به گزارش راستین آنلاین، یلدا ابتهاج فرزند هوشنگ ابتهاج(سایه) بامداد امروز چهارشنبه ۱۹ مردادماه ۱۴۰۱ در صفحهی اینستاگرام خود از درگذشتِ این شاعر نامدار ایرانی خبرداد.
ابتهاج متولد ۱۳۰۶ شمسی در رشت بود. «سراب»، «سیاهمشق»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو» و «تاسیان» از جمله آثار او هستند.
امیرهوشنگ ابتهاج غزلسرای معاصر ایرانی با دقت در اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر روزگارش، مقداری احساسات شخصی خود را در شعرهایش گنجاند و با نفوذ عاطفه در غزلهایش و پرداختن به موضوعات روز جامعه توانست بیانگر نیازهای مردم باشد.
زندگینامه هوشنگ ابتهاج
میر هوشنگ ابتهاج در روز یکشنبه، ششم اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد، وی اولین فرزند میرزا آقا خان ابتهاج و فاطمه رفعت و تنها پسر یک خانواده ۴ فرزندی بود. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پور سینای این شهر بود.
هوشنگ ابتهاج شروع تحصیل و ادامه تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات دبیرستانی در مدارس عنصری، قاآنی، لقمان و شاهپور در شهر رشت سپری کرد و بعد برای کلاس پنجم متوسطه در دبیرستان تمدن تهران مشغول به تحصیل شد.
امیرهوشنگ نوجوان گرچه در درس و مدرسه کوشا نبود اما شیفته مهارتآموزی شد و در کنار نقاشی و مجسمهسازی، به دیگر هنرها نیز علاقهمند بود. بهگفته خودش: در همان هشت تا دهسالگی برای غذا پختن حرص میزدم. یک بار هم سه ماهِ تابستان مرا فرستادند پیشِ یک خانم خیاط. شاید چون در خانه شلوغ میکردم. گلدوزی و دِسْمِهدوزی هم از او یاد گرفتم. مدت کوتاهی هم پیش «موسیو یرواندی» پدر «جرج مارتیرسیان» نوازنده ارکستر سمفونی تهران، مشق ویولن کردم.
هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۱۸ با موسیقی و سرودن شعر آشنا شد. وی در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزل سرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران مشغول به کار بود.
وی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران، پس از کنارهگیری داوود پیرنیا و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزلهای او توسط خوانندگان ترانه اجرا شده است.
همسر هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد.
فرزندان هوشنگ ابتهاج
حاصل ازدواج هوشنگ ابتهاج و آلما مایکیال چهار فرزند به نامهای یلدا «۱۳۳۸»، کیوان «۱۳۳۹»، آسیا «۱۳۴۰»، و کاوه «۱۳۴۱» است.
آثار هوشنگ ابتهاج
- نخستین نغمهها (۱۳۲۵)
- سراب (۱۳۳۰)
- سیاه مشق (فروردین ۱۳۳۲)
- شبگیر (مرداد ۱۳۳۲)
- زمین (دی ۱۳۳۴)
- چند برگ از یلدا (آبان ۱۳۴۴)
- یادنامه (مهر ۱۳۴۸) (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
- تا صبح شب یلدا (مهر ۱۳۶۰)
- یادگار خون سرو (بهمن ۱۳۶۰)
- حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
- تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح غزلهای حافظ است. این اثر با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در سال ۱۳۷۲ از طرف نشر کارنامه به چاپ رسید. بار دیگر نیز با تجدید نظر و اصلاحات جدید منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش و حافظشناسی کرد. این کتاب حاصل تمام آن تلاشها و زحمات است که در مقدمه آن را به همسرش آلما پیشکش کرده است.
توصیف تعدادی از مجموعههای شعر هوشنگ ابتهاج به اختصار
اولین نغمهها / نخستین نغمهها: سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعه «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوه کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. اولین نغمهها در غزل از حیث زبان به حافظ بسیار نزدیک شده است. غزلهای عاشقانهی او همراه با مضامین اجتماعی نهفته در آن، غزل وی را به بهترین غزلهای معاصر بدل ساخته است.
سراب: سراب نخستین مجموعه او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی.
سیاه مشق: مجموعه «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد و شهریار پیش گفتاری در مورد غزل دربار آن مینویسد.
شبگیر: سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با مردم همگام شد. مجموعه «شبگیر» پاسخگوی این اندیشه تازه اوست که در این رابطه اشعار اجتماعی با ارزشی پدید میآورد. مجموعه شبگیر و زمین نشان میدهد.
چند برگ از یلدا: مجموعه «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
اشعار هوشنگ ابتهاج
نمونهای از اشعار هوشنگ ابتهاج:
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت / در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد / تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
ماجرای مهاجرت به آلمان هوشنگ ابتهاج
سایه درباره مهاجرت به آلمان گفت: رفتن من به آلمان اجبار نبود، اول یکی از بچههایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچه ام تنها نباشد، بعد بچههای دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم، بالاخره من هم سال ۶۴ رفتم. مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم
زندگی در آلمان
هوشنگ ابتهاج درباره زندگیاش در آلمان میگوید: در طول روز دو سه ساعت بیشتر نمیخوابم، صبح خیلی زود بیدار میشوم، چایی درست میکنم و با کمی نان خشک صبحانه میخورم. روزها مینشینم تلویزیون تماشا میکنم و میبینم دنیا روز به روز دیوانه تر میشود، بعد ناهار میخورم و دوباره دیوانگی دنیا را تماشا میکنم که بدانم آخر این دیوانگی دنیا به کجا خواهد کشید.
بعد شب هم کمی میروم و میخوابم، ویروس شعر گفتن هم همیشه هست و هر از گاهی چیزهایی مینویسم.
سایه شدن ابتهاج
هوشنگ ابتهاج در استدلال نام شاعریاش یعنی سایه میگوید:
حروف و کلمات برای من رنگ دارند: ر خاکستری، گ نارنجی و ج سیاه است. ی کلمات برایم سرد و گرماند: سایه کلمهای سرد است، گلابی کلمهای گرم. بهگمان من در کلمه سایه یک مقدار آرامش و خجالتیبودن و فروتنی و بیآزار بودن هست؛ اینها برای من جالب بود و با طبیعت من میساخت.
خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا حروف نرم بدونادعایی است. در آن نوعی افسوس است و ذات معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابلِ خشونت و حتی میشود گفت وقاحت.
جایزه صلح سایه
در روز ۱۲ مهر سال ۱۳۹۷ در مراسم پایانی «ششمین جشنواره بینالمللی هنر برای صلح»، نشان عالی با عنوان «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و سه هنرمند دیگر اهدا شد.