پرتغال فروش

فوتبال، سرزمین آرزوهاست.
اختلاف های طبقاتی و هرم های اقتصادی در حاشیه مستطیل سبز از میان می روند و تمامی اقشار مدنی در پرتو جذابیت های این مدیوم فراگیر محصور می شوند. بردهای شیرین، میلیون ها طرف‌دار مستطیل سبز را بر اریکه شادکامی و پیروزی می نشاند و باخت های حیثیتی، چیزی جز سرخوردگی و ناامیدی برای افکار عمومی در بر ندارد. با پی بردن به اعجاز شگفت انگیز فوتبال است که بسیاری از کشورهای جهان، سرمایه گذاری های همه جانبه ای در راستای بهبود حال عمومی جامعه و کسب افتخارارت بین المللی انجام می دهند. شاید فوتبال اولین مدیومی باشد که ماهیت ورزشی خود را از دست داده و در عمیق ترین لایه های زندگی مان ریشه دوانده است. با درک این مسئله بود که در دو دهه اخیر، سرمایه گذاری های هنگفتی در فوتبال ایران صرف شد و حال این پرسش مطرح می شود که بازخورد آن چه بوده است.
با اطمینان می توان ادعا کرد کارلوس کی روش، بزرگ ترین جیره خوار بیت المال ورزشی ایران است. مدت زیادی است که فوتبال ایران سایه سنگین مرد پرتغالی را بر سر خود حس می کند و بسیاری از رفتارهای او بی شباهت به استعمارگران پیر نیست. کارلوس با کوچک ترین انتقاد و ناملایمتی، به یکباره از کوره در می رود و تیغ تند انتقاداتش را از هیچ کس دریغ نمی کند. با مطالعه اظهارنظرهای رادیکالی او درباره مدیران ارشد فدراسیون، این تصور ایجاد می شود که شاید جای رئیس و مرئوس و ارباب و رعیت در فدراسیون فوتبال جابه‌جا شده و شاید تاج و کفاشیان به زیر سلطه تمام عیار مرد مستبد پرتغالی درآمده باشند. او بارها از آنتن رسانه ملی برای عقده گشایی بهره برداری کرده و تاب هیچ‌گونه انتقاد منصفانه ای را ندارد. برای ادعاهای مطرح شده، برهان های مستدلی وجود دارند.
اول آنکه نزدیک به هشت سال از حضور کی روش در فوتبال ایران می گذرد و او در این مدت، تمامی اندوخته های ذهنی خود را به تیم منتقل کرده و شاید حرف تازه ای برای گفتن نداشته باشد. شیوه بازی تیم ایران در دوران حضور کارلوس در مسیر تکامل و دگردیسی مشهودی قرار نگرفته و به همان شیوه هایی که در روزهای اول به نمایش می گذاشت، بسنده کرده است. با مطالعه سرگذشت تیم های ملی بزرگ و صاحب نام، درمی یابیم عمر حضور هیچ یک از سرمربیان در رأس امور به اندازه مرد پرتغالی نبوده است و بسیاری از آنها پس از یک دوره چهار ساله، جای خود را به اندیشه های نو داده اند.
دوم آنکه مرد پرتغالی اعتقادی به انتقال دانش به مربیان بومی ندارد و در این مدت، هیچ یک از استعدادهای بومی نتوانسته اند در کنار وی به فعالیت بپردازند. به یاد داریم که علی کریمی و جواد نکونام چگونه از تیم ملی جدا شدند و کی روش چگونه به دنبال بهره برداری ابزاری از محبوبیت های آنها برآمد. کانون مربیان ایران هم بارها و بارها از سرمربی تیم ملی برای تبادل نظر دعوت کرده است؛ اما به نظر می رسد کی روش تمایلی برای حضور در جمع مربیان ایران نداشته و آن را دور از شأن خود می داند. در کنار همه این ها، کینه ورزی های برانکو و کی روش هم مزید بر علت شده و نتیجه آن، چنان شد که سیدجلال به عنوان یکی از اصلی ترین ستون های تیم ملی قربانی اختلاف های مردان خارجی شود.
سوم آنکه این مربی باتجربه، در مدت طولانی که نیمکت تیم ملی را از آن خود کرده، به هیچ افتخار بزرگ و درخور توجهی دست نیافته است. به طور حتم محمد مایلی کهن و ناصر ابراهیمی و فیروز کریمی هم می توانستند از مرحله گروهی جام جهانی صعود نکنند و کی روش، با تجربه سومی و چهارمی در گروه به هیچ افتخار ماندگاری دست نیافته است. ویترین او در جام های آسیایی هم خالی است و تیم ملی با وجود تمامی مهره های گران‌قیمت و بزرگی که در اختیار دارد، از تصاحب جام های زرین باز مانده است. بنابر آمارهای اعلام شده، تیم ملی فوتبال ایران فقط با 33درصد مالکیت توپ، در آخرین رتبه در بین 32تیم حاضر در جام جهانی روسیه جای گرفت و اگر بازی های حماسی بیرانوند، ابراهیمی و سایر بازیکنان غیرت مدار ایرانی نبود، شاید جام جهانی 2018 روسیه برای ایرانیان خاطره ای تلخ و ناگوار به حساب می آمد.
چهارم آنکه به نظر می رسد دیدگاه کی روش به فوتبال فارسی همانند یک ساختمان فرسوده کلنگی است که باید آن را از شالوده فرو ریخت و از نو بنا کرد. مرد پرتغالی، خاصیت فوتبال هجومی و چشم نواز ایرانیان را نابود کرد و دفاع های اتوبوسی چند لایه و امید به ضدحمله ها را جانشین آن ساخت. اگرچه ما در دوران قلعه نویی، پروین، حاجی مایلی و دیگر مربیان ایرانی، بارها در برابر رقبای بزرگ آسیایی متوقف شدیم و صعود به جام جهانی یک آرزوی دست نیافتنی برایمان به حساب می آمد؛ اما با همان تیم هایی که 2-5-3 سنتی را به خوبی بازی می کردند با نتیجه های درخشان 6 بر 2 و 3 بر صفر توانستیم کره جنوبی و سعودی ها را ازپای درآوریم و به چشم بادامی ها و شیخ نشین ها فخرفروشی کنیم.
بر پایه بسیاری از این دلایل است که می توان ادعا کرد تاریخ انقضای مرد پرتغالی در فوتبال ایران به سر آمده و نیمکت تیم ملی، مشتاقانه تشنه اندیشه های نو و فارغ شدن از دفاع های اتوبوسی است. 
پی نوشت
با احتساب قیمت هر یورو بر مبنای 15800تومان اگر قرار باشد کی‌روش برای 6ماه آینده یک ‌میلیون و 100هزار یورو دستمزد بگیرد، معادل ریالی این رقم چیزی حدود 17میلیارد و 380میلیون تومان خواهد بود. اکنون پیدا کنید پرتقال فروش را ...
انتهای پیام /  سعید امیر آبادی /روزنامه نگار
1029 کلیک ها  چهارشنبه, 02 آبان 1397 12:58
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا