نقش مردم در نظام سیاسی اسلام دارای اهمیت ویژه است

 حجت الاسلام کلانتری گفت: نقش مردم در نظام سیاسی اسلام چون بر پایه عقل و وحی به سامان رسیده و به ایمان و یک باور بنیادی تبدیل شده از استحکام و قوت بیشتری نسبت به سایر جهان بینی ها برخوردار است.

به گزارش راستین آنلاین حجت الاسلام ابراهیم کلانتری، امروز پنج شنبه (21 مهر) در جلسه پانزدهم از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» که در حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) برگزار شد، گفت: نقش مردم در نظام سیاسی اسلام، چون بر پایه عقل و وحی به سامان رسیده و به ایمان و یک باور بنیادی تبدیل شده از استحکام و قوّت بیشتری نسبت به سایر جهان بینی ها برخوردار است.

تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی (ع) افزود: در جلسه گذشته، 2 پاسخ برای سئوال «جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام» ارائه شد و مطالعه در ساختار سیاسی نظام های حکومتی رایج در جهان، حقیقت مهمی را در اختیار می گذارد که در جای خود قابل توجه فراوان است و آن حقیقت مهم این است که بی توجهی کامل، توجه محدود و یا توجه ویژه به نقش مردم در حاکمیت سیاسی، همگی مبتنی بر همان جهان بینی خاصی است که مبنا و اساس رویش یک نظام سیاسی است.

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: فراموش نکنیم که نظام های سیاسی از دل جهان بینی ها سر بر می آورند یعنی در حقیقت این جهان بینی ها هستند که تکلیف و نوع نظام های سیاسی را در جوامع انسانی مشخص می کنند و چنانکه سایر نظام ها و برنامه های اجتماعی، اعم از تعلیمی، تربیتی، اقتصادی، حقوقی، قضایی نیز در هر جامعه ای بر آمده از همان جهان بینی هایی است که ابتدا بر هر جامعه ای حاکم شده است.

تولیت حرم حضرت شاهچراغ (ع) تاکید کرد: در نظام های استبدادی و یا پادشاهی مطلقه، اعتقاد اساسی این است که توده های مردم در امر اداره جامعه از آغاز مسلوب الأختیار آفریده شده و محکوم به اطاعت محض از حاکمان خود هستند و حاکمان نیز از آغاز، حاکم  و مسلط بر جان و مال مردم آفریده شده اند و شأن حکمرانی در دستگاه آفرینش فقط در وجود آنان نهادینه شده است.

وی ادامه داد: بر اساس همین اعتقاد، قدرت، توان و هنرحکومت بر مردم در دستگاه آفرینش به گروه خاصی واگذار شده و به صورت ارثی و ژنتیکی تا پایان تاریخ در همان گروه تداوم می یابد، اعتقاد به اینکه در دستگاه خلقت، پادشاه از اول پادشاه متولد می شود و رعیّت هم از آغاز رعیت متولد می شود و هیچ عاملی نمی تواند این روند طبیعی را تغییر دهد، یک جهان بینی را پدید می آورد که از درون آن نظام استبدادی و یا پادشاهی مطلقه متولد می شود و تا زمانی که همین جهان بینی غلط بر فکر و ذهن و باور شهروندان یک جامعه حاکم باشد به صورت طبیعی نظام سیاسی آن جامعه نظامی استبدادی و یا پادشاهی مطلقه خواهد بود.

حجت الاسلام کلانتری اضافه کرد: با کمال تعجب باید گفت در جهان معاصر حاکمیت سیاسی در بسیاری از کشورها از نوع پادشاهی است و این کشورها عبارت از آندورا، بحرین، بلژیک، بوتان، برونئی، کامبوج، دانمارک، ژاپن، اردن، کویت، لسوتو، لیختن‌اشتاین، لوکزامبورگ، مالزی، موناکو، مراکش، هلند، نروژ، عمان، قطر، عربستان، اسپانیا، سوئد، تایلند، تونگا، امارات، انگلیس هستند.

وی در خصوص روابط مدعیان لیبرال دموکراسی مانند آمریکا و فرانسه با اینگونه حکومت ها گفت: پاسخ این است که روابط مدعیان لیبرال دموکراسی غرب با اینگونه حکومت ها نه فقط بسیار حسنه، گرم و بدون هرگونه تنشی است، که بسیاری از این حکومت ها تحت الحمایه کامل آمریکا و فرانسه و انگلیس هستند.

حجت الاسلام کلانتری تاکید کرد: زیرساخت اصلی لیبرال دموکراسی، سرمایه داری و اصالت سود است و تا زمانی که سران این حکومت ها، گاو شیرده خوبی باشند، سردمداران غرب هیچ مشکلی با آنها نخواهند داشت و اگر هم احیانا مشکلی پیش آید فقط گاو را تغییر می دهند و ساختار سیاسی را تغییر نمی دهند.

وی در مورد جهان بینی نظام های لیبرال دموکراسی گفت: در نظام های لیبرال دموکراسی، جهان بینی عمومی این گونه شکل گرفته است که اولا انسان با ابزار حس و عقل ابزاری در حوزه های گوناگون و از جمله اقتصاد، سیاست، حقوق و اخلاق، محور و مقیاس نهایی به شمار می آید یعنی اومانیسم، و ثانیا قلمرو دین، صرفاً به جنبه خصوصی زندگی بشر محدود می باشد و ساحت های مختلف حیات انسانی از قبیل سیاست، حکومت، علم، اخلاق و حقوق، همگی بر اساس عقل و فهم نسبی بشر سامان می یابند یعنی سکولاریزم و ثالثا انسان باید از آزادی کامل برخوردار باشد، برای جامعه و سرنوشت خودش تصمیم بگیرد و بر دولت و نهادهای حاکمیتی نظارت داشته باشد که به معنی لیبرالیزم است.

حجت الاسلام کلانتری افزود: اعتقاد به محوریت انسان و نه خدا و بر کنار بودن دین از همه عرصه ها و ساحت های مختلف اجتماعی و قائل شدن حق آزادی کامل برای انسان به صورت طبیعی به برجسته شدن نقش مردم در نظامِ سیاسی مبتنی بر چنین تفکری می انجامد و بر این اساس توجه ویژه به نقش مردم در نظام های لیبرال دموکرات، بخشی از جهان بینی و تفکر کلانی است که از درون آن چنین نظام هایی متولد می شوند.

وی در مورد نظام های کمونیستی، سوسیالیستی و فاشیستی بیان کرد: تامل در ماهیت این نظام ها، این حقیقت را نمایان می سازد که اینگونه نظام ها نیز بخشی از جهان بینی کلانی هستند که ابتدا بر ذهن و فکر و فرهنگ مردمان کشورهایی حاکم گردیده و بدنبال حاکمیت آن جهان بینی ها، این نظام های سیاسی پا به عرصه وجود گذاشته اند و عکس این قضیه نیز می تواند صادق باشد بدین صورت که هرگاه جهان بینی خاصی از ذهن و فکر و فرهنگ مردمی رخت بربندد به صورت طبیعی نظام سیاسی مبتنی بر آن جهان بینی نیز از صحنه اجتماع منقرض می شود.

حجت الاسلام کلانتری ادامه داد: ما وقتی کتاب «نبرد من» هیتلر را مطالعه می کنیم به روشنی بر این مطلب واقف می شویم که هیتلر قبل از آنکه فاشیزم را پایه گذاری کند، به نوعی تبعیض نژادی مفرط در آفرینش اعتقاد پیدا کرده و سپس به دنبال پایه گذاری یک نظام سیاسی بر اساس همان اعتقاد و جهان بینی بر آمده است و هیتلر در کتاب «نبرد من» این جهان بینی را به روشنی تبیین کرده است و برای تاسیس نظام سیاسی مورد نظر خود جمع بزرگی از مردم آلمان را با جهان بینی خود همراه کرده است.

تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) تاکید کرد: بر همین اساس، هر گاه در میان شهروندان جامعه ای اعتقاد و باور عمومی این باشد که  خالق، مدبر و محور هستی خداوند است، حق حاکمیت اولا و بالذات از آن خداوند است، حاکمیت هیچ عنصر انسانی جز با اذن خداوند حق و مشروع نخواهد بود، هیچ قانونی جز دین خدا و شریعت آسمانی نمی تواند در تنظیم روابط اجتماعی آدمیان مبنا قرار گیرد و شهروندان فقط از آزادی خدادادی و حقوق مشروع در چارچوب شریعت اسلامی برخوردارند، بی گمان نظام سیاسی برآمده از چنین جهان بینی و اعتقادی باید مشروعیت خود را از ناحیه خداوند دریافت کند، دین خدا را مبنای اقدامات خود قرار دهد و در چارچوب شریعت اسلامی به برآوردن حقوق مشروع شهروندان اقدام کند و در چنین نظامی نقش مردم پیش از آنکه در انتخاب حاکم دیده شود در انتخاب و پذیرش اصل دین نقشی اساسی به شمار می آید.

وی تاکید کرد: جایگاه و نقش مردم قبل از آنکه در نظام های سیاسی، مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل قرار گیرد باید در انتخاب و پذیرش جهان بینی های کلانی که از درون آنها نظام های سیاسی متولد می شوند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و از منظر چنین تحلیلی، نقش مردم در تولد، استقرار و کارآمدی نظام سیاسی مورد نظر اسلام، نه فقط با نقش مردم در تولد و به بار نشستن سایر نظام های سیاسی دنیا کمتر نخواهد بود، بلکه از آنجا که چنین جهان بینی بر پایه عقل و وحی به سامان رسیده و به ایمان و یک باور بنیادی تبدیل شده است نقش مردم در نظام سیاسی آن از استحکام و قوت بیشتری برخوردار است.

انتهای پیام /  منصوره خسروبیگ
226 کلیک ها  پنج شنبه, 21 مهر 1401 17:09
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا