عربستان راه ترکیه را می رود/مهدی مرادی*

اما مرسوم است که کشورها در فضای بین المللی فارغ از نوع نظام سیاسی و حقوقی داخلی خود بسیار مشابه بهم عمل کرده، رفتار و عمل خود را منوط به منافع ملی می کنند.

رفتن اسد خواسته هر دو کشور است! اما آیا هر دو کشور بر سر رفتن اسد از قدرت،  متعصبانه منافع ملی خود را نیز پایمال می کنند؟
پاسخ به این سؤال دشوار شاید نیاز به گذر زمان دارد اما می توان گمانه زنی زود هنگام و پیش بینی هایی نزدیک به واقعیت داشت.

اما برخی دیگر از کارشناسان معتقدند رفتار و عمل کشورها در فضای بین المللی در واقع به میزان بسیار زیادی بستگی به نوع نظام سیاسی حاکم در داخل یک کشور دارد.

هر چه که باشد تا امروز این نظریه در بررسی رفتارهای عربستان در فضای منطقه ای قابل تصدیق بوده و توضیح دهنده عمل و مواضع آنان است. وضعیت ترکیه در قالب نظریه فوق ارزیابی نشده و بیشتر به نظریه آغازین بحث نزدیک است.

سیاست خارجی عربستان در آن نوعی تعصب وجود دارد که بر مبنای توسعه و گسترش ایدئولوژی مذهبی( وهابیت) بنا شده است این کشور را در سرتا سر دنیا گرفتار سرمایه گذاری بر روی این پروژه مخوف کرده است.

جایی که مساجد از آسیا تا قلب اروپا وهابیت را ترویج می کنند و سلفی گری و تندروی را گسترش و ترویج می نمایند. ترکیه یا لااقل حزب حاکم عدالت و توسعه اگرچه اسلامی می نماید اما قرارش این نبوده که جهان را به سمت اسلامِ سنیِ سلفی هدایت کند بلکه ملی گرایی و اسلام سکولار بعلاوه توسعه و نفوذ در سرزمین های سابقا تحت تسلط عثمانی را در دستور کار قرار داده است.

 این آرزوی ترکیه مشابهت های بسیاری به آرزوی روسیه ی پوتین دارد که میخواهد  سرزمین های سابقا متعلق به شوروی را در چنگال خود داشته باشد.

سیاست خارجی ملی گرایانه ای که خالی از ایدئولوژی مذهبی است شاید فریب دهنده باشد آنگاه که برخی این سؤال در ذهنشان به وجود آید که حمایت از اخوان المسلمین در سراسر منطقه از سوی ترکیه مگر ناشی از اسلام گرایی و رفتار بر اساس ایدئولوژی نیست؟ پاسخ منفی است زیرا اسلام تنها یک دستاویز برای اردوغان است که از آن به عنوان فرصتی برای نفوذ در جهان اسلام،  علی الخصوص شمال آفریقا بهره جسته است، ولاغیر

نزدیکی به همسایگان و نگاه به کشورهای همجوار به مثابه بازارِ کالاهایِ ترکی که خود بخشی از دیپلماسی اقتصادی ترکیه را بازگو می کند چیزی است که این روزها اردوغان در صدد احیای آن است. از سوی دیگر دوستی با همسایگان که ناچارا به دلیل آن است که اکراد را کنترل کند خواسته مهمی ست که هیچگاه آنکارا از آن چشم پوشی نمی کند.

اما شرایط در عربستان متفاوت است زیرا این کشور یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت است که هرگز به مالیات شهروندان خود محتاج نبوده است.

دولتی رانتیر که نفت را به راحتی استخراج کرده و از آن در صحنه منطقه و جهان گاها به عنوان ابزار و اهرام فشار بهره مند گشته است.

 ترکیه دولتی محتاج به مالیت شهروندان است و اگر حزب عدالت و توسعه نتواند شرایط اقتصادی را به هر شکل ممکن سر و سامان بدهد قدرت را از دست خواهد داد. نفت ۱۰ یا ۱۰۰ دلاری هیچ خدشه ای به تاج و تخت پادشاه عربستان وارد نمیکند.

نفوذ سلفی ها و وهابیون که همواره یار و همراه دولت سعودی از زمان پایه گذاری بوده اند چندان زیاد هست که از آنان کشوری خاص در صحنه منطقه و جهان بسازد، چونان که برخی هزینه هایی که در سرتاسر جهان میشود دارای توجیه اقتصادی و سیاسی نمی باشد و تنها بخشی از تعصبات یک حکومت ایدئولوژیکِ تندور را پاسخگو است. که کم کم در قامت بزرگترین حامی تروریسم در جهان نمایان و شناخته می شود.

حکومتی با خصلت های گیج کننده و پیچیده که از او پیشنهادات دور از ذهن و گاها از سر استیصال شنیده می شود. اگر امروز "عادل الجبیر" وزیر خارجه سعودی پیشنهاد شگفت آوری به روسیه می دهد، ناشی از نا امیدی است که در سالهای اخیر به این صورت آشکار و مشخص از زبان مقامات عربستان بیان نشده بود. آیا اینکه آنها به روسیه در قبال رفتن اسد امتیازی میدهند که در دوره شوروی حتی در خاورمیانه نداشته اند یک شوخی مضحک است یا میتواند به واقعیت بپیوندد؟

از سویی دیگر اگر نگاهی به خلیج فارس بیندازیم پایگاه های ریز و درشتی در این منطقه فوق حساس مشاهده می کنیم که اغلب از آن امریکا و انگلستان است.

آیا عربستان نمی داند هر دو کشور قدرتمند هرگز رضایت نخواهند داد پای روسیه به منطقه باز شود و دارای پایگاه گردد و آرزوی پطر کبیر در حد آرزو می ماند؟ یا آیا نمیدانند بود و نبود اسد امروز چندان هم برای غرب مهم نیست که غربیان اجازه دهند به پادشاهان وابسته سعودی بر سر اسد با پوتین مذاکره کنند؟ و سؤالات مشابه دیگری که خارج از حوصله بحث است.

به نظر می رسد عادل الجبیر شناخت واقعی از معادلات سیاسی و امنیتی منطقه نداشته و دانش اندکی در درک صحیح نظام بین الملل حاکم داشته باشد. یا او نیز مانند اردوغان میخواهد از کارت روسیه در ترغیب غرب بهره مند شود و سیاست های منطقه ای خود را عملی کند.

عربستان که خود را دست خالی از تحولات اخیر دیده است و ترکیه به عنوان شریک خود در حمایت از تروریست ها را از خود دور درک کرده است می کوشد دست و پازنان از این قائله امتیازی به دست آورد. آنها که مشاهده کرده اند اردوغان به روسیه نزدیک شده و از این راه بر غرب فشار می آورد تقلیدوار حرکت کرده، رفتارهای مشابه انجام میدهند. ولی در نظر ندارند محذورات بسیاری پیش روی دارند که مانع خواهد شد.

گذشته از وابستگی عمیق به واشنگتن و جایگاه عربستان در سیاست منطقه ای و جهانی امریکا نباید از نقش متعصبان مذهبی مستقر در عربستان گذشت زیرا آنها خود بخشی از تصمیم سازی و تصمیم گیری را در حوزه سیاست خارجی بر عهده دارند که نمی شود سعودی را به آسانی از حمایت تروریست ها در سوریه و عراق دور کرد. سیاستی که مورد قبول ایران و روسیه نیست و باعث شده است امتیازات گاها شوکه آور سعودی ها به پوتین با بی توجهی وی رو به رو گردد. اما آنکارا تعصبی روی حمایت ترورست ها نداشته و از آنان حمایت های تاکتیکی داشته است. حمایتی که از فردا روز می تواند به خواسته روسها محو شود.

مشخص نیست جبیر دقیقا چه امتیازی برای روسها در نظر دارد. اما چرا نمی داند که روسها به عنوان یک دوست استراتژیک، ایران، عراق و سوریه را در کنار خود می بیند که آنها را بی نیاز از نفوذ بیشتر در خلیج فارس و خاورمیانه می کند؟ تعجب آور است اگر نخواهد به این نکته مهم توجه کند. از سویی تا آنجا که میدانیم روابط اسرائیل و مصر نیز بسیار نزدیک و دوستانه با مسکو بوده و هست. کجای این منطقه را به روسها هدیه خواهند داد؟ به نظر منطقه مهمی باقی نمانده است!

نفت، قسمت مهمی از اقتصادِ تحتِ فشارِ تحریمِ روسیه را شامل می شود. فروش نفت و گاز به جهان تامین کننده هزینه های روسیه است که با شیطنت های عربستان و امریکا با افت قیمت رو به رو گشته است اما گمان نمی رود قیمت پایین نفت تنها به شیطنت های یاد شده برگردد و عوامل متعددی از جمله کاهش رشد توسعه اقتصادهای بزرگ دنیا، جایگزینی انرژی های نو و قابل تجدید به جای انرژی های فسیلی و نفت شیل برمی گردد، لذا این قول که با تلاش عربستان نفت افزایش قیمت خواهد یافت نیز نمیتواند برای مسکو قابل توجه باشد.

بهتر است ریاض در را بر پاشنه سابق بگرداند و راهی که ترکیه می رود را نرود زیرا آنها به اندازه عربستان دچار محذورات متعدد نیستند. از سوی دیگر ترکیه کشوری که خمیر بازی امریکا و غرب باشد نیست و تا اندازه زیادی در بازی های سیاسی منطقه و جهان مستقل عمل می کند. درست است گاهی مهره شطرنج بازی بزرگان شده و نقش سرباز را داشته اما اغلب مشاهده شده مثل امروز سوار بر اسب شاهانه می تازد.

پادشاه در عربستان سرباز امریکا در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه است. اگر از ینگه دنیا دستور نزدیکی به روسیه صادر شود، چنان خواهد شد، و اگر دستوری خلاف این صادر شود اتفاق دیگری رخ خواهد داد.
در آینده نزدیک عربستان به لاک محافظه کاری پیشین فرو خواهد رفت و سرگرم تقویت مدارس مذهبی خود در منطقه و جهان از یک سو، و تلاش برای افزایش قیمت نفت و پیدا کردن مشتریان بیشتر خواهد شد زیرا کسری بودجه می رود . اقتصادشان را به زانو در آورد.

* کارشناس ارشد روابط بین الملل

 

انتهای پیام /  مهدی مرادی
1510 کلیک ها  سه شنبه, 02 شهریور 1395 16:26
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا