راستین آنلاین در این بیانیه که یک نسخه از آن به دفترپایگاه خبری تحلیلی راستین آنلاین در استان فارس نیز ارسال شده آمده است:
مسئولین اسلامی در مساله ساخت و پرداخت کشور و حرکت به سمت پیشرفت باید دائما و پیوسته مقوله عدالت اجتماعی را مدنظر داشته باشند و تصمیمات خود را منبعث از این فرضیه عظیم ببینند. حاکمی که دستگاه محاسباتی و مدیریتی وی و ذهن و فکر او بر اساس عدل و قسط تنظیم شده باشد، اقدامی جز در چارچوب این مهم رقم نخواهد زد. اگر غیر از این را در مجموعه تحت امر خویش بیابد بی درنگ سد راه آن خواهد شد و از عذرخواهی از مردم عبایی ندارد.
پیرامون مساله سلامت و ضرورت و نقصان های آن در جامعه فعلیمان سخن زیاد رفته و همه به آنها واقفیم و می دانیم که یک رکن رکین تحقق جامعه عدالت محور و پیشرفته، گسترش همه گیر خدمات حرفه ای سلامت ارزان می باشد. همه گیری به معنای امکان دسترسی و بهره مندی قشر مستضعف جامعه همپای اغنیای قوم می باشد. حرفه ای بدان معنا که خدمت ارائه شده در اعلی درجه کیفیت علمی و عملی و منطبق بر دقیق ترین و روزآمدترین مباحث مراکز پزشکی درمانی باشد. ارزان بدان معنا که همه افراد با هر بضاعتی درمان مطلوب را دریافت کنند. لذا تمام تصمیمات مسولین حوزه بهداشت و درمان باید با این سه عنوان مذکور درآمیخته باشد و باید این سه رکن و پایه اصلی لحاظ شوند.
ابر بیمارستان محمد رسول الله (یا همان نمازی 2 سابق) را باید در همین دستگاه مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار داد.باید سنجید که آیا این بیمارستان می تواند قدمی در راستای بهبود وضعیت عدالت اجتماعی در شیراز و فارس بردارد؟ آیا در 1300 تخت حسینی الهاشمی سهمی برای شرق شیراز هم محفوظ است یا باز هم باید این نقد را به نسیه وعده واگذاشت؟ آیا اصلا ضرورت دارد تمام تخت ها در شیراز به پا شوند؟ اینها را به عنوان مقدمه عرض کردیم تا در چند عنوان کلی مطالبی را به جنابعالی و سایر متولیان امر مذکور گوشزد کنیم، باشد که مفید به فایده باشد.
تاسف بار است که مسئولین در مقام حرف و سخن، زبان به لزوم برقراری عدالت و توجه به مستضعفین می گشایند اما هنگامه عمل و اقدام که می شود، باز هم پارک ها به شمال غرب می روند، باز هم بیمارستان ها به شمال و شمال غرب کوچ می کنند و باز هم و باز هم...
لذا مجمع دانشجویان عدالتخواه شیراز بنا بر مطالعات صورت گرفته پیرامون یکی از مصادیق این بی عدالتی، یعنی بیمارستان نمازی2 ، نکاتی را به صورت اجمال خدمتتان تقدیم خواهد کرد و آمادگی دارد که پیشنهادات خود را جهت رفع این نقایص ارائه کند.
ضرورت احداث
احداث هر بیمارستانی منوط به نیاز سنجی و سیر مراحل قانونی است و نیاز به یک پشتوانه مطالعاتی در چارچوب یک برنامه جامع بلند مدت دارد تا پس از چند سال و احیانا تغییر چند مدیر خرد و کلان، تمام هزینه ها و مرارت ها و زحمات گذشته به مانند مسکن مهر با مزخرف خواندن به راحتی آب خوردن به فراموشی سپرده نشود و هدر نرود و طرحی نو و باب میل مدیر جدید شروع نشود. خوب است جنابعالی جهت تنویر افکار عموم بفرمایید که طبق کدام سند بالادستی و بر اساس کدام مهندسی معتبر اقدام به ساخت این مجموعه عظیم و سایر مراکز می کنید؟
1- تمرکز گرایی: طبق اصول و برنامه های مراکز پیشرفته، متولیان بهداشت و درمان موظفند به تجهیز مراکز درمانی حداقل در سه سطح اولیه، ثانویه و ثالثیه بپردازند. مراکز ثالثیه همچون شیراز در واقع مراکز تخصصی و فوق تخصصی می باشند که مراجعه بیمار تنها هنگامی به آن صورت می گیرد که درمان کافی را از دو مرکز قبلی، که یکی در محل زندگی خود و دیگری با فاصله کمی از محل زندگی اش و در مرکزی مجهز تر می باشد، گرفته باشد و باز نیاز به درمان اضافه تری داشته باشد. پس توجه به تجهیز مراکز اولیه و ثانویه ضروریست و چه بسا ضروری تر از شیراز. مادامی که ما شهرهای بزرگ را همچون تهران و شیراز غرق در تخت و تجهیزات و امکانات حرفه ای درمانی کنیم، سیل جمعیت به سمت این مراکز بیشتر شده که حداقل دو آسیب اساسی دارد.نخست اینکه حجم بالای مراجعات منجر به کاهش کیفیت خدمات در این مراکز و در شهر می شود.
همانگونه که مشاهده می کنید که روزانه چه تعداد انبوهی از هم وطنان مسافر درمانی ما در شیراز، شب و روز را پیرامون بیمارستان ها و مراکز درمانی می گذرانند. بیمارستان ها نیز از ازدحام لبریزند. همچنین نوبت های طویل المدت و بعضا یک ساله نیز گواهی بر این مدعاست.
ایراد دوم هم آنکه باعث تحمیل هزینه های مادی و معنوی و زمانی به خانواده بیمار می شود.
مکرر در مکرر اتفاق می افتد که یک خانواده در یک شهر کم برخوردارتر همچون فیروز آباد(و بعضا برخی مراکز استان های همجوار) جهت دریافت درمان ساده به شیراز مراجعه کرده و هم باید هزینه اقامت و طی طریق خود را بپردازد و هم چند روز از معاش و کسب روزی خود خود بازمانده است. در حالی که می شد با یک مرکز مجهز در آن سامان نیاز کثیری از مردم را مرتفع کرد.
جالب آنکه عینا همین تجربه (اضافه کردن ظرفیت پذیرش در شیراز) را مسئولین دانشگاه داشته اند و شکست آنرا به عینه لمس نموده اند. اما باز اصرار به تکرار این اشتباه دارند. به یاد آرید دهه هشتاد را که قرار بود در کنار درمانگاه فوق تخصصی شهید مطهری، درمانگاه ثانی ای برپا شود تا باعث کاهش حجم مراجعات و صف های طویل شود. اما ساخت و راه اندازی آن مرکز همانا و دوچندان شدن صف ها و مراجعات همانا. لذا اگر نمازی 2 و همینطور 3 و 4 هم در شیراز احداث شوند، حجم کار نه تنها کم نخواهد شد بلکه روز به روز رو به فزونی خواهد گذاشت. چاره کار این است که این تخت ها بروند در سطح استان توزیع شوند و در همان محال ارائه خدمت دهند.
2- رقیبی دیگر برای بخش خصوصی: در اینجا لازم است به این سوال پاسخ داده شود که با توجه به اینکه تقریبا تمام هزینه های ساخت بیمارستان به عهده بخش خصوصی و خارجی است، پس نرخ ارائه خدمات هم معادل نرخ خصوصی هست یا خیر؟ اگر پاسخ منفی باشد سوال دومی ایجاد می شود که خب مطابق نرخ دولتی باید سالها در اختیار همان بخش سرمایه گذار باشد تا او سود خویش را دریافت کند و سپس مجموعه را به دولت و دانشگاه واگذار کند.
اما اگر بنا به نرخ خصوصی باشد، باید این مجموعه را هم به سایر بیمارستان های نیمه تعطیل خصوصی اضافه کرد که بهای کمرشکن درمان در آنها جز برای عده ای معدود متمول میسر نباشد. شما ابتدا رضایتمندی بخش خصوصی از احداث بیمارستان های متنوع در شیراز را بررسی کنید و بسنجید و سپس خود دست به این اقدام تکراری بزنید. اگر قرار است رونقی به بخش خصوصی داده شود، اولویت با مراکز خصوصی موجود است. این سخن نیز که منابع مالی این طرح از محل آزادسازی پول های بلوکه شده ایست که طی آن توافق کذا آزاد شده و هزینه ای برای دولت ندارد،سخن نادرستیست چرا که آن پول بلوکه شده هم جزئی از بیت المال است و عملا باز هزینه از جیب دولت است.
3- طی روال قانونی: هر شهری بنا به ضرورت می تواند تخت های بیمارستانی جدیدی را به ظرفیت قبلی خود اضافه کند. اما این اقدام نیازمند طی روال قانونی خود است. ابتدا باید مورد تایید وزارت بهداشت قرار گیرد و سپس در کمیسیون ماده 20 دانشگاه مورد نظر، بررسی و تصویب شود. با وجود علاقه و میل زیاد این وزارتخانه به اعطای مجوز این 1300 تخت به شیراز و حتی تشویق این امر، این مساله باید در کمیسیون ماده 20 شیراز بررسی گردد و سپس در صورت تصویب، مجاز به شروع به عمل می باشد. در حالیکه تا کنون این کمیسیون پیرامون این مساله تصمیمی اتخاذ نکرده است!
مدیریت شهری
مردم شیراز دیگر به این مساله عادت کرده اند که امکانات باید در مناطقِ بیشتر برخوردار و شاه نشین تجمیع شوند مگر آنکه امکانش نباشد! چند خط بالاتر سخنی از این گفته شد که اصلا احداث چنین بیمارستانی در شیراز جایگاهی ندارد و نه تنها منبع خیرات نمی شود، که منشا مشکلات عدیده خواهد شد. لکن حال که قرار است برخلاف همه این مطالب باز این بیمارستان در شیراز بنا شود، چرا باز هم مثل سنوات گذشته این ثروت عظیم در شمال غرب شیراز جا خوش کند؟ بیمارستان سوختگی، بیمارستان پیوند، شهر سلامت و... کافی نیست که کمی هم نگاهتان به این سو چرخد؟ ریاست محترم دانشگاه در مصاحبه اخیر فرموده اند که طرف خارجی کار 25 ساله ما را در 2 سال انجام می دهد. خب بهتر نیست این دو سال را صرف ساخت و تکمیل بیمارستان رسول اکرم در جنوب شهر بفرمایید؟ اشکالی دارد به جای ابر محمد رسول الله، ابر رسول اکرم ساخته شود؟ طبیب دوار بودن از وضعیت فعلی دانشگاه توقع گزافیست اما حداقل می توان توقع داشت که توزیع عادلانه امکانات صورت پذیرد. می توان توقع داشت که طوری تقسیم عادلانه صورت گیرد که فاصله زمانی یک منطقه مستضعف نشین تا اولین بیمارستان مجهز 30 یا 40 دقیقه نباشد. می توان توقع داشت که تمام ابر ها و اَبَر ها به یک سو در حرکت نباشند. می توان توقع داشت که اگر مسئولین ما طعم تلخ استضعاف را نچشیده اند، حداقل به واسطه مراوده ای که به عنوان مسئول با این جماعت مظلوم باید داشته باشند، دردشان را بفهمند. مراکز تجاری لوکس، طرح های عمرانی، پل سازی ها، پارک های بزرگ، آبادانی ها ، همه و همه رفتند به یک سو. باکی نیست، بیمارستان هم برود. اما حد یقفی هم برای تلنبار ثروت در یک گوشه قائل شوید.
البته این تنها مشکل مکان یابی غلط مسئولین دانشگاه و شهرداری نیست. به لحاظ مدیریت حمل و نقل و ترافیک شیراز هم در صورت احداث این مجموعه در جوار بزرگراه حسینی الهاشمی و به علت حجم بالای مراجعه، باید منتظر تشدید وضعیت ترافیکی این محور نیز بود و تراکم بالای آن را پیش بینی نمود. همچنین این عامل بالقوه ترافیک ساز را باید گذاشت در کنار انبوه آپارتمان های بلند مرتبه حسینی الهاشمی که روز به روز در حال تزاید می باشد. همچنین برخی ویژگی های بومی منطقه مذکور همچون خاک سست و ... که مورد هشدار بعضی مراکز نیز هست، باید مدنظر متولیان امر قرار گیرد که منجر به بروز مشکلات پس از احداث نگردد.
اقتصادی
جنابعالی اعلام کرده اید که شرکت های شرق آسیا قرار است جور کوتاهی بانک های ما و روند طولانی ساخت را بکشند و با حجم آورده خویش 2 ساله بیمارستان را تحویل دهند. همچنین جنابعالی در مصاحبه ای اعلام کرده اید که 85 درصد به عهده شرکت های خارجی است. سوال اینجاست که بر فرض شرکت هیوندایی وارد کار شد و به طرفه العینی بیمارستان را آماده به کار کرد؛ اکنون نرخ ارائه خدمات در این بیمارستان چگونه محاسبه خواهد شد؟ قطعا هیوندایی و هیوندایی ها جهت رضایت خاطر بیماران من و شما دست به این کار نزدند و حداقل تا سالیانی مهمان ما خواهند بود به جهت کسب فیض از جیب ما. و توقع بی جایی است که نرخ تعرفه های بیمارستان های خصوصی ساخت را دولتی محاسبه کنند. با این وصف این بیمارستان هم به جرگه خصوصی های دیگر می پیوندد و فقط جماعت متمکن توان استفاده از آن را دارند.
پیشنهاد می شود متن قرار داد با این شرکت سرمایه گذاری را منتشر کنید تا مردم و صاحب نظران بدانند قرار است تا چند سال شکم هیوندایی را پر کنند؟
گذشته از این مطلب همچنین باید بررسی نمود که آیا با فرض خصوصی اداره کردن این بیمارستان محاسبه هزینه-فایده آن هم باز به صرفه و معقول است؟ نگرانی منتقدین این طرح این است که بلایی شبیه مجموعه خلیج فارس مجددا گریبان گیر شهرمان شود. بیاد دارید چند سال همه همت و عزم مسئولین ما و سرمایه و اندیشه شهر ما صرف خلیج فارس شد تا یک سرمایه گذار منت گذاشته ما را به رشد و ترقی برساند و برای ما مجموعه ای عظیم بنا نهد. اما پس از چند سال و با آغاز روند نزولی مجموعه و شروع ضررها، جناب سرمایه گذار، یا به عبارتی سرمایه بردار ، چوب حراج به مجموعه ای زد که همه دستگاه های شهر برای به پا شدنش به خط شده بودند و شد آنچه نباید می شد. نکند خدایی نکرده پس از چند سال از آغاز به کار بیمارستان، حضرت سرمایه گذار میل فروش به سرش بزند و رهایش کند؟ طبعا دانشگاه که پول خریدش را ندارد(چه اگر داشت به سرمایه گذار رجوع نمی کرد)، بانک و سرمایه گذاران داخلی هم که به گفته دکتر ایمانیه پای کار نیستند، پس این وصله ناجور می ماند به تن رنجور شهر. لازم به توضیح نیست که سود آوری برای مجموعه هایی چون بیمارستان ها در دراز مدت تعریف می شود که با ارائه خدمات حرفه ای و ارزان، باعث افزایش تقاضا خصوصا از کشورهای منطقه می شود. این امر باید در طول سالیان و با ایجاد امنیت خاطر در ذهن مخاطبشان حاصل شود و کار یک یا دو سال نیست.
این ها همه دغدغه های دانشجویان و منتقدین دلسوزیست که برادرانه سعی در اصلاح امور دارند لذا از شخص اول بهداشت و درمان استان انتظار می رود که این مباحث را موشکافانه پیگیری کرده و اصلاح کند و در صورت اشتباه دانستن آنها درصدد رفع شبهه و پاسخ به منتقدین بر بیایند.لذا منتظر پاسختان می مانیم.
به امید ظهور عدالت گیتی گستر
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های شیراز