به گزارش راستین آنلاین،حضور پررنگ کرونا ویروس درجامعه بشری بخش های زیادی ازکشورهای مختلف را تحت تاثیرخود قرارداده است.اما آموزش و پرورش و کودکان و نوجوانانی که می بایست سالهای کودکی و نوجوانی خود را با حضور در جامعه ای بزرگ تر از خانواده به تجربه اندوزی و ساختن شخصیت اجتماعی خود در آن بپردازند یکی از بزرگترین قربانیان یورش بی محابای این ویروس منحوس است.
حالا درآستانه سومین سال تحصیلی که کشور ما میزبان این ویروس است،بادیگر دغدغه ی بازگشایی یا عدم بازگشایی مدارس ذهن خانواده ها و مدیران تصمیم گیرندگان دراین حوزه به خود مشغول کرده است.
آموزش مجازی
یکی از راهکارهایی که درابتدای هجوم کرونا ویروس به کشور ما وبسیاری دیگر از کشورها به عنوان شیوه جایگزین برای آموزش حضوری دانش آموزان مطرح شد،آموزش مجازی یا غیرحضوری بود.
شیوه ای که گرچه در ابتدا با وجود محدودیت هادر حوزه نرم افزاری،زیرساختی و سخت افزاری با چالش های بسیاری روبروبود،اما رفته رفته به جزوجدانشدنی خانواده ها تبدیل شد و مانند بسیاری از رخدادهای تلخ و شیرین به وقوع پیوسته درکشورما دست مایه طنز و شوخی در فضای مجازی و واقعی شد.
نبود یک اینترنت مناسب و کارآمد،عدم آشنایی دانشجویان با برنامهها و نرمافزارهای آموزش مجازی،عدم آشنایی معلمان با نرمافزارها و حتی روش تدریس مجازی،کاهش انگیزه تحصیلی،خستگی آور بودن این شیوه آموزش،پایین آمدن آستانه تحمل خانواده ها،کاهش انگیزه تحصیلی،عدم امکان آموزش چهره به چهره،عدم امکان فعالیت گروهی در فضای مجازی،دشواری ارزشیابی دقیق از فراگیران،عدم وجود تعامل کافی،کم تحرکی و فقرحرکتی بین دآنش آموزان،از بین رفتن نقش مدرسه به عنوان حلقه پیونددهنده دانش آموزی با خانواده و جامعه و... از جمله معایبی است که آموزش مجازی درکنار عدم ایجاد فضایی اجتماعی برای کودکان و نوجوانان به ارمغان آورده است.
البته این شیوه آموزشی در برخی مقاطع می تواند شیوه ای مناسب برای آموزش باشد.همانطورکه در مقاطع بالای آموزشی تجربه چندین ساله دانشگاه پیام نور به عنوان بزرگترین مجموعه آموزشی غیر حضوری جهان توانست تجربه ای مفید برای پرورش جوانانی با معلومات و سواد خوب برای جامعه باشد.
اما تفاوت سن در نوجوانان و کودکان با افراد حاضردردانشگاه که بی شک در مراحل شکل گیری شخصیت آنها تاثیر زیادی دارد،یکی از مواردی است که اجازه نمی دهد برای این چند نسل یک نسخه واحد را تجویز کرد.
یک بحران روانی
اما آنچه کرونا و تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به صورت مشترک برسرقشرکودک و نوجوان آورده اند،منحصر به حوزه آموزش و پایین آمدن سطح آن نیست.
شبکه خبری سی.بی.سی نیوز درگزارشی به نقل از گزارش جدید (26 اوت 2021) «سازمان سلامت فکری آمریکا» آورده است: 54 درصد از دانشآموزان 11 تا 17 ساله که پس از یک سال و نیم دوری از مدارس به دلیل پاندمی کرونا به مدارس بازگشتهاند، به خودکشی و یا آسیب زدن به خود فکر میکنند.
این آمار از زمان شروع مطالعه در سال 2014 تاکنون در بالاترین سطح خود بوده است و نشان میدهد اپیدمی چه آثار مخربی بر روان کودکان و نوجوانان بر جای گذاشته است؛ آثاری که در صورت کشدار شدن اوضاع خود را به شکلی فاحشتر و مخربتر نشان میدهد.
بر اساس برآورد جهانی، 96 درصد از کودکان اظهارداشتهاند احساسات منفی آنها از هنگامی که مدارس 17 الی 19 هفته تعطیل بوده، افزایش یافته است.
این گزارش قابل تامل و آمار های تکان دهنده هشدارجدی است که می بایست با درنظرگرفتن فاکتورهایی نظیر،تفاوت های اعتقادی و فرهنگی حاکم بردوجامعه ایران و آمریکا با بومی سازی داده های این پژوهش نسبت به تصمیم گیری در خصوص بازگشایی یا عدم بازگشایی مدارس تصمیم بهتری اتخاذ نماییم.
درکشورهای دیگر چه اتفاقی می افتد؟
از 207 کشورجهان هم اکنون 107 کشور مدارس بصورت حضوری فعال 70 کشور بصورت حضوری وغیر حضوری و تنها در سی کشور مدارس کاملا تعطیل است که کشورمان دربین این سی کشور است!
این در حالی است که برخی معتقدند هیچ تحقیق و پژوهشی نمی گوید که بازگشایی مدارس در شیوع کرونا مؤثر است اما همه پژوهش ها نشان می دهد که تعطیلی مدارس فرآیند یادگیری و همچنین تربیت دانش آموزان را با مشکل روبرو می کند و تأثیرات منفی بر زندگی افراد دارد.
چه باید کرد؟
در اینکه حفاظت ازجان و سلامت روان دانش آموزان و خانواده های آنها و همچنین کادرآموزش کشوریک وظیفه غیرقابل انکاراست اما به نظرمی رسدیافتن راهکارهای مناسب برای مدیریت فضای کنونی حاکم برآموزش و پرورش نیز موضوعی است که اگر به دنبال آن هستیم تاجامعه و فرزندانمان در چند سال آینده از تبعات وضعیت کنونی درامان باشند،باید هرچه سریعترفکری به حال آن کنیم.
برگزاری کلاس های حضوری با حداقل افرادممکن و فاصله گذاری اجتماعی ،نظارت شدید بررعایت پروتکل های بهداشتی،برگزاری کلاس های حضوری درمدارس کم جمعیت،روستایی و عشایری ،تلفیق شیوه حضوری و غیر حضوری برای آموزش و... از جمله مواردی است که با توجه به واکسینه شدن حدود 95 درصدی کادرآموزش می تواندمورد توجه تصمیم گیرندگان در این حوزه قرارگیرد.
باید توجه داشت،شخصیت انسانها از طریق نظام تعلیم و تربیت، شکل می گیرد. یکی از عوامل مؤثر در رشد جامعه، میزان توجه به نظام تعلیم تربیت است، زیرا تحول در جامعه نیازمند تحول در نظام یادگیری است.ازسویی دیگر کارآمدی و اثربخشی نهادهای یک جامعه به نظام یادگیری بستگی دارد، لذا کشور برای پیوستن به قافله پیشرفت و تمدن، به آموزش و پرورشي باکیفیت نیاز دارد.اما هر تصمیمی که در این خصوص گرفته می شود، نباید فراموش کرد که امروز ما محصول دیروز ماست و فردای ما ، تحت تأثیر آموزش و پرورش است.