چاپ کردن این صفحه

نامه سرگشاده یک وکیل داغدار به رئیس قوه قضائیه

راستین آنلاین:هفته گذشته محمد شایانی وکیل پایه یک دادگستری ،دختر خردسال خود را براساس آنچه سهل انگاری یک راننده اعلام شده در یک سانحه رانندگی از دست داد.

اما حالا او که خود یک حقوقدان است، از برخورد دادستان ممسنی با خودش گلایه دارد.موضوعی که با توجه به اشراف این وکیل دادغدار می تواند با هدف اصلاح رفتار سازمانی دردستگاه قضایی استان، مورد توجه رئیس کل دادگستری فارس نیز قرارگیرد.

با ذکر این موضوع که پایگاه خبری تحلیلی راستین آنلاین براساس قانون مطبوعات آمادگی انتشار پاسخ دادستانی ممسنی و یا روابط عمومی دادگستری فارس را دارد،عین نامه محمد شایانی به رئیس قوه قضائیه که یک نسخه از آن برای دفتر این پایگاه خبری در شیراز ارسال شده منتشر می شود.

آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک

             فکر ویران شدن خانه صياد کنید

بنام خالق یکتا

ریاست محترم قوه قضائیه

با درود و آرزوی شادمانی؛

احتراما به استحضار می رساند:

در تاریخ 23/6/98 حدود ساعت 9صبح دختر خردسال شش ساله اینجانب که با خانواده قصد عزیمت از روستای اسلام آباد جاوید به شهر نورآباد را داشته در ایستگاه مسافر توسط خودرو ایسوز در لاين مخالف جاده زیر گرفته شده و فوت می نماید.راننده خاطي صحنه و خودرو را رها ومتواری می گردد.متعاقبا مامورین انتظامي و گشت راهور در صحنه حاضر و مراتب را صورت جلسه می نمایند که سوابق در پاسگاه فهلیان نورآباد موجود است.النهایه شخصی با مراجعه به پاسگاه خود را راننده خودرو ایسوزو معرفی و تقصير خويش را ميپذيرم.در تاریخ 98/6/24پرونده به دادسرای عمومی و انقلاب ممسنی ارسال وبه شعبه اول دادیاری ارجاع می گردد که دادیار در زیر گزارش کلانتری دستور می دهد

(باتوجه به این که دلایل تفهیم اتهام به متهم وجود ندارد متهم بلاقید آزاد و الخ)

کلانتري مربوطه نظریه افسر کار شناس تصادفات -كه حاكي از تقصير كامل راننده به جهت عدم توجه كافي به جلو بوده- ، گواهی فوت و جواز دفن را اخذ وضمیمه پرونده می نمايد و مجدد پرونده را  به دادیاری ارسال،كه دادیار دستور میدهد که نظریه پزشکی قانونی و انحصار وراثت اخذ و ظرف چند روز آینده به نظر برسد.تا اینکه اینجانب درساعت 8/30مورخه 98/7/3به دفتر دادستانی ممسنی مراجعه و قصد دیدار دادستان شهرستان پيرامون پرونده را داشتم که موفق شدم در ساعت 9/40دقیقه وارد اتاق ايشان شوم.

گفتگوی اینجانب و دادستان را عینا ذکر می کنم

(پس از اینکه وارد اتاق دادستان شدم اظهار داشتم؛ درود جناب دادستان،البته ایشان داشتند نامه امضا می کردند حتی سرشان را بالا نیاوردند.نزدیک میز ایشان که رسیدم مجددا عرض کردم درود جناب دادستان وایشان گفتند بفرمائید که من شروع به توضیح دادن کردم سه نفر خانم وارد شدند و دادستان به آنها گفت بروید آنجا بنشیند ومن همچنان در جلوی میز ایشان ایستاده بودم به شرح شكايت و توضیحات خود ادامه دادم که تا کنون از متهم تفهیم اتهام نشده در حالي كه دلایل كافي جهت تفهیم اتهام وجود دارد و انحصار وراثت جز دلایل نیست.

که دادستان فرمودند( شما نمی توانید در کار قاضی دخالت کنید)

که من اظهار داشتم دخالت نمی کنم قاضی وظیفه قانونی خودش انجام بده و عدالت قضایی که شعار قوه قضائیه است محقق کنید)

جناب قاضی القضات

هنوز عدالت قضایی از دهن من خارج نشد که آقای دادستان چنان دادی کشید كه بروبیرون که من معناي داد كلمه دادستان را متوجه شدم.

در  ادامه اظهار داشت سرباز اينو بيرون کن که سرباز در باز کرد وچنان اجرای دستور نمود وبنده را هل داد كه ارباب رجوع های که در سالن دادسرا بودند فکر کردند من کاری کردم یا جانی هستم.در حالي كه صرفا براي داد ستاندن به دادستان مراجعه كردم و از عدالت سخن راندم...

در پایان با عنایت به شرحی که گذشت اینجانب بعنوان یک شهروند داغدار ،صرفا جهت حقوق قانونی خود و جلوگيري از اطاله دادرسي و نتيجتا از بين رفتن ويژگي دقت ،سرعت و دقت در رسيدگي و اعمال مجازات و بيم تجري مجرمين به دادستان شهر که می بایست داد ستان و مرجع تظلم خواهی مردم باشد  مراجعه كردم آیا روا است چنين برخوردي همراه با توهين و تشر...

 از محضر جنابعالی تقاضای رسیدگی شایسته دارم

با سپاس فراوان

داغدیده نوگل پرپر

محمد شایانی

3/7/97

ساعت30/10

روز چهارشنبه

درب خروجی دادگستری ممسنی

انتهای پیام /  101
11459 کلیک ها  چهارشنبه, 03 مهر 1398 14:01
این مورد را ارزیابی کنید
(20 رای‌ها)

بیشتر بخوانید 101

موارد مرتبط

2 نظرها