به گزارش پایگاه خبری راستین آنلاین، نمایشگاه گروهی عکس تئاتر «قابهای خیال انگیز» حاصل تلاشهای چندساله ۵ عکاس به نامهای مسعود عطارهادی، پیام احمدی کاشانی، فرزاد جمشیددانایی، لیلا محرمپور و فهیمه علی بیگی در ژانر عکاسی صحنه و در شاخه تئاتر است که از روز شنبه، ۱۷ اردیبهشت ماه تا روز جمعه، ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در نگارخانه شیخ هادی به نمایش درآمده است از اینرو، به این بهانه، خبرنگار پایگاه خبری راستین آنلاین یک گفتگوی اختصاصی با یکی از عکاسان شرکت کننده در رویداد، فرزاد جمشیددانایی درباره عکاسی ترتیب داد و درباره تاثیر کرونا بر عکاسی تئاتر گفت که از مزایای شیوع ویروس کرونا این بود که باعث ایجاد تمایز شد بین عکاسانی که فقط ادعای عشق به تئاتر و عکاسی را داشتند و آنها که واقعا عاشق عکاسی تئاتر بودند زیرا در آن روزگار و تا موقعی که اوضاع کم کم به سمت عادی شدن رفت، خیل عکاسانی که در روزهای اخیر دوباره به تماشاخانهها هجوم آوردند، در خانه سنگر گرفته بودند و آنها که در آن شرایط سخت از اجراها حمایت میکردند، تعدادشان به اندازه ده تا انگشت دو دست نبود. خلاصه که عشق، شرط و شروط ندارد و عاشق، بیقید و شرط خواهان معشوق خیالانگیزی همچون تئاتر است.
فرزاد جمشیددانایی، عضو انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران و عضو انجمن صنفی سراسری عکاسان تئاتر ایران است که با گروههای نمایشی مختلف در مقام عکاس گروه نمایشی همکاری دارد.
او هم اکنون دبیر بخش فرهنگ و هنر پایگاه خبری گیتی آنلاین است و به عنوان خبرنگار هنری و منتقد هنری با رسانههای مکتوب همکاری دارد.
گفتنی است؛ وی سابقه کارگردانی در عرصه تئاتر و فیلم کوتاه و همچنین، نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی چند فیلم کوتاه را در کارنامه دارد.
ورود به دنیای عکاسی
فرزاد جمشیددانایی ورودش به عکاسی تئاتر را اینگونه توصیف کرد و گفت: من پیش از اینکه عکاس تئاتر باشم، دستیار کارگردان تئاتر بودم و با چند گروه نمایشی همکاری داشتم که به علت اینکه در تمرینات و اجرای آنها رفتار غیرحرفهای موج میزد، برای مدتی از دستیار کارگردانی کناره گرفتم که همزمان با خرید دوربین عکاسی dslr شد زیرا پیشتر در کلاسهای فوق برنامه عکاسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران- شمال شرکت میکردم و برنده چند جایزه شده بودم.
او ادامه داد: به مرور، در اجراهای عکاسان و خبرنگاران شرکت کردم سپس با یک رسانه خبری به عنوان عکاس خبری و خبرنگار هنری وارد همکاری شدم و به طور تخصصی در حوزه عکاسی تئاتر برای رسانه نامبرده گزارش تصویری تهیه میکردم و با گروههای نمایشی ارتباط میگرفتم تا اینکه با آنها قطع همکاری کردم و به رسانه دیگری ملحق شدم و باز روز از نو روزی از نو.
وی طریقه آشنایی عکاسان با هم را اینگونه توصیف کرد: من از زمان حضور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران- شمال در سال ۱۳۹۳، پیام احمدی کاشانی را میشناسم و رفاقتی دیرینه داریم و مسعود عطارهادی نیز دوست مشترک من و پیام احمدی کاشانی است. با بقیه عکاسان شرکت کننده در رویداد در سالهای گذشته و به هنگام فعالیت به عنوان عکاس تئاتر آشنا شدم تا اینکه همکاریهای گاه و بیگاه میان ما با لیلا محرمپور و فهیمه علی بیگی شکل گرفت و آنقدر عمق پیدا کرد که در حال حاضر به عنوان یک گروه عکاسی و گروه رسانهای در حوزه تئاتر در کنار عضویت در هیئت مدیره کانون عکس اندیشه (فرادید) با هم و در کنار هم فعالیت میکنیم.
عکاس نمایش «جُمعه کَشی» به کارگردانی اسماعیل خلج، ایده شکل گیری این نمایشگاه گروهی را بدین صورت شرح داد: این آشناییها و همکاریها اعتماد میان اعضای این گروه را به صورت روزافزون افزایش میداد و رفته رفته نوع و شکل همکاریها دیگر گنجایش تواناییهای اشخاص را نداشت در نتیجه تصمیم گرفته شد از ظرفیتها به شکل بهتری استفاده کنیم و به ورود به وادی برگزاری نمایشگاههای انفرادی و گروهی اندیشیده شد و از آنجا که چهار تن از اعضا عضو انجمن صنفی عکاسان تئاتر هستند، الویت اول با عکس تئاتر بود که ثمرهی آن «قابهای خیال انگیز» است.
عکاسی تئاتر یکی از شاخههایی که قدرش را نمیدانند
عکاس نمایش «بودای بزرگ کمکشان کن» به کارگردانی نادر نادرپور، عکاسی تئاتر را یکی از شاخههای قدرنادیده در حوزه عکاسی ارزیابی کرد با توجه به اینکه به شکل آنچه که در اروپا و آمریکا رایج است در اینجا اینطور نیست و به طور کامل تبدیل به یک ژانر شده است و گفت: عکس تئاتر، عکس سینمایی و عکس کنسرت که آنها را در ژانر عکاسی صحنه دستهبندی میکنند، به نسبت عکاسی تبلیغاتی و عکاسی طبیعت از امکان درآمدزایی اندکی برخوردار هستند و اغلب به جنبهی خبری آنها در رسانهها توجه میشود و بازدیدکنندگان آثار به تابلوهای عکس به چشم یک عکس از یک چهره مشهور در ابعادی بزرگ مینگرند که برای تماشا دلنشین است و اندک کسانی هستند که رغبت به خریداری آثار نمایند بنابراین تعداد فروش تابلوهای عکس طبیعت به مراتب بیش از یک قطعه عکس تئاتر، سینما و کنسرت است.
عضو هیئت مدیره کانون عکس اندیشه (فرادید) خطراتی که عکاسان با آنها برای عکاسی از یک نمایش تئاتر دست و پنجه نرم میکنند، اینچنین برشمرد: با توجه به افزایش نجومی قیمت لوازم دیجیتال همچون موبایل و به ویژه دوربین عکاسی و اینکه عکاسان در معابر شلوغ و اصلی شهر رفت و آمد میکنند با کیف و کوله پشتیای که نشانگر عکاس بودنشان است، در معرض حمله سارقان و زورگیران هستند و در سالهای اخیر، این سرقتها بارها گزارش شده است و عکاسان تئاتر علاوه بر عکاسان خبری یکی از طعمههای دزدان هستند.
او افزود: وقتی دوربین عکاسی یک عکاس به سرقت برود، با وضعیت معیشتی حال حاضر به هیچ عنوان قابل بازگشت و جایگزینی نیست که حتی بتواند با دوربینی با همان مدل دوباره به سرکار بازگردد. در چند سال گذشته و به علت تورم افسارگسیخته، بسیاری از عکاسان امکان ارتقای تجهیزات عکاسی خودشان را از دست دادهاند و همینطور پیش برود، برخیها هرگز این امکان را نخواهند یافت.
دبیر بخش فرهنگ و هنر پایگاه خبری گیتی آنلاین ازعدم حمایت انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران از عکاسان عضو گلایه کرد و گفت: حدود یک سال است که عضو هستیم و در این یک سال، فقط به تبریک تولد اعضا اکتفا کردند و حتی پوستر نمایشگاههایی که اعضا در آنها حضور دارند را محض دلخوشی در صفحه اینستاگرام منتشر نمیکنند. مطالبات دیگر که بماند! در سال ۱۴۰۰، یک نمایشگاه انفرادی به اسم «سکوت» برگزار کردم و گفتند صفحه تازه تاسیس است و امکان انتشار نیست اما در زمان برگزاری رویداد، آرزوی سلامتی برای یکی از اعضا کردند که آن روزها درگیر بیماری بود؛ اینطور که به نظر میرسد تولد یا بیماری اعضا، مسئلهای مهمتر از یک رویداد تخصصی در حوزه عکاسی تئاتر برای گردانندگان یک انجمن صنفی تخصصی در حوزه عکاسی تئاتر است!
او ابراز امیدواری کرد: امید است کسانی که قبول مسئولیت میکنند، فقط به فکر اسم و شهرت نباشند و قدمی در راستای مسائل صنفی در این روزگار وانفسا بردارند.
عکاس نمایش «اشباح» راجع به تاثیر کرونا بر عکاسی تئاتر گفت: از مزایای شیوع ویروس کرونا این بود که باعث ایجاد تمایز شد بین عکاسانی که فقط ادعای عشق به تئاتر و عکاسی را داشتند و آنها که واقعا عاشق عکاسی تئاتر بودند زیرا در آن روزگار و تا موقعی که اوضاع کم کم به سمت عادی شدن رفت، خیل عکاسانی که در روزهای اخیر دوباره به تماشاخانهها هجوم آوردند، در خانه سنگر گرفته بودند و آنها که در آن شