نمایشنامه "جمعه کُشی" از نگاه محمد آقازاده، خبرنگار و منتقد پیشکسوت

پی‌ دی اف نمایش "جمعه‌کُشی" اسماعیل خلج را که قبل از انقلاب به صحنه رفت، یک ضرب با شوق می‌خوانم.خلج با گفت‌و‌گوهای‌ _بخوانید تک‌گویی_ آدم‌های اثرش حقایق به‌ظاهر ساده را به‌نمایش می‌گذرد، انسان‌هایی که این خودآگاهی را دارند که عاجز از تغییر شرایطی هستند که زندگی‌شان را به فلاکت کشانده است، ولی این آگاهی را دارند بین خود و عامل فلاکت، مرز را ببینند و این رویا را داشته باشند اگر روزی از ذره‌شده‌گی برهند و ما شوند، بتوانند غیرممکن را ممکن کنند.

نیچه جایی می‌گوید: "ما فاقد فلسفه‌ی مردمی اصیل هستیم، زیرا فاقد برداشت یا مفهومی اصیل و والا از مردم هستیم. فلسفه‌ی مردمی ما در خدمت کسان peuple است، نه در خدمت مردم".

امر والا نه در فعلیت‌ها، بلکه در بالقوه‌گی نهفته است و نمایش خلج، لااقل در متن، به‌صورت ظریف این تمایز را به‌نمایش می‌گذارد و وقتی در این نمایش مردی _آقای احمدی_ که از روستا آمده است، به‌صراحت و پُر از حزن از ضعف‌هایش می‌گوید و خود را از سگ کم‌تر معرفی می‌کند، ما روزنه‌یی به‌سمت روشنایی را گشوده می‌بینم، چرا که آگاهی از ضعف، در نهایت به تحقق توانایی میدان می‌دهد ...

"چی از یک سگ بیش‌تر داشتیم؟ خیلی‌هامون یک چیز کم‌تر داریم. سگ پارس می‌کنه و ما ساکتیم، سگ رو اگر پا روی دمش بذاری گاز می‌گیره، ما گاز نمی‌گیریم" ...

کسی گفته است آنان که رنج می‌برند نیاز دارند بر حق باشند و در نمایش‌نامه‌ی "جمعه‌کُشی" این بر حق بودن در جان آدم‌های نمایش بی‌وقفه شعله می‌کشد، هم‌سرایی‌ای که در طول نمایش تنیده شده است، پیش‌آگاهی از قدرت ما شدن می‌دهد که به‌عنوان یک لکه‌ی سفید بر پس‌زمینه‌ی سیاه، خود را نشان می‌دهد.

شب که می‌رسد آقای احمدی واخورده چند بار تاکید می‌کند، بالاخره شب تمام می‌شود و کل نمایش را باید از منظر این جمله تاویل کرد و غایت متن را دریافت.

لوکاچ معتقد است: اقتضای طبیعی سبک دراماتیک این است که چیزی که درون جان‌ها روی می‌دهد، در آکسیون‌ها، حرکت‌ها و ژست‌ها انعکاس پیدا کند و به این ترتیب برای حواس مریی و ملموس شود، با این منظر امروز غروب در تالار سنگلج در خواهیم یافت آیا این نمایشِ به‌تمامی ایرانی، که به‌صورت درخشان استعلای روح جمعی به سمت رستگاری در شرایط فروبسته را نشان می‌دهد، در اجرا هم توانسته این درخشش را تکرار کند یا نه، باید منتظر ماند و با تماشای آن به داوری نشست. کاش این اتفاق بیفتد و در غیر این صورت غمگین می‌شویم که یک متن درخشان در اجرا از دست رفت.

انتهای پیام /  محمد آقازاده
1291 کلیک ها  دوشنبه, 08 مهر 1398 07:43
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا