این در حالی است که این شتاب اعجابانگیز عاملی شده تا توجه به ارزشهای اخلاقی و انسانی در سطح جوامع، بهطور عام و در وادی خبر و خبرنگاری، بهطور خاص، رو به افول گذارد.
در تعریف اخلاق رسانهای آمده است: اخلاق رسانهها مجموعه قواعدی است که باید دستاندرکاران رسانهها داوطـلبانه و بـراساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند؛ بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف دچار مجازاتهای قانونی گردند.
باز بودن دروپیکر فضای اطلاعرسانی، در حالی باعث انتشار رویدادها با سرعتی شبیه بهسرعت نور در جامعه شده که اصول و قواعدی کلی حاکم بر اخلاق رسانهای بهکلی به دست فراموشی سپردهشده و فضای ارتباطات جمعی و اطلاعرسانی عمومی به فضایی بهاصطلاح (فان) و سرگرمی تبدیلشده است.
براساس تعریف و عرف حاکم بر اصول اخلاقی در حوزه اطلاعرسانی، رسانهها موظند که اصول دینی، اخلاقی و مذهبی، آداب و سنن قومی و ملی را رعایت کنند. در حفظ امنیت، نظم عمومی، سلامت و آرامش روانی جامعه کوشا باشند. برای حیثیت و حریم خصوصی افراد ارزش قائل باشند. از ترویج شایعات و خبرهای غیر موثق خودداری کنند. در ادبیات گفتاری و نوشتاری خود دقت کنند. با تفکری آزاد و اصولی قدم درراه پیشرفت کشور بردارند. به تقویت نظام کمک کنند. از ترویج خشونت، بیاعتمادی، تهمت و… جلوگیری کنند، نباید باعث ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه شوند، نباید غرض ورزانه کاخ آرزوهای خود را بر ویرانههای شخصیت و زحمات دیگران بنا کنند. بهتر است با افزودن نکات مثبت در خویش به آمال خود برسند.
2-درچند روز اخیر انتشار یک فیلم چندثانیهای از رئیس شورای اسلامی شهر شیراز در فضای مجازی با واکنشهای زیادی روبرو شده است.
به جرت میتوان گفت که انتشار این فیلم در فضای مجازی بههیچعنوان بر اصول و قواعد حاکم بر اخلاق رسانهای منطبق نیست.
آن دسته از کسانیکه احیانا با اهداف سیاسی و یا بدون غرضورزی حزبی و تشکیلاتی اقدام به انتشار این فیلم کرده و میکنند باید به چند سؤال پاسخ دهند.
سؤالاتی که میتواند نشان دهد که آیا این اقدام قرابتی با اصول اخلاقی در حوزه رسانه دارد یا خیر؟
سئوال اول اینکه آیا انتشار این فیلم توانسته است در حفظ امنیت، نظم عمومی، سلامت و آرامش روانی جامعه مؤثر باشد؟
و سئوال دوم! آیا انتشار این فیلم برای حیثیت و حریم خصوصی رئیس شورای اسلامی یک کلانشهر ارزش قائل شده است؟
در کنار این توضیحات ذکر یک نکته دیگر نیز لازم و ضروری است.
سید احمدرضا دستغیب خوب یا بد، چپ یا راست نماینده مردم شهر شیراز در شورای اسلامی این شهر محسوب میشود. نمایندهای که پشت عنوان سازمانی او نه واژهی اصلاحطلب بکار برده میشود نه اصولگرا. او نماینده مردم یک شهر در شورای اسلامی است.
آنهایی که از تپق زدن دستغیب در یک برنامه زنده تلویزیونی دست شوق به هم مالیدند و بیمهابا فیلم آن را همچون فتح الفتوحات سیاسی، دستبهدست چرخاندن تا این فیلم به خوراکی برای شبکههای ماهوارهای آنسوی مرزها تبدیل شودآیا تاکنون از خود پرسیدهاند این ذوقزدگی چه عایداتی برای شهر شیراز و مردم آن به همراه دارد؟
نقل است که چند سال پیش یک شخصیت سیاسی –مذهبی و به همراه استاندار وقت اصفهان در دولت نهم، برای تخصیص یک ردیف بودجه برای این استان سرسختانه با یکی از مسئولان دولتی به چانهزنی پرداختند. این مسئول دولتی وقتی اتحاد آن دو مسئول را دید به مزاح به آنها گفت: چطور یک اصلاحطلب و یک اصولگرا تا این اندازه باهم متحد شدهاند؟
شخصیت مذهبی سیاسی در پاسخ به وی میگوید: ما شاید بر سر اسلام با یکدیگر دعوا داشته باشیم اما بر سر اصفهان با یکدیگر دعوا نداریم!
ایکاش چنین اتحادی نیز بین سیاسیون فارس حکمفرما بود. اتحادی که ثمره آن پیشرفت شهر شیراز و استان فارس بود.
اتحادی که در آنکسی به دنبال مچگیری از آنیکی نبود. اتحادی که یک اشتباه سهوی طرف مقابل به سوژهای برای تخریب دیگری تبدیل نمیشد.
چه زیبا بود اگر پس از اشتباه لفظی رئیس شورای اسلامی شهر شیراز، همه ما شهرمان را میدیدیم نه رقیب سیاسیمان را!