تاکنون شرکت کنندگان گسترده ی تئاتری به این شیوه ی جذب قطره چکانی تن داده اند اما چرا باید به تخلف های بزرگ دانشکده های تئاتری زیر سایه وزارت علوم هم تن دهند؟! مگر نه اینکه تخلف دانشگاه یعنی تخلف ناظر آن؟! وزارت علوم و مرکز جذب آن در کجای این ماجرای دهشتناک قرار دارند که در آسودگی به مراجعه کنندگان می گویند: " ما در هیات جذب دانشگاه ها و روش جذب تخصصی آنها دخالت نمی کنیم؟!" پس وزارت علوم چه کاره است که همه ساله فقط با هزینه ثبت نام اینترنتی دانش آموختگان دارای رزومه علمی و عملی ، جیب دولت را بدون پیگیری از دانشگاه ها چاق می کند و مدرسان کارآزموده را با امیدهای واهی به دانشکده های تئاتری (گاه بی مجوز) روانه می سازد؟!
بله درست نوشته شده: دانشکده های بدون مجوز تدریس رشته ی تئاتر(نمایش)!
برخی از همین اندک شمار دانشکده هایی که مدرس هنرهای نمایشی در چندین گرایش جذب می کنند فقط در فهرست جذب وزارت علوم قرار می گیرند تا افزون بر پر کردن جیب دولت ، نمایشگر آمار اشتغال دانشکده های تئاتری و مدرسان تئاتری در کسوت هیات علمی باشند ؛ فقط یک نمایش توخالی بدون استخدام است! برخی از دانشکده های فهرست سایت مرکز جذب در زمان ثبت نام هنوز مجوز رشته را ندارند و تا پایان زمان جذب هم این مجوز را دریافت نمی کنند و فقط سهم مدرسان را در دانشگاه های دیگر می سوزانند و آنها را از شهری به شهر دیگر آواره ی کاغذبازی های واهی می نمایند. این نمایشی است از اسباب تفریح وزارت علوم در نمایش آمار جذب هیات علمی از میان مدرسان (دستکم در رشته ی تئاتر و گرایشهایش).
از نمونه ی چنین تخلف هایی در ماههای اخیر می توان به دانشگاه زند شیراز ، دانشگاه اقبال لاهوری مشهد و... اشاره کرد. در برخی از این دانشگاه ها بسیاری از دانشجویان تا مرحله مصاحبه های زمانبر و پرونده های اسناد آموزشی و علمی و عملی و حتی قرارداد داخلی هم پیش رفته اما سرانجام اعلام می شود که مجوز رشته از سوی وزارت علوم یا دانشگاه مادر صادر نشده است!
وزارت علوم کجای ماجرا قرار دارد که حتی دانشکده های معتبر دولتی مدرسان خود را از پیش انتخاب کرده و در یک نمایش پوچ فقط شماری از مدرسان تئاتری را دعوت به مصاحبه کرده و توجهی به مدارک ایشان نکرده و به صورت فله ای آنها را رد می کنند؟ شکایت مدرسان از این دست هم تاکنون در مرکز جذب وزارت علوم ره به بی خیالی و بی پاسخی و یا پاسخ های اداری بی نتیجه برده است. چه کسی پاسخگوی زمان و هزینه و اعتبار و عمر از دست رفته ی مدرسان تئاتر در باندها یا تیم های قدرت هیات علمی دانشگاه ها و تخلف های جذب وزارت علوم است؟ آیا وزارت علوم اطلاع دارد که برخی دانشگاههای تئاتری دارای مجوز شهرستانی ، با سودای پول بیشتر و در بی خبری و پنهانی ، شعبه ای را در تهران راه اندازی کرده اند؟ بسیار حرکت بزرگی است که شعبه های دانشگاهی تئاتر افزایش یاید اما آموزش و توسعه و جذب مدرس و دانشجو در خفا و دور از چشم عموم و تشکیل تیمهای لابی گری جذب ، بی شک داستانی دارد که فقط وزارت علوم بر آنها عالم است و بس.
آیا وزارت علوم اطلاع دارد که در همین فراخوان گذشته جذب ، دانشگاه زند شیراز و دانشگاه اقبال لاهوری مشهد (بدون مجوز رشته نمایش) انتخاب مدرسان را برای دانشگاه های دیگر سوزاندند؟ آیا اطلاع دارد که دانشگاه اقبال مشهد حتی هفت مدرس تئاتری را با قرارداد داخلی سفید امضا ، در اختیار گرفت و موقعیت آنها را سوزاند و اعلام کرد که ما مجوز نگرفتیم و با لابی گری ، شماری دیگر را به استخدام درآورد؟ قرارداد سفید امضا ، کلاهبرداری جدید از مدرسان تئاتری است؟! آیا وزارت علوم اطلاع دارد که دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و حتی دانشگاه های دولتی و غیرانتفاعی به جای جذب مدرس هیات علمی با یک صدم حقوق و بدون مزایا اقدام به چپاول و سواستفاده و بهره کشی از مدرسان تئاتری با دستمزد ماهی سیصد تا پانصد هزار تومان و پرداخت شش ماه یکبار برای کاری برابر با هیات علمی ها می کنند؟!
بی شک وزارت علوم و مرکز جذب آن نهاد از این همه بی عدالتی و تخلف آگاهی دارند و امروز این پرسش مطرح می شود که قرار است چنین شکستی در عدالت آموزشی تا کجا پیش برود؟!
آیا در فراخوان شهریور ماه 98 هم قرار است مدرسان کارآزموده تئاتری را چونان همیشه به بازی بگیرند و بیش از روی صحنه ، در دیدگان همکاران و دانشکده های بی مجوز و لابی های مدیریتی نمایش دهند و از عمرشان بکاهند و بر بی عدالتی های خود بیافزایند؟!
مدرسان تئاتر بی صبرانه در انتظارند تا پایمال شدن حقوقشان در قامت استاد مدعو دانشکده های تئاتری و تخلف های جذب هیات علمی در دانشکده های بی مجوز و در دانشکده های معتبر دارای لابی قدرت ، پاسخی در خور بگیرند.