چاپ کردن این صفحه

باردیگر شهری که دوست می دارم

فرهیختگان و فرزانگان بسیاری را می شناسم که بنابر عرف متعارف و رسم مألوف همگان، همزمان با حلاوت بهار و حلول سال نو، جامه ی نو دست و پا می کنند و چهره را در آیین و آیینه ی فروردین می شویند، تازه شدن جانشان را به مهر فروردین می سپارند و پوشیدن همان جامه های نو را به بهشت اردیبهشت موکول می کنند.

این فرزانگان به ویژه اگر از اهل و آل و ایل ادب و هنر باشند، اردیبهشت را شناسنامه ی بهار می شناسند و هر آنکس که بهشت را می شناسد و اردیبهشت را دوست دارد، می داند که شیراز خانه ی اردیبهشت است. 

همه ی آنها که با الفبا الفت دارند و واژه های ویژه اش را پاس می دارند، بر اين حقیت ایمان دارند و بر این شریعت اند که تصور شیراز بدون اردیبشهت، و تصور اردیبهشت بدون شیراز محال ترین مجال های تخیل و تصور وشیراز تنها یک شهر نیست که تو در آن خانه ای ساخته باشی یا در آن جای یا جان گرفته باشی،  شیراز عطری است که در جای جای جانت خانه کرده است و فرقی نمی کند که در کجای ایران زندگی کرده ای و از کجای ایران به او دل داده ای. 
شیراز مثل تنفس صبح در روحت جاری می شود بی آنکه حتی ثانیه ای فرصت کنی به خودت بیایی که از کجای ایران آمده ای سر بر دامنش بگذاری و او را مادرت بدانی. فرقی نمی کند که در کجای جهان نشسته باشی،  همین که عاشق باشی و دل به اِشراق دمیده در ملکوت کلمات سعدی و حافظ شیراز باخته باشی، همین که به صمیمیت جاری در تبسم مردمانش پل زده باشی، شیرازی هستی بی آنکه از پل های مصنوعی ساخت دست بشر گذشته باشی. 
شیراز خانه ی روح و جان ماست و چقدر زیباست که پانزدهم اردیبهشت ماه تابان روزهای ماست و در تقویم اقوام ایرانی روزی داریم به نام روز شیراز. 
این روز بر همه‌ ی ما گوارا باد. 
800 کلیک ها  یکشنبه, 15 ارديبهشت 1398 12:00
این مورد را ارزیابی کنید
(3 رای‌ها)