوری هم ادامه داشته است، الان این جلسات ادامه دارد یا نه؟
جلسات آیتالله هاشمی با رهبری انقلاب همچنان ادامه دارد، البته فاصله زمانیاش طبق روال گذشته که شما هم به آن اشاره کردید، منظم نیست. این جلسات موردی پیش میآید و بسته به وقت و حال آقا جلسات برگزار میشود.
در مورد جلسات آقای هاشمی با رئیسجمهور شرایط چگونه است؟
این جلسات هم هیچوقت به صورت منظم که مثلا هفتهای یا دو هفتهای یک جلسه باشد، نبوده است و موردی پیش آمده و تا الان هم به همین سیاق ادامه دارد. البته در مورد مطالب و محتوای این جلسات کسی اطلاعی ندارد، چون کسی در آن حضور ندارد و به صورت دو نفره برگزار میشود.
وقت ندادن صداوسیما به آیتالله هاشمی رفسنجانی برای پاسخگویی به اتهاماتی که احمدینژاد در انتخابات سال 88 به وی وارد کرد، از دست رفتن کارایی رسانه ملی و رسانههای تندرو در سایه شبکههای مجازی و اتهامات بیثمری که در انتخابات 7 اسفند 94 به لیست مورد حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی با عناوینی نظیر «لیست انگلیسی» وارد شد، اما نتیجه عکس داشت، از دیگر مواردی بود که محمد هاشمی بردار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این گفتوگو مطرح کرد. وی البته از اظهارنظر درباره فعالیتهای انتخاباتی و احتمال تأیید یا رد صلاحیت محمود احمدینژاد برای انتخابات سال آینده خودداری کرد.