اسطوره ای که زاده رنج بود

وقتی خبردرگذشت اسطوره راشنید با آه وحسرتی برخاسته از درون زخم دیده اش گفت :راحت شد!

آنگاه سررا درمیان دستها گرفت وبا بغضی در گلوبه نقطه ای در زمین خیره شدو درسکوتش اشک ریخت .بعد به حرف آمد و گفت: گاهی مرگ ، آدمها را ازاعماق فراموشی هابر سرزبانها می آورد ودرگپ وگفت بسیاری از آدمها ، ناگفته ها ونادیده هایی عیان میشوند که باورش بسیار سخت است اما واقعیت دارد اگرچه دردناک.
اما مرگ  گاهی با همه اندوهی که دارد از برخی آدمها اعاده هویت وحیثیت می کند .
تلخ است اما این بخشی از واقعیت زندگی و تاریخ پرازدرد و حسرت ما است.بگذاراو و زمانه اش به گونه ای روایت شوندتا تاتشری باشد بر وجدانهای خفته ومناسبات ِغلط نهادینه شده که ورزش و فراتراز آن را درتاروپود عنکبوتی خود دارد  تکانی دهد و به خود بیاورد. سخن درباره حمید جاسمیان اسطوره کم نظیر و خوشنام مکتب شاهین است .
 این نخبه ورزشی زاده رنج و محرومیت بود .او در خانواده ای زحمکتش و مهربان و آگاه به رنج مردم محروم و ستمدیده در آبادان به دنیا آمد و با حمایت های همه جانبه برادرش زنده یاد عبدالمجید جاسمیان و راهنمایی های استاد دهداری  پله های ترقی را در ورزش طی کرد .حمید جاسمیان به دلیل استعداد و توانایی های ارزشمندی که داشت پس اززنده یاد دهداری دومین فوتبالیستی بودکه از آبادان به شاهین  تهران و تیم ملی فراخوانده شد .جاسمیان از همان نوجوانی استعداد و مهارت هایش را در مدرسه نشان داد و چشمها را به سمت خود جلب کرد .
 فوتبال آبادان با این چهره مهربان و دوست داشتتی بیش از پیش مطرح واوبه یکی از چهره های الهام بخش در فوتبال آبادان و خوزستان تبدیل شد.از آبادان و فضای کارگری و ورزشی این شهر تواضع و وقار وانسان دوستی و معرفت و صداقت و تلاش برای موفقیت راآموخت و در زندگی ورزشی و پساورزشی خود به کار گرفت .
جاسمیان علیرغم بی توجهی های فدراسیون فوتبال ووزارت ورزش به پیشکسوتان ملی باسختی ها و کمبودهای زندگی ساخت  تا عزت و حرمت خویش و مکتب شاهین وشان ورزشکار ملی را حفظ کرده باشد . اسطوره سالهای سال با دو درد بزرگ "تنگدستی " و" قهرمان و تنهایی " و شندرغاز حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش ماهها در مسافرخانه ای قدیمی  روزگارگذراند تا آنسوی چهره زمانه بی رحم زمانه و ساختار بی وجود وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال و شعارهای توخالی آنان عیان شود . گذران زندگی  آن هم در اقتصادی بحرانی وتورمی آن چنان دشواربوده و هست که دمار از روزگار اکثریت مردم در آورده است و او در درون  این اقتصادبیمار وتاثیرات آن  زندگی کرد وسرانجام با ابتلابه کرونای لعنتی درگذشت .
فرصت طلبان می گویند در مناسبات پیچیده باید آدمی چند لایه و اهل تظاهرونان به نرخ روز خور باشی تا بتوانی دوام بیاوری و از خوان خودیها بهره مند شوی والا باید در سکوتی غم انگیزلحظه لحظه بمیری!! درتفکر سوداگرانه شعار "پهلوان زنده را عشق است" یک واقعیت است. اما سکانداران ورزش هیچ گاه این سخن رابرزبان نیاورده و نمی آورند تا کسی ازبرخی نیات واهداف کاسبکارانه آنان باخبر نشود.
آنان با تظاهر از مولا علی( ع )و پوریای ولی سخن گفته و می گوینداما در عمل چیز دیگری اتفاق افتاده است .قهرمان تا قهرمان است و مدال و افتخار کسب می کند اورا می ستایند و بر صدر می نشاننداما پس از پایان دوران افتخار آفرینی اگر به جایی وصل بود که همای سعادت بردوش او نشسته و گرنه باید او رادر گذر زمان دردیار فراموش شدگان یافت .
همان جایی که بسیاری از نام آوران و اسطوره ها همچون شمع قطره قطره سوختند وبااندوهی جانفرسا روزگار گذراندند .اینجا  پهلوان زنده و وابسته را عشق است ! انگار که قبح این تفکر و منش به چشم هیچ یک ازآقایان نمی آید.
متاسفانه این نگاه به یک رویه و عادت تبدیل شده است .آثارعادت به فرصت طلبی و تظاهرواطاعت کورکورانه شاید درابتدا انحرافی را نشان ندهدامادر ادامه جامعه را دچار بحران  اخلاقی ورفتاری می کند.
 حمید جاسمیان در عمر نسبتا طولانی خودسختی های زندگی را محجوبانه تحمل کرد اما هیچ گاه کسی از او نپرسید که مشکلات تو در پیر سالی چیست؟نه باشگاه پرسپولیس که اولین کاپیتان آن  بودونه فدراسیون فوتبالی که شعارتکریم پیشکسوتان ملی اش گوش زمین و زمان را کر کرده است  مشکل عمده اورا که داشتن خانه ای  بودبرطرف نکردند .
فدراسیون فوتبال در این سالهای طولانی حتی نتوانست خانه ای کوچک در تهران بزرگ به او اختصاص دهدتا او در سالها و ماه های آخر عمرش در مهمانخانه ای قدیمی واقع درمیدان توپخانه تهران سر نکند . دریغ و درد !! ازبس که دلسوزان و ورزشی نویسان متعهد و انجمن های مردم نهاد پیشکسوتان ورزشی  درباره این  بی توجهی ها گفتند و نوشتند و عملی در خور واساسی ندیدندسالها است که دیگربی خیال این نهادهای ورزشی شده اند.
فدراسیون فوتبال و نهادهای وابسته به وزارت ورزش و جوانان  تکریم پیشکسوتان ملی را در حد برگزاری یک مراسم جشن تولد و دادن چند هدیه و لوح تقدیر و مختصر مقرری  تعریف کرده اند  تا در گزارش های عملکرد پایان سال با نام مونقره ایهای  نام آور پز بدهندو.‌..  در این چهار دهه علیرغم نقدها و ارائه برنامه های  سازنده  گوش شنوا و رویه با ثباتی  برای حفظ حرمت و کرامت قهرمانان بازنشسته و پیشکسوتان ملی یافت نشده است.
شاید نسلی بادرک ضرورتهای زندگی با ارائه راهکارهای  آسیب شناسانه و برنامه هایی همراه با تصویب ردیف  بودجه های حمایتگرانه به شکل  قانونمند  سکان دار ورزش شود.
 ایران را برای همه ایرانیان بخواهد وقهرمانان و پیشکسوتان ملی اش را با همان سادگی وشان واستقلال فکری  و صداقتشان صاحبداری کند .ضمن ادای احترام به روح بزرگ این اسطوره بزرگ و چهره ماندگارفوتبال ایران امید که فقدان حمید جاسمیان و رنجها و آزردگی هایش  نظرها را به سمت و سوی  حفظ حرمت باشندگان و آیندگان جلب کند . ازدل نرود هرآنکه از دیده برفت . روحش شاد و یادش گرامی.
انتهای پیام /  عبدالکاظم دریساوی
434 کلیک ها  جمعه, 10 ارديبهشت 1400 19:02
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا