تبعیدی شخصی محکوم به کیفر تبعید است که در تبعیدگاه به سر میبرد و دارای لباس مخصوص بوده و غذای معین دریافت میدارد و حق مکاتبه و مراوده با خارج از محل مذکور را ندارد مگر تحت نظر. ضمناً مجبور به انجام کارهائی است که برای او تعیین میشود و به طور کلی شبها به تنهائی و در سلول به سر میبرد.
در شرایطی که عرف بر این بوده تا نام شهر محل تبعید در احکام قضایی رسانه ای نشود،حالا نامه وزیر کشور به رئیس قوه قضاییه و معرفی 36 شهر ایران به عنوان تبعیدگاه واکنش های بسیاری را در میان اهالی رسانه و فعالان شبکه های مجازی به دنبال داشته است.
وزیر کشور در این نامه استان فارس را نیز بی نصیب نگذاشته است و با مشخص کردن شهرهای فیروزآباد،استهبان ، اقلید و نی ریزاین چهارشهربا ظرفیت های فرهنگی،تاریخی و گردشگری را نیز در فهرست تبعیدگاه های ایران قرارداده است.
اقدامی که به نظر می رسد یک کج سلیقگی کامل و عاملی برای آسیب دیدن توسعه این شهرها در حوزه های مختلف نظیر گردشگری است .
اینکه فیروزآبادبه عنوان یکی از شهرهای تاریخی استان فارس، از شهرهای مهم دوره اول ساسانی ،استهبان از مراکز مهم مطالعات شیعی ،شهر قرآنی استان فارس با انبوهی تفرجگاه ، اقلیدشهری یاد شده در شاهنامه فردوسی ونی ریز شهری به یاد مانده از دوران اساطیری کیانیان حالا در دوران وزارت عبدالرضا رحمانی فضلی به لیست تبعیدگاه های کشور تبدیل شده است،علامت سئوالی را در مقابل تصمیم گیری این وزیر دولت روحانی قرارداده است.
معرفی چهار تبعیدگاه منتخب وزیر کشور در فارس
1-فیروزآباد-گهواره پیدایش هنر و معماری ساسانی
این شهرستان ۳۵۷۵ کیلومترمربعی که به علت برخورداری از اقلیم مناسب، کشاوزانش محصولات گوناگونی از جمله گندم، جو، برنج، انواع مرکبات، صیفی جات، ذرت، خرما، انار، بادام، گردو، زیتون، انگور و حبوبات را پرورش می دهند،سرزمینی است که به علت برخورداری از کهنترین سازهها و آثار دوران ساسانی فیروزآباد به مقصدی دیدنی برای علاقهمندان به تاریخ و گردشگران تبدیل شده است.
وجود دو رشته کوه در شمال غربی و جنوب شرقی شهر، آب و هوای مطبوع و معتدلی به آن بخشیده است. جاذبههای طبیعی شهر نیز برای گردشگران میتواند بسیار جذاب باشد، از کوههای مرتفع گرفته تا چشمه سارهای فراوان، رودخانه، پوشش جنگلی زیبا، زیستگاه گونههای نادر از پرندگان مهاجر و حیوانات وحشی و باغهای پربار در این شهر جذاب پیدا میشود.
شهر باستانی گور،کاخ اردشیر بابکان (آتشکده فیروزآباد)، قلعه دختر،تنگ هایقر،دریاچه سد تنگاب،تنگ خرقه وگنبد نمکی مورجان، از جمله مناطقی است که هر کدام از آنها می تواند برای توسعه گردشگری در یک کشور یک فرصت بالقوه تلقی شود.
2-استهبان – خاستگاه چک چکو ،شهر قرآنی فارس
استهبان،شهرستانی که به واسطه آمیزه های دینی و قرآنی و فعالیت های مذهبی صورت گرفته درآن چند سالی است باعنوان شهرستان قرآنی شناخته می شود وآثار تاریخی و گردشگری فراوانی را از جمله سد رودبار، رودخانه رودبار ، مرغک رونیز،آبشار استهبان ،مسجد سنگی ایج چهار طاقی بندره ایج،چهل برکه ایج ،تنگ دم تنگ،امامزاده سلطان شهباز،غار گبر،مسجد جامع اصطهبانات،پارک جنگلی استهبان،آتشکده ماه فرخان،باغ جوزا،خانه مقدس استهبان، امامزاده پیر مرادو... در دل خود جای داده دومین شهر از استان فارس است که به واسطه تصمیم وزارت کشور حالا به تبعیدگاه تبدیل شده است.تبعیدگاهی که به تعبیر عده ای پایتخت انجیر ایران است.
3-اقلید-ترکیب دلچسبی از تاریخ و طبیعیت
بدون شک یکی از زیباترین شهرستان استان فارس به لحظات برخورداری از مناظر بکر طبیعی شهرستان اقلید است.
