این موزاییک های زرد را که می بینی مخصوص کوران است!

راستین آنلاین:از وقتی بچه بودم تا حدود چهل سالگی ام خیابان ما که همان ایمان شمالی باشد پیاده رو داشت و ما از نعمت پیاده راه محروم بودیم!

همان سی چهل سال پیش هم کف پیاده رو را کاشی کرده بودند و کوچه مان را آسفالت و کف کوچه هم به همت مرحوم پدرم و همسایه ها راه آبی کشیده بودند که آب را به جوی خیابان هدایت می کرد.
آن موقع ها باران هم زیاد می آمد، مثلا یادم هست که اواخر دهه شصت که کلاس چهارم بودم، سه روز به خاطر باران مدرسه مان تعطیل شد. اما هیچ وقت نه جوی آب پر شد و نه کوچه مان آب گرفتگی داشت.
خلاصه، یکی دو سال پیش آمدند و کاشی های بیست سی چهل ساله پیاده رو را به ضرب تیشه و کلنگ و پیکور کندند و جایش موزاییک های خوشگل نصب کردند و وسطش هم خطی با موزاییک های زرد طراحی کردند برای کوران. و ما به سلامتی پیاده راه دار شدیم!
مدتی است دوچرخه سواری می کنم برای سلامتی، اما از ترس آنکه ماشین ها سلامتی ام را از من نگیرند و از آنجا که پیاده راه داریم اما دوچرخه راه نداریم و زورم هم به ماشین ها نمی رسد به ناچار در همان پیاده راه دوچرخه سواری می کنم!
موزاییک های خوشگل زیر چرخ های دوچرخه لق می زند و این یعنی که کار بزن در رو بوده، از کسی علتش را پرسیدم و ایشان گفت: عزیزم این موزاییک های زرد را که می بینی مخصوص کوران است و می بینی که کج و معوج است و به دیوار و خیابان ختم می شود. تو هم اگر کور باشی دیگر ایرادی نمی بینی.
کوچه مان هم با هر باران آب گرفتن می شود چون سطح پیاده راه از سطح شعور من بالاتر است. از طرفی هر بار با ماشین وارد کوچه می شوم اگزوز ماشین هم به سطح پیاده راه برخورد می کند.
تمام این حرف ها به کنار...
امشب اتفاق قشنگ تری را دیدم. از یکی دو سال پیش که موزاییک های خوشگل را چسباندند و جوی های ما را بردند زیر پیاده راه، هر وقت باران می آید یک ماشین گنده می آورند که آب جوی های زیر کار را خالی کنند. 
امشب بنده خدایی می گفت این ماشین سه میلیارد و نیم قیمت دارد. نگاه کردم و دیدم حداقل پانزده همراه هم داشت که نصف شب باید بیایند و زیر باران آب حوض خالی کنند!
البته حال پیاده راه را هم آورده اند سر جایش، چون جای جایش را دوباره کنده اند تا به لوله های زیر پیاده راه برسند.
می گفت: مردم آشغال می ریزند و آشغال ها توی راه آب گیر می کند و ... بعضی از مردم فرهنگ ندارند و ...
حالا من به این کارها کار ندارم، اما سه تا مشکل ذهنی برایم پیش آمده، یکی اینکه چرا آن سالها کاشی ها لق نمی زد، دوم اینکه چرا خط زرد به دیوار و خیابان ختم می شود و سوم اینکه چرا سطح شعور من از پیاده راه پایین تر است.
انتهای پیام /  بچه کهنه
1508 کلیک ها  پنج شنبه, 24 آبان 1397 00:38
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا