دل نوشته ای برای دکترعلیرضا صلحی(پزشک تبریزی که دوتن از اعضای خانواده اش با نذری مسموم کشته شدند)

ای دکترِ عزیز!

اِستاده اشک ریز!

اِستاده اشک ریز!

عطر و شمیمِ نسخه ی جادوئیت هنوز، در کوچه ها پر است!

خطّ خوشت هنوز، مَرهم به زخم هاست!

از شربتت مُدام، در کامِ ما بریز!

اِستاده اشک ریز، اِستاده اشک ریز!

ای دکترِ عزیز، آواز، خواندنی است، نجوا، شنفتنی است، منشین!

ز پا نیفت!

محتاج نسخه ایم، برخیز! خیز! خیز!

اِستاده اشک ریز، اِستاده اشک ریز!

آری، دلت شکست، خَم گشت قامتت، چون داغ دیده ای!

هجران چشیده ای!

اما به قلب ما، گشت است ماندگار، خطّ قشنگ تو، بر کاغذی تمیز!

استاده اشک ریز، استاده اشک ریز!

گرچه از این جهان، رفتند همرهان، گرچه دلت پر است،

از گردش زمان،

انسانیت هنوز،

محتاج نام توست!

محتاج نام تو، ای دکتر عزیز!

استاده اشک ریز، استاده اشک ریز!

 

سید مهدی میرعظیمی

انتهای پیام /  سید مهدی میرعظیمی
3850 کلیک ها  شنبه, 24 مهر 1395 09:07
این مورد را ارزیابی کنید
(5 رای‌ها)

9 نظرها

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا