چاپ کردن این صفحه

علیه مردم/سرمایه 20 میلیارددلاری در بالشت مردم

گاهی در عرصه‌های‌اقتصادی مردم علیه مردم قرار‌می‌گیرند.

 به گفته سخنگوی کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مبلغی افزون بر 20میلیارد دلار ارز خانگی در منازل مردم و برخی از مسئولان انباشته شده و این به معنای پشت کردن به اقتصاد کشور است. در بحبوحه عصیان‌های‌سیاسی و اقتصادی، بسیاری از اقشار جامعه ترجیح‌می‌دهند تا ذخایر ریالی خود را به پول‌های‌خارجی و تمام بهارهای آزادی تبدیل کنند تا شاید سرمایه ریالی آنان یک شبه به نصف تنزل پیدا نکند.
در این میان اقشار فرودست با بی اعتنایی به بازار ارز‌می‌نگرنند، چرا که خرده مواجب آنها قابل تبدیل به پوند و یورو و یوان نیست و از وقتی که دلار مرزهای ده هزار تومان را پشت سرگذاشت، بسیاری از اقلام ضروری هم برای طبقات کارگری و کارمندی به‌طور کلی از دسترس خارج شد. این درحالی است که سرمایه 20میلیارد دلاری که اکنون در بالشت‌های‌منازل تلمبار شده‌می‌تواند حباب‌های ‌ارزی را در لحظه‌ای ‌نقش برآب کند و آرامش را بر بازارحکمفرما سازد. البته نگرانی سرمایه‌گذاران این عرصه نیز قابل درک است. پیش از آن که از مردم انتظار همکاری داشت، دولت موظف است امنیت اقتصادی را بر جامعه حکمفرما کند و بازارهای پولی ایران با هر خرده توییت و استعفایی رنگ سرخ آشوب به خود نگیرند.
گاهی در عرصه‌های‌اجتماعی هم مردم علیه مردم قرار‌می‌گیرند. از اقتصاد همه پیامدهای آزار دهنده‌اش که بر زندگی ما سایه افکنده عبور کنیم، به نشانه‌هایی از از آتش بی‌فرهنگی و بی‌مایگی ‌می‌رسیم که جامعه ایران از وخامت آنها در عذاب است. با مروری بر آمار و ارقام بر این حقیقت ناگوار پی ‌می‌بریم که چیزی در حدود 20درصد از تماس‌ها‌با یگان‌های‌امداد شهری نظیر اورژانس و آتش‌نشانی و پلیس را مزاحمان تلفنی انجام داده‌اند. حتی کار به جایی رسیده است که شعبه ویژه رسیدگی به شکایات مزاحمت‌‌های‌تلفنی برای مقابله با این پدیده ضدفرهنگی و مردم ستیزانه در در دادگستری فارس تشکیل شده و برای مجرمان مجازات‌های‌قانونی در نظر گرفته شده است. مسلماً همه افرادی که از سر بی‌مایگی و عقده‌های ‌فروخورده و گره‌های ‌شخصیتی دست به چنین اعمال مذمت باری‌می‌زنند به خوبی بر این حقیقت واقفند که مزاحمت آنان برای یگان‌های‌امدادی‌ می‌تواند باعث به خطر افتادن جان دیگران شود و خانواده‌ای ‌را به سوگ عزیزان‌شان بنشاند. هر چند که متهمان ردیف اصلی افرادی نیستند که در این گرداب گرفتار آمده‌اند. بلکه باید از متولیان ارتقا فرهنگ عمومی جامعه سوال کرد که برای تعالی فکری و احساس مسئولیت میان ایرانیان چه کرده‌اند و چه برنامه‌هایی برای مقابله ریشه‌ای ‌با چنین مواردی دارند؟
گاهی در عرصه‌های‌سیاسی مردم علیه مردم قرار‌ می‌گیرند. جانبداری کورکورانه همیشه آزاردهنده است و در برهه‌ای‌که تفکرات رادیکالی به عرصه‌های‌سیاسی وارد شود، شاهد پیامدهای وخیم‌تری هم خواهیم بود. در برهه‌ای‌که لوایح مبارزه با پولشویی در دستور کار مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار داشت، در زمان زورآزمایی جناح‌ها‌ در انتخابات ریاست جمهوری، در روزهایی که جدل میان اصول‌گرایان و اصلاح طلبان به اوج خود ‌می‌رسید و مهره‌های ‌افراطی توجه چندانی به اقتدار نظام نداشتند و در بسیاری دیگر از بزنگاه‌های‌سیاسی شاهد حضور پرطمطراق گروهک‌هایی بوده‌ایم که بی‌آن که کوچکترین اطلاعی از کلیت ماجرا داشته‌باشند، به صورت کورکورانه به بحران دامن زده و آبی به آسیاب شبکه‌های‌معاند برای سیاه نمایی‌ می‌ریختند. این در حالی است که هر گونه جانب گیری سیاسی از جناح‌ها ‌و دسته باید با اشراف دقیق بر محتوای مسئله و ایمان و اعتقاد قلبی صورت گیرد و چنانچه هر یک از اقشار جامعه با چشم‌های ‌بسته و با تطمیع برای حمایت از احزاب و گروه‌ها‌ وارد میدان شوند، رسالت میهن‌پرستانه و دینی خود را زیر پا گذاشته‌اند. شاید تضارب آراء در آوردگاه‌های‌سیاسی نشانی از دموکراسی داشته‌باشد، اما وقتی که به عرصه‌های‌ زورآزمایی سخت و کورکورانه وارد ‌می‌شویم، با نتیجه‌ای‌جز از تخریب و فقیرتر شدن مردم روبرو نخواهیم شد.
گاهی در عرصه‌های‌ورزشی مردم علیه مردم قرار‌می‌گیرند. برای چند دهه زنان جامعه ایران به این دلیل از تماشای مسابقات فوتبال محروم بوده‌اند که مسئولان وقت نیازی به تدارک زیرساخت‌های‌لازم در ورزشگاه‌ها‌ نمی‌دیدند. باید از مسئولان تربیت بدنی و ورزش جوانان در سال‌ها‌ و دهه‌های‌پیش پرسید که مگر تدارک سخت‌افزارهای لازم برای حضور شایسته زنان در آوردگاه‌های‌ورزشی محتاج چه میزان هزینه و زمان بود که آن را به صورت کامل به فراموشی سپردند و در نهایت با فشار مجامع بین‌المللی مجبور به انجام آن شدند. به موازات این پرسش باید از هزاران نفری که فضای ورزشگاه‌ها‌ را با ناشایست‌ترین دشنام‌ها‌ آلوده‌ می‌سازند پرسید که چگونه خواهان حضور برابر زنان هستند در حالی که جوی آزاردهنده بر بسیاری از ورزشگاه‌های ‌ما حاکم است و از پدران بر گوش فرزندان خود دست‌ می‌گیرند تا با رکیک‌ترین توهین‌ها‌ آشنا نشوند.
در حقیقت همیشه نمی‌توان گناهکار اصلی را جمعی از مدیران و مسئولان فاسد، رانت‌خوار، اختلاس‌گر و بی‌مایگانی از این دست معرفی کرد؛ بلکه گاهی این مردم هستند که در مقابل یکدیگر‌ می‌ایستند و سد مهلکی در برابر رشد و تعالی جامعه‌ می‌سازند. شاید تا زمانی که احساس مسئولیت مدنی و مؤلفه‌های‌فرهنگ عمومی و مبانی ارزشی در جامعه ایران در مسیر رشد و تکامل قرار نگیرد، اوضاع بر همین منوال بماند. شاید رویارویی مردم با مردم بدترین اتفاقی باشد که یک کشور ‌می‌تواند به آن دچار شود.
733 کلیک ها  یکشنبه, 24 آذر 1398 11:05
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)