به گزارش راستین انلاین علی سلطانی، استاد شهرسازی دانشگاه شیراز مطرح کرد: آن چه تحت عنوان شهر انسانمحور در ادبیات گفتمانی شهرسازی مطرح میشود، شاید به دلیل محدودیت واژگانی برای برگردان واژه لاتین people oriented city یا People centred city یا Human oriented city بوده و بهتر است از واژه شهر مردم گرا یا شهر انسانگرا برای آن استفاده شود.
او با تاکید براینکه طرح موضوع شهر انسانگرا در مقابل شهر خودروگرا یا Car oriented city دارای کاربرد تخصصی حوزه شهرسازی است، گفت: شهر انسانگرا به هیچ عنوان در مقابل خداگرایی قرار ندارد و قصد از طرح آن، ایجاد دوالیته بصورت اصالت بخشی به انسان در مقابل حاکمیت مطلق خداوند نیست.
سلطانی ادامه داد: ترجمه این اصطلاحات تخصصی به "شهر انسانمحور" این ذهنیت را ایجاد می کند که چنین دیدگاهی صرفا ریشه در مکتب انسان محوری یا اومانیزم Humanism مطرح شده توسط پترارک دارد.
او اضافه کرد: پترارک چارچوب فکری خود را در تقابل با آموزههای کلیسای کاتولیک مطرح کرده بود و اعتقاد داشت هر حرکت فردی اجتماعی باید با معیار و محوریت انسان مورد سنجش و قضاوت قرار گیرد.
سلطانی گفت: ادامه این جریانهای فکری به خداناباوری و زمینی شدن امور و شعار معروف نیچه «وقتی خدا مرد» ختم شد و در ادامه با پیشرفتهای صنعتی و جایگزینی روابط و مناسبات مکانیکی به جای عواطف انسانی به دوران تسلط ماشینیزم می رسیم که در آن، انسان در زندگی اتوماسیونی مسخ می شود و عصر فوردیسم به سر می رسد؛ به طوری که در مکتب فوردیسم، بنگاه های تولید با یک ساختار سلسله مراتبی به گونه ای عمل می کنند که تولید انبوه و مصرف گرایی بصورت همزمان به حداکثر برسد و یکی از پیامدهای آن، رسیدن به استانداردهای مانند هر فرد یک مسکن و هر فرد یک خودرو است که نشان دهنده اوج مصرف گرایی و استفاده از منابع بدون توجه به پیامدهای بعدی آنهاست.
این استاد دانشگاه گفت: البته جنبشهای پسامدرنیستی پاسخی در برابر استفاده ابزاری از خرد و تاکید بر این موضوع بود که انسان محوری لزوما در تقابل با سنت ها وارزش های گذشتگان از جمله آموزههای مذهبی ندارد؛ در واقع، اومانیزم با قرائت پسامدرنیته به مفهوم تقابل با خدامحوری نیست.
او گفت: منظور از شهر انسان گرا، شهری است که با مقیاس انسانی بنا شده و در آن، به نیازهای فیزیولوژیک و روحی انسان، به تفاوت میان انسانها و به تناسب محیط و بستر شهر برای پذیرش و پاسخ گویی به نیاز انسان توجه ویژهای شده است؛ انسانی که میتواند بر اساس جهان بینی و دیدگاه فکری و اعتقادی خود، هدف و مسیر زندگیاش را انتخاب کند.
سلطانی تصریح کرد: قطعا در جامعهای با شیوه زیست مسلمانی، جهت گیری این انسان به سمت خدا خواهد بود نه اصالت بخشی به جوهره انسانی، در واقع، انسان محوری یا انسان گرایی زیر مجموعه و ذیل خدامحوری تعریف می شود نه به موازات یا در تقابل با آن.
او اضافه کرد: در شهر انسان گرا، به نیازهای هم نوعان و همشهریان از دید انسانی نگاه می شود و جهت گیری مدیریت شهری به سمت پاسخگویی به نیاز شهروندان است که در واقع، همان مصداق خدمت به خلق و جنبه دیگری از پیروی از دستورات الهی تلقی میشود.
در شهر انسان گرا، چرخش قدرت در فضا به گونه ای است همه افراد، گروه ها و طبقات اجتماعی، حق حضور در فضا و بهره مندی از امکانات و خدمات شهری پیدا می کنند و در بهره مندی از فضا، سهیم هستند و وظیفه مدیریت شهری انسان گرا این است که از انحصاری شدن فضا و امکانات شهری جلوگیری کند تا برای همه شهروندان، جایگاه مناسب دیده شود؛ لذا الگوی نظری شهر انسان گرا در میانه و حد وسط دو دیدگاه مختلف است یکی دیدگاه دخالت حداکثری دولت و دومی، دیدگاه رقابتی مبتنی بر مکانیزم بازار آزاد.
سلطانی گفت: توجه به فلسفه آفرینش انسان و بهره گیری از توان و ظرفیت انسان برای آبادگری و عمران است به طوری که محیط برای پاسخگویی به نیاز انسان و در راستای همان جهان بینی آماده شود. چندان که در قرآن کریم هم یکی از رسالتهای انسان، عمران و ابادگری بر روی زمین است.
این استاد دانشگاه شیراز اضافه کرد: در واقع، مدیریت شهری با رویکرد انسان محوری به دنبال پاسخ حداکثری به نیاز روزافزون شهروند است؛ در چنین شهر انسان گرایانه، نه تنها مدیریت شهری در خدمت شهروندان قرار دارد بلکه خود شهروندان به دنبال مشارکت، تعاون، کمک رسانی و رفع نیاز همدیگر هستند؛ یعنی هم رابطه عمودی و هم رابطه افقی برقرار خواهد بود و این تبیین دیدگاههای حکمای مختلف نظیر سعدیست که گفته بود: اگر نفع کس در نهاد تو نیست/ چنین جوهر و سنگ خارا یکیست.
این متخصص شهرسازی با تاکید بر لزوم دنبال شدن طرح دیدگاهها و نقطه نظرات مختلف در مسائل گوناگون در یک فضای تخصصی و علمی، خاطرنشان کرد: غایت یک شهر انسانمحور یا انسان گرا، ایجاد و توسعه شهری خواهد بود که شهروندانش در کمال امنیت، آرامش و آسایش، با همدلی و تعاون و مشارکت کامل زندگی کنند.
سلطانی گفت: قطعا در چنین شهری که ارکان خدامحوری و یکتاپرستی در آن بروز و ظهور کامل دارد و خدامحوری هم تجلی و نمودی عینی پیدا میکند و شهروندان این شهر، به واسطه برطرف شدن نیازهای اولیه، به سمت تفکر بیشتر و شناخت عمیق تر از هستی و پدید آورنده هستی، روی خواهند آورد.
این متخصص شهرسازی تاکید کرد که در جامعه اسلامی، شهرانسانگرا در مسیری محقق میشود که شهروندانش به واسطه داشتن احساس امنیت، آرامش و آسایش فکری و دور شدن از مشکلات شهرنشینی، به هر نمود و نمادی که بنگرند، جلوههایی از ذات حق تعالی را در آن ببینند، به مصداق همان شعر عرفانی که این استنباط را ما تداعی میکند که "به هرجا بنگرم نشان از قامت رعنای تو ببینم".
سلطانی خاطرنشان کرد: قطعا شهر انسان گرا، بیش از هرچیز به سمت کاستن از حضور و تسلط خودرو و ماشینیزم بر ارکان زندگی شهروندان حرکت میکند و بستر ساز الحاد و دوری از الوهیت و ابعاد معنوی نیست.
او در پایان گفت: مصداق عینی و کالبدی دیدگاه شهر انسان گرا، توسعه پروژه هایی هستند که حضور و فعالیت انسان را در تسهیل می کنند و شایسته است که رویکرد مدیریت شهری به سمت توسعه و تسهیل پروزه هایی باشد که نیاز جمعی شهروندان را رفع می کند.