کلید دروازه شمالی ورود به فارس که در چهار راه اصلی استانهای فارس، اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد و یزد قرار گرفته و به دلیل داشتن دژهای بلند و دروازه های محکم نقش حفاظتی برای استان داشته و به کلید فارس شهرت یافته است.
اقلید ششمین شهر مرتفع ایران و مرتفعترین شهر استان فارس به شمار میرود.پیشینه این شهر به پایان دوره نوسنگی یعنی یک هزار سال پیش از میلاد میرسد. آثار تاریخی مانند حوضچه دختر گبر، کتیبه تنگ براق، کوشک زر، کتیبه کوه بل، باتلاق گور بهرام و چشمه شیرین، تل باکون (بکان) و چند نشانه کوچک و بزرگ دیگر گواه بر قدمت تاریخی این قلمرو است.
آنچه میتوان درباره قدمت تاریخی شهرستان اقلید بیان نمود به استناد آثاری است که از کتب تاریخی و سفرنامههای جهانگردان بجای مانده و بیانگر این است که اقلید در دوران پیش از اسلام نیز شهری آباد و مطرح بوده است. در کتاب تاریخ فارسنامه ناصری از انتشارات کتابخانه سنایی آمده است که قدمت اقلید مربوط به دوران ساسانیان است و سنگ نوشته موجود در تل قلات مشتمل بر 21 سطر خط پهلوی (مربوط به سال 1334 هـ .ش) مؤید این موضوع است.
مردم شهرستان اقلید مردمی مهماننواز، خونگرم هستندمردمی که آداب و رسوم نیز منحصر به فرد شان با گذشت سده های زیادی هنوز دست نخورده باقی مانده است.
4- نی ریز-شهر اسلحه سازی هخامنشیان
به دنبال کاوشهای باستانشناسی که در اوایل سده بیستم در تخت جمشید انحام گرفت، الواحی گلی مربوط به دوره هخامنشیان به دست آمد که در آنها (حدود ۱۵ لوحه) به نامهایی چون نَرِزُّش، نَرِزیش و… برمیخوریم که به عقیده باستان شناسان به نی ریز برمیگردد.
منطقهای را که در حال حاضر به نی ریز معروف است در دوران داریوش کبیر از شهرهای آباد و پر جمعیت فارس بوده و استناد لوحه سنگی که بر اثر کاوشهای علمی از تخت جمشید بدست آمده، کتیبه مزبور هم که به خط میخی نقر شده در زمان هخامنشیان (داریوش بزرگ) نای ذی (کارگاه اسلحه سازی) نامیده میشد، چه در آن دوره بیش از ۷۰۰ کارگاه نیزه و شمشیر و زره سازی در آن وجود داشته و در واقع اسلحه خانه داریوش کبیر بودهاست.
یکی از گمانهایی که در مورد اسم نی ریز میبرند نام نیزه ریز میباشد که به خاطر نیزه سازی در دوره هخامنشی میباشد. شهر نی ریز از زمان هخامنشیان تابحال سه بار دستخوش تهاجم سیل و عوامل طبیعی قرار گرفته و برای مرتبه چهارم در محل فعلی بنا شدهاست. نی ریز در زمان سلطنت پیشدادیان مرکز فولاد سازی بودهاست. ساختن وسایل فولاد سازی و ادوات جنگی برای سپاهیان خشایارشاه در این شهر ساخته میشد؛ که زره و کلاه خود و تیشه بخاری فولادی در بعضی خانهها مشاهده شدهاست. اخیراً ضمن حفاریهایی که در تخت جمشید بعمل آمده مهر گلی دیده شده به نام پیروس استاد کارگاه محل ساختن این ادوات و وسایل فولادی در محلی که فعلاً به نام شادخانه موسوم است که علامت کارخانهها در بعضی از خانههای این محله مشاهده گردیدهاست.
قلعه اس پی آر،چشمه پلنگان،باغ بیشه،چشمه برنجزار،مسجد جامع کبیر،مسجد جامع صغیر،آبشار تارم،روستای کوشکک،روستای رودخور،روستای دهمورد،دریاچه بختگان و دریاچه طشک از جمله مناطق گردشگری و تاریخی هستند که یک تبعیدی در زمان تبعیدش می تواند از دیدن آنها به اندازه کافی لذت ببرد.
لذتی که شاید هنوز برای بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی آن ظور که باید و شاید معرفی نشده است.
حالا این چهار شهرچهار شهر تبعیدگاه است.یعنی یک مجرم با تصمیم قاضی مبنی بر نفی بلد باید دوران محکومیت خود را به اجبار در این شهرها سپری کند.
گرجه این چه دوران می تواند بواسطه حجم زیادمناطق زیبا ،بکر و تاریخی دوران شیرین ،مفرح و دلچسبی برای مجرمین محکوم به تبعید باشد،اما ظاهرا تصمیم گیرندگان در میدان فاطمی فراموش کرده اند از دیرباز رسم بر این بوده است که نام شهر محل تبعید در احکام قضایی رسانهای نشود تا شائبه توهین و جسارت به مردم آن شهر و منطقه پیش نیاید.