فوتبال فریفته تغابن! قاسمپور و علیدوستی کجایند؟!

روزآخر دیماه مصاحبه ابراهیم افشار روزنامه نگار و ورزشی نویس سرشناس با حمید علیدوستی در آی اسپورت منتشر شد. مصاحبه ای جالب و تامل برانگیز که در آن از نوستالژی ها تا جا به جایی معیار ها و ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در فوتبال و فراتر از آن سخن به میان آمده است.

از نسل مربیان آغازگر و از خود گذشته و خلاق و صاحب سبک و همه فن حریف نظیر زنده یادان استاد حسین فکری و آقا مدد و استاد دهداری و مهاجرانی و ... تاناگفته ها و ناشنیده های حرفه مربیگری مطالب ارزشمندی از زبان حمید علیدوستی بیان شد که سوالات و حسرتهای زیادی در ذهن مخاطبان ایجاد کرد.

تحول فوتبال و مجمو عه روابط و مناسبات فردی و اجتماعی از اماتوریسم تا اوضاع و احوال ناخوش کنونی فوتبال دولتی و شبه دولتی و حواشی پرهزینه و ویرانگر ان ‌همه و همه تصویر نوعی فروپاشی را در ذهن شکل میدهد. این فوتبال از کجا به اینجا رسیده است که بهترین و شایسته ترین و سالم ترین محصولاتش نظیر ابراهیم قاسمپور و حمید علیدوستی و.‌‌. سالهای سال است که «بیکار» مانده اند و فرصت مربیگری در اختیار آدمهای خاصی دست به دست می چرخد؟! دریغ و درد که سرمایه سوزی و نخبه کشی نیز در دو دهه اخیر به فوتبال نیز سرایت کرده است.

این چه جهالت و دردی است که به جان و روان و اندیشه مدیران فوتبالی افتاده است؟! حکایت فوتبال ما حکایت همان جوامع پیرامونی است که حاشیه ها با انواع لطایف الحیل بر متن ها غلبه میکنند و خزف ها با انواع بازیها ی پشت پرده و بده وبستانهای عجیب و غریب مرواریدها را از صحنه خارج می کنند.

این گونه است که باید همصدا با حافظ شاعر بزرگ دستان را حسرت وار به هم فشرده و گفت: جای آن دارد که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف میشکند بازارش». وقتی به کارنامه ارزشمند و دیدگاههای قابل تامل و روشنگرانه حمید علیدوستی می نگری و یا به سلامت نفس و پیشینه پرپیمان ملی و قاره ای و تخصص بالای ابراهیم قاسمپور خیره میشوی و یا به دانش و توانمندیهای پرکاس و... توجه میکنی افسوس میخوری که چرا این نسل از ملی پوشان سابق و مربیان شناسنامه دار و صاحب سبک و با دانش باید بیرون گود بمانند و کم مایه گان زدو بندچی سکاندار فوتبال مملکت باشند.

جماعت مدعی که با انواع رفتارهای لمپنیستی و پرخاشگرانه به خشونت های آشکار و پنهان کلامی و غیر کلامی دامن میزنند و بعد طلبکارانه به زمین و زمان میتازند؟! چه باید گفت و چه باید کرد برای این لمپنیسم مزمن و رفتارهای کاسبکارانه و دلقک بازیهای سبک و بی اعتنایی به سرمایه های شناسنامه دارفوتبالی کشور؟! آیا رسالت و ماموریت فوتبال فقط پرکردن اوقات فراغت مردم با هر وسیله و روش و منش و رفتارو هدر دادن منابع مالی است یا آنکه باید به دنبال نگاه علمی و اقتصادی و به کرسی نشاندن شایسته سالاری و برنامه محوری باشد؟! در بازارمکاره کنونی فوتبال نقش فدراسیون و کانون مربیان ایران چیست؟! چرا به این مهم که از اهمیت بسیار زیادی در صنعت فوتبال برخوردار است توجه نمی شود؟ کو آن نسلی که با آرمانگرایی به دنبال رستگاری در فوتبال بود و کجاست آن فلسفه ای که فوتبال را تمرینی برای زندگی و مفاهیم انسان گرایانه و میهن پرستانه اش میخواست؟! زمانه عوض شده است.

آرمانگرایی و رستگاری مفاهیم و واژه هایی منسوخ شده اند این را در ذهن و حافظه تاریخی خود حک کنید اگر خواهان سهمی از این فوتبال هستید! سهم بازی و سهم خواهی بسیاری را هوایی کرده، سهمت را بده تا به حساب بیایی! در غیر این صورت تو را ساده لوح و ناکارآمد و گذشته گرا و ماقبل مدرنیسم و دنیای فناوری و مدرنیته معرفی خواهند کرد به همین سادگی!

انتهای پیام /  عبدالکاظم دریساوی
1478 کلیک ها  دوشنبه, 02 بهمن 1396 21:14
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا