سقف اقتصاد فارس بر ستون های تخت جمشید/محمددبیری*

این استان در تولید محصولات کشاورزی استراتژیک، حرف اول را در کشور می زند و 18 درصد از مساحت آن پوشیده از جنگلهاست .
تجمیع تمامی این پتانسیل ها در کنار هم، فرصتی گرانبهاست تا فارس از نظر رونق اقتصادی نیز در جایگاه مطلوبی قرار گیرد که  بنظر می رسد تا تحقق این مهم، سالها فاصله داریم.
متاسفانه نگاه مسئولان در این استان به مقوله اقتصاد ، یک نگاه سنتی وکشاورزی محور بوده که دربحث مدیریت آن نیز به بیراهه رفته ایم.خشکسالی های پیاپی ، عدم آموزش کشاورزان در مصرف بهینه آب،شیوه های سنتی آبیاری و ... سبب شد تا طی دهه های گذشته، به جای تدبیر و آینده نگری تنها به آمار بالای تولیدات  کشاورزی دلخوش کرده و فراموش کنیم که دنیا، به سمت بحران بی آبی می رود.
در مناطقی مانند مرودشت به عنوان قطب تولید گندم کشور، به جای آموزش شیوه های نوین آبیاری به کشاورزان و تشویق آنان به کاشت محصولات اقتصادی(از نظر میزان آب مصرفی) ، ورودی شهر را به اِلمان خوشه های گندم مزین می کنیم تا هر کشاورز مرودشتی ،به عنوان یک تولید کننده، در پس زمینه ذهن خود آنچه را که به خاطر می آورد تولید بالا باشد نه تولید بهینه.
تکیه حداکثری اقتصاد محلی بر کشاورزی، بی توجهی به بخش صنعت وتوام شدن  فشار تحریم های ظالمانه خارجی با شدیدترین خشکسالی ها ، همزمان حرکت دو بخش صنعت و کشاورزی را کند می کند تا استانی که روزگاری با کارخانه های آزمایش،کاشی حافظ،چرمینه و....نقش مهمی را در اقتصاد کشور ایفا میکرد ناگهان با بحران بیکاری روبرو گردد.
مهاجرت روستائیان به شهرها وصدها معضل اجتماعی و اقتصادی بوجود آمده، نتیجه بحران های مدیریتی و نگاه سطحی ما به  مقوله اقتصاد در دهه های گذشته این استان است.
فارس به دلیل در بر گرفتن ساخته های تاریخی دست بشر، در حوزه گردشگری نیز ازجایگاه ویژه ای برخوردار بوده که شاه بیت آثار باستانی کشور، تخت جمشید را نیز در بر می گیرد.
از بد حادثه (بدلیل بی توجهی ها) حفظ این اثر به عنوان بخشی از فرهنگ ثبت شده دنیا، به ما سپرده شده است .
نگاه مسئولان ما به حوزه گردشگری، یک نگاه صنعتی نبوده در حالیکه در همسایگی ما برخی کشورها مانند ترکیه، امارات، عراق و...بخش اعظمی از بودجه مورد نیاز خود را از این راه تامین می کنند.
به واقع نه تنها از این فرصت بالقوه استفاده ای نبرده ایم ، بی توجهی و برخورد غیر مسئولانه در حراست از آن به تهدیدی علیه اعتبار ملی ما تبدیل شده است .در حالیکه اکثرکارشناسان حوزه اقتصاد، گردشگری و توریسم را کلید حل مشکلات اقتصادی استان می دانند، خشکسالی پیاپی و عدم مدیریت مصرف آب ،سبب فرو نشست تدریجی زمین در محدوده اطراف تخت جمشید و ترس از آسیب های احتمالی آتی گردیده است. موضوع بسیار ساده است.
خشکسالی های پیاپی، دشت مرودشت را با بحران مواجه کرده ،بگونه ایکه در برخی از مناطق شهری با کمبود آب شرب مواجه هستیم.
قسمتی از آب سد درود زن، به شیراز و خرامه منتقل می شود. حفر چاههای غیر مجاز میزان آب را به پایین ترین حد خود رسانده و فرونشست زمین را سبب شده است.
قطعا این مورد در بسیاری از نقاط دشت مرودشت بوجود آمده، اما به دلیل اهمیت و جایگاه تخت جمشید در افکار عمومی، موضوع رسانه ای می شود. قبل و بیش از همه، همانهایی باید پاسخگو باشند که آینده و کمبود آب را در استان پیش بینی نکرده اند.
 
اعتراض برخی از نمایندگان فارس به فرو نشست زمین در اطراف تخت جمشید این سئوال را پیش می آورد که چرا الان؟ چرا طی این سالها که ستون های تخت جمشید زینت بخش عکس های دسته جمعی بوده وضعیت اسفبارآن توجه هیچکدام از فعالین سیاسی را جلب نکرد؟ وقتی در هر مجمع و در پشت تریبون ها،آمار بالای تولید محصولات کشاورزی این خطه به عنوان عملکرد ارائه میگردید یکبار و فقط یکبار این سئوال برای کسی پیش نیامد که آب مورد نیاز کشاورزی به چه قیمت تامین می شود و اثرات مخرب آن چیست ؟ چرا طی سالهای اخیرهیچ اثر و نشانه ای از اعتراض شما دوستان به حفر صدها حلقه چاه مجاز و غیر مجاز در این حوزه دیده نمی شود؟ نماینده مرودشت مهندس برومندی ، در اعتراض به توقف طرح آبرسانی از تنگ سرخ شهر بشار در استان کهکیلویه این شهامت را داشته تا از استیضاح وزیر نیرو سخن به میان آورد، با توجه به اینکه فارس در تامین آب استان بوشهر همکاری داشته چرا نمایندگان شیراز، در کنار ایشان به طرح رسانه ای این موضوع نپرداخته و فقط تخت جمشید را محل اعتراض خود قرا داده اند؟ با انتقال 73 میلیون متر مکعب آب از سد بشار به سد دردودزن، بخشی از کمبود آب شُرب شیراز جبران شده و اعتراض به توقف این طرح،کمترین خواست شهروندان این حوزه می باشد.                          به جای کشیدن آب از عمق 250 متری ، با پیش بینی آینده و دوری جستن از نگاههای سنتی به تخت جمشید، این امکان وجود داشت تا با احتساب  هر گردشگر به منزله ایجاد 3 فرصت شغلی ، سقف  اقتصاد فارس را بر ستون های تخت جمشید بنا نهاد. فرار رو به جلوی امروز ، قطعا بی توجهی های گذشته را توجیه نمی کند و شایسته است تا نمایندگان فارس به جای گسترش فرهنگ اعتراض ، عملگرایی را پیشه کرده ، با کمک گرفتن از متخصصین امر و پیدا کردن راههای درآمد پایداربرای مردم مناطق مجاوراین اثر ، روند آسیب ها  را متوقف نمایند. اولویت یونسکو در نگهداری آثار ثبت شده بر تعامل با مردم همان منطقه استوار است و با توجه به ارزش این اثر، میتوان کارشناسان بزرگ بین المللی را به کمک طلبید. تخت جمشید و پاسارگاد، در کنار دیگر آثار باستانی این خطه، آنقدر جذابیت دارد که فکر و خیال هر توریست و گردشگر خارجی را به این استان معطوف کند. تا به امروز، علیرغم تمامی ظرفیت های تاریخی، جایگاه صنعت  گردشگری در این استان تعریف نشده و به حقوق خود از صنعت توریسم دست نیافته ایم. تلاش مجمع نمایندگان فارس برای تغییرنگاه دولتمردان ما از یک آثار تاریخی صِرف به یک منبع درآمد بالقوه،  تبدیل برخی مناطق مانند مرودشت به منطقه ویژه اقتصادی و استفاده از مزایای قانونی ان مانند معافیت های مالیاتی ، پای بسیاری از شرکت ها و برندهای معتبر دنیا را به این حوزه می کشاند که همین مورد به تنهایی می تواند اقتصاد فارس را متحول نماید و در این خصوص حضور استاندار به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره تخت جمشید بسیارموثر و راهگشاست.
امنیت پایدار کشور ما و رفع تحریمهای ظالمانه اقتصادی، بهترین فرصت  ممکن برای بنا نهادن سقف اقتصاد فارس بر ستون های تخت جمشید است. قبل از هر چیز و با توجه به بحران پیش آمده ، باید به فکر یک راه حل قطعی بود چرا که ادامه این روند تعامل ما با گردشگران و جایگاه ما در صنعت گردشگری را به خطر خواهد انداخت.
*خبرنگار
انتهای پیام /  محمددبیری
1946 کلیک ها  دوشنبه, 25 مرداد 1395 14:45
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا