همان فلاسفه بزرگی که دوران های تاریخ اندیشه و زندگی را به عصر ایدئولوژی و روشنگری وخردو... تقسیم کردند و از درون آن برای آزادی و حقوق انسانی و عدالت اجتماعی و سعادت همگانی مستدل ترین تعاریف را که حاصل تجارب تلخ تاریخی بشر بود برای جامعه و تاریخ به یادگار گذاردند.
اما ترامپ از همان آغاز کار از روشنگری چیز دیگری را برداشت کرده بود. چیزی به نام "عصر جدید،" عصری که در آن آمریکای او دیگرنباید "شکست" بخورد .این روایت دونالد ترامپ رئیس جمهور تمامیت خواه و قلدر و خودشیفته آمریکا بود. او گفته بود که «جنگ تجاری واقعی باچین سی سال پیش آغاز شد و آمریکا در آن شکست خورد، اما حالا عصر جدیدی آغاز شده که ما دیگر در آن شکست نمی خوریم!!» او نه فقط برای چین بلکه برای همه جهان خط و نشان کشید و همه هزینه های تجاوزگری امپریالیستی را از آنان طلب کرد .
کسی نبود که به این تاجر پیشه "دمدمی مزاج " بدزبان پرخاشگرکه کیفیت مزاج او را اتاقهای فکر امپریالیستی و روح آنارشیست او مشخص می کردند بگوید ویژگی های این عصر جدید این نیست که به آن رسیده ای .نکند دیپلماسی ناو هواپیمابر و فروش کلان انواع جنگ افزارها و توطئه ها و تحریمهای ظالمانه برای سرنگونی رژیم ها و دولتهای قانونی و راه انداختن جنگ های ویرانگر و آوارگی میلیونها نفر از مشخصات این عصر بوده و ما از آن غافل بوده ایم؟ یکی دوباره برود چارلی چاپلین آن انسان گرای بزرگ و دوست داشتنی را صدا بزند تا دو فیلم عصر جدید و دیکتاتور بزرگ را باردیگر به قلدرترین پرزیدنت طرد شده وهمفکران و جانشیان او نشان دهد تا بار دیگرببیند و ببینند که سرنوشت مدعیان آقایی بر جهان و شکست ناپذیری آنان به کجا ها ختم شده است .
وقتی خبرنگار ABCنیوز پس از مشاهدات خود از هجوم طرفداران عصبی و آنارشیست ترامپ به نهادهای قانونگذاری و حاکمیتی در گزارش خود اعلام کرد «من در بغداد نیستم ، درکابل نیستم ، درجای خطرناکی خارج از مرزها نیستم ، اینجا پایتخت امریکاست وجهان دارد ما را تماشا میکند» ، چهره واقعی ترامپیسیم و رفتار اوباش تحریک شده از سوی "پرزیدنت" آنارشیست را با این گزارش زنده به وضوح نشان داد .
تصویر واقعی دمکراسی و سطح نازل آگاهی و پوپولیسم امریکایی پیش چشم جهانیان به عریان ترین شکل دیده شد .
حالاپس از تماشای این صحنه های واقعی آدمی باخود می گوید جهان در این چهارسال با چه انسان نمای درنده ای روبرو بوده است ؟! عصر روشنگری از نگاه ترامپ چیزی نبود و نیست جز روشنگری به زبان زور و تحریم و جنگ و دیپلماسی ناوهای هواپیما برو کسب حداکثر سود درهر مذاکره و معامله ای !!
او و همفکرانش با فریب مردم امریکا با طرح شعاراحیای عظمت و برتری آمریکا به دنبال تحقق این خواسته بود: «ما همه ثروتهای جهان را می خواهیم روشن است یا دوباره روشنگری کنیم؟!!» اما زندگی و تاریخ دست رد به سینه او زد اگرچه او هزینه های زیادی را به بشریت تحمیل کرد . حالا دراین بزنگاه مهم تاریخی امریکا و جهان می توانند برای همه آنچه را که این قلدر بر آنان تحمیل کرده محاکمه اورا خواستارشوند . محاکمه ترامپ از سوی دادگاه عالی امریکا می تواند به عنوان سرفصلی نوین در تاریخ دمکراسی قلمداد شود تا بعداز آن فرد یا گروه و حزبی با دیدگاه هدف سروری و شیوه های شبه فاشیستی و زورگویی وحنگ افروزی و باج ستانی در هیچ جای دنیا فرصت عرض اندام نیابد .
محاکمه ترامپ در امریکا می تواند به عنوان مهمترین دستاورد دمکراسی برای امریکا و جهان و تجربه ای فوق العاده و ارزشمند برای بشریت باشد.