نظم فوتبالی، جلوه ای از مولفه های آموزشی و اجتماعی جوامع معاصر

بسیاری از جامعه شناسان جهان معاصر،  نظام فوتبالی را آیینه ی تمام نمای جستارها و مولفه های توسعه ای کشور ها در حوزه های آموزشی،  اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی می دانند و در نوشته ها و نظریه هاشان جنبه های رسانه ای و برنامه ای فوتبال هر کشور را جلوه ای از سیاستگذاری و برنامه ریزی ساختاری آن کشور عنوان می کنند و به تفصیل و تشریح بر جنبه های متعدد این مقایسه تاکید می کنند.

اما آنچه در در این نوشته ی کوتاه بر آن اصرار شده است،  تصمیم بر پرداختن به ابعاد این نظریات نیست بلکه به جای آسمان ریسمان سعی شده است فقط و فقط با استناد به استانداردهای سیستماتیک فوتبال هلند، یک برگه سند روی میز مقایسه و استنتاج بگذارد:


از همان دنیای بی رنگ و ریای کوچه های خاکی و توپ پلاستیکی و از همان روزهای کودکی که پای چپ و راستم را از هم تشخیص دادم،  به جای آنکه شبیه اکثریت هم سن و سال ها و حتی بزرگترهایم دل به جنون فوتبالی برزیلی ها و آرژانتینی ها بسپارم یا مثل خیلی ها طرفدار جدی فوتبال آلمان،  فرانسه یا ایتالیا باشم، در انتخابی که آن روزها کمی شبیه حرکت خلاف جریان رود بود، دل به منطق و شیوه و مکتب علمی و تجربی فوتبال هلند بسته بودم.

آنقدر که اگر رینوس میشل و مکتب فوتبال هلند  با مختصات ویژه ای همچون؛ فوتبال شناور، دفاع عروسکی، تصاحب زمان و مکان، مثلث های مرکب و... نبود،  شاید هیچگاه حتی در قالب یک تفریح مرسوم یا تب عمومی هم حاضر به تماشای کامل نود دقیقه ای دویدن بیست و دو آدم سرگردان به دنبال یک گوی سیاه و سفید غلطان و بازیگوش نمی شدم.

خلاصه آنکه فوتبال هلند در دهه های هفتاد و هشتاد قرن پیشین ، بویژه در آن روزهایی که فوتبال جهان هنوز به طور کامل به یک ورزش، هنر، صنعت بدل نشده بود، با افتخارات کم و زیاد و ریز و درشت خود با اتکا به  شیوه ای علمی -مدرسه ای و به صورت خیلی نرم و بیصدا به مثابه ی یک پیشرو و یک لکوموتیو قدرتمند جلوی همه کشورها قرار گرفت و مولفه ها و ساختارهای فوتبال اروپا را به شبکه ای سیستمی، علمی و مبتنی بر فناوری های گوناگون شبیه آنچه در امروز می بینیم، کشاند.

همه مدعیان ریز و درشت دهه های هفتاد،  هشتاد و نود اروپا حتی اگر از بازیکنان کلاس جهانی و رشد یافته در مدارس فوتبال هلند در لیگ های معتبر خود بهره نگرفته باشند و حتی اگر تدبیر و اداره ی تیم های باشگاهی خود را به مربیان تیزهوش هلندی نسپرده باشند،  ناخودآگاه و خودآگاه شیوه های مرسوم مدرسه ای هلندی ها را در باشگاه های خود کپی پیست نموده و البته امروزه در اجرای این شیوه گاه از خود هلندی ها سرمایه گذاری بهتری کرده و موفق تر عمل کرده اند.

اما آنچه باعث شد در اين روزهای داغ فوتبالی که توجه جهان به جام‌جهانی بدون هلند گره خورده است، خیال نوشتن این سطرها را به ذهنم خطور کند، غوطه خوردن در نظریه های ذکر شده در مقدمه و همزمانی آن با ظهور پدیده ای به نام جاستین کلایورت از باشگاه زاینده و آفریننده ی آژاکس آمستردام هلنداست. جاستین هجده ساله، فرزند خلف پاتریک کلایورت، مهاجم گلزن و خلاق سال های نه چندان دور فوتبال هلند،  آژاکس آمستردام و بارسلونا است که با سیما و استایلی شبیه به پدر، اگرچه درپست تخصصی وینگر چپ بازی می کند، اما با استعداد خیره کننده و البته با بهره گیری آموزش های حرفه ای و مدرسه ای اجازه نداد تقویم فوتبال آژاکس و جهان بیشتر از ده سال و یک روز منتظر گلزنی یک کلایورت دیگر در این جهان پر هیاهو باشد.

این وینگر خوش تکنیک و خوش سیمای فوتبال هلند درست شبیه پدر می دود و شبیه پدرخود را در موقعیت های ویژه قرار می دهد و وقتی در نوامبر ۲۰۱۷ در یک بازی تماشایی در برابر روداکرکراد هت تریک می کند، علاوه بر آن که ذهن همه را متوجه واقعیتی به نام ژن فوتبالی می کند، مهر تأییدی برنظم،برنامه ریزی سیستمی و زایندگی تمام نشدنی فوتبال هلند می زند .

رسمی که تا چند سال دیگر برادر ده ساله اش شان کلایورت هم در سال های آینده سندی دیگر برای آن رو خواهد کرد و این رسم همیشگی فوتبال هلند بوده است  و خواهد بود.

علاقمندان و پژوهشگران جدی فوتبال در سال‌های قبل و ماه های ابتدایی دهه ی نود نوجوانی دورگه به نام پاتریک کلایورت عضو مدرسه فوتبال آژاکس آمستردام را به خاطر می آورند که به خاطر برتری نسبت به هم مدرسه ای های خود مفتخر به عکس یادگاری در کنار مارکو فان باستن بزرگ شده و خود بعدها به ستاره تمام عیار فوتبال هلند بدل می شود، بنابراین در یک سیستم منظم و هدفمند همچون فوتبال هلند حتما و قطعا می توان این انتظار را داشت که جاستین کلایورت بازیکن فصل جدید اینترمیلان بتواند بزودی نماینده ای توانا برای فوتبال هلند باشد همانطور که همین سیستم منظم ما را چشم به راه ظهور برادر کوچکتر او شان کلایورت عضو مدرسه فوتبال آژاکس و بارسلونا کرده است.

برگردیم به اصل

راست گفته اند که فوتبال می تواند آیینه ی تمام نمای نظام های آموزشی،  اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی کشور ها باشد و کلایورت ها فقط یک برگ از سند اعتبار این نظریه هستند.


سید محمد امین جعفری - نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی

انتهای پیام /  101
1081 کلیک ها  یکشنبه, 17 تیر 1397 23:00
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا