تا جایی که وقتی خبر شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام به مدینه رسید، مردم به در خانه ام احمد گرد آمدند و حضرت سید میر احمد (ع)را با خود به مسجد برده، با ایشان بیعت کردند.
حضرت احمد بن موسی(ع) نیز از مردم مدینه بیعت گرفتند. سپس بر منبر رفته و خطبه ای در کمال فَصاحت و بَلاغت قرائت فرمودند. پس از آن، در فضایل برادرشان علی بن موسی الرضا علیه السلام سخن گفتند. آنگاه، تمام حاضران را مخاطب قرار داده و خواستند که غائبین را نیز مطلع سازند و اینچنین به ایراد سخن پرداختند:
"ای مردم، همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید من خود در بیعت برادرم علی بن موسی هستم ، بدانید و آگاه باشید بعد از پدرم، برادرم علی، امام و خلیفه به حق و ولی خداست و از خدا و رسول بر من و شماها فرض است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هرچه او امر فرماید گردن نهیم".
حضرت احمد بن موسی (ع)در مدینه در خدمت برادر بزرگوارشان حضرت امام علی بن موسی الرضا به سر می بردند. تا آنکه مأمون خلیفه عباسی، امام رضا را به خراسان فراخوانده و مقام ولایت عهدی را با تهدید و اجبار به ایشان واگذار کرد. قیام حضرت احمدبنموسی (ع) زمانی آغاز شد که توطئهی مأمون برای از میان برداشتن امام رضا شدت یافت.
برخی از منابع می نویسند که احمد بن موسی(ع) به تنهایی با لشکر انبوهی به نبرد پرداختند . دشمن چون دید از عهده ی ایشان بر نمیآید، شکافی در جایگاه استقرار حضرت ایجاد کرد و از پشت ضربتی به ایشان وارد کرد؛ سپس خانه را خراب و بدن ایشان در زیر تودههای خاک در محلی که اکنون مرقد و بارگاه حضرت احمد بن موسی(ع) است، پنهان شد.
بارگاه منور حضرت شاهچراغ(ع) نه تنها برای شیرازیها یک مکان مقدس و پر از خاطره است بلکه میتوان گفت اکثر ایرانیها اگر هم به زیارتش نیامده باشند، حداقل نام این مکان را شنیدهاند. در قدیم که مردم به سنتها بیشتر اهمیت میدادند، این آرامگاه، مکانی برای اجرای خیلی از باورها و اعتقادات شیرازیها بود. البته هنوز هم افراد معتقد و پایبند به این رسوم وجود دارند که این سنتها را حفظ کرده و به نسلهای بعد منتقل میکنند.