«باران»دختری شاد و سرزنده،فرزند پدر و مادری هنرمند بود که در دوران کودکی با بازی در نمایش‌هایی همچون فینال ناجوانمردانه، دخت دخش، خط خون و زمزمه تائوس خود را به جامعه هنری فارس معرفی کرد.
اما گویی «باران»بابرگ ریزان پاییز میانه ای نداشت.ظاهرا سناریوی زندگی دخترسرزنده داستان، قربانی شدن در تجارتی ناجوانمردانه زیرپوست این شهربود.
تجارتی سیاه که عدم تناسب مجازات با سود حاصله از این سودای کثیف، متخلفان را برای انجامش حریص ساخته است.
روزهای پایانی آذرماه،سکانس آخر زندگی این هنرمند نوجوان بود.
سکانسی تراژدیک در فاصله ی جغرافیایی بین خیابان انوری تا پل غدیر شیراز!
مبداء محلی برای فروش انواع داروهای مجاز و غیر مجازومقصدنماد اوج و غروز یک ایرانی سرافراز با مشخصات عباس دوران.
«باران» 15ساله ،دختر قربانی این داستان غافل از اینکه هیچ کجا 50عد قرص را بدون تجویز پزشک به یک نوجوان نمی دهند،نقش اول نمایش پایان ناجوانمردانه زندگی خودرا برعهده گرفت و بازی کرد.
فارغ از اینکه انگیزه این دختر نوجوان اقدام به خودکشی بوده یا معمای دیگری در پس پرده نهان است، نکته ای که باید در این اتفاق مورد توجه بیش از پیش قرار بگیرد،سهولت تهیه این مقدار دارو از مراکز غیرمجاز توسط یک نوجوان است.
«خودکشی» واژه ومفهومی است که اندک اندک می رود تا قبح و غریبگی خود رادر زندگی نوجوانان ایرانی به دست فراموشی بسپارد.
هشداردرخصوص این روند نگران کننده را خردادماه گذشته مدیرکل پزشکی قانونی استان فارس مطرح کردوبا اشاره به افزایش 6درصدی آمار خودکشی درسال 96 گفت: پایین آمدن سن خودکشی نیز یکی از شاخص‌های نگران کننده است.
سعید غلامزاده که آن روز دریک کنفرانس خبری سخن می گفت اعلام کرد: از بیان آمار خودکشی ابایی ندارد وسپس افزود: در سال 96 تعداد 348 مورد خودکشی منجر به فوت در فارس داشتیم که بیشترین تعداد مربوط به گروه سنی 15 تا 45 سال بوده است.
حالا پس از حدود شش ماه از آن صحبت های غلامزاده تجارت کثیف خیابان انوری شیراز یک بار دیگر از میان نوجوانان این شهر قربانی گرفته است تا شبح مرگ همچنان در این خیابان جولان دهد.
قاچاق دارو پدیده ی خطرناکی است که مدت زمانی است از میان اقشار مختلف جامعه خصوصا نوجوانان و ورزشکاران قربانی می گیرد.این پدیده منحصر به یک شهر و یک منطقه نیست.اما در شیراز و درمرکز این شهر خیابان انوری به حیات خلوتی برای سوداگران این پدیده تبدیل شده است.
یکی از کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی شیراز درخصوص قاچاق دارو و رواج آن در شهر شیراز می گوید: در فارس بیشترین شکایت و کشف‌های داروهای قاچاق مربوط به متادون و ترامادول است که از داروهای مخدر محسوب می‌شوند. البته فرآورده‌های مورداستفاده در باشگاه‌های بدنسازی مانند مکمل‌های اسیدآمینه و هورمونی نیز بازار نگران کننده‌ای دارد.
متادون و متادول همان داروهایی است که می تواندنَریشن سکانس آخر زندگی نوجوانی همچون «باران» را بخواند!
اما اینکه دوست هم سن و سال «باران»چگونه توانسته است بدون هیچ دغدغه ای 50 عدد قرص را ازاین بازارمکاره تهیه کند،سئوالی است که پاسخ دادن به آن وظیفه تک تک نهادهای نظارتی در این حوزه است.
سئوالی که شاید پاسخ دادن وچاره اندیشی برای آن عاملی باشد برای جلوگیری از یک فینال ناجوانمردانه دیگر زیر پوست این شهر!
به آسمان بازگشتن«باران» گرچه برای پدرومادرش سخت و باورنکردنی بود اما زنگ خطر دیگری برای همه بود.شاید«باران» بعدی نوجوانی از میان خانواده ی هرکدام از ما باشد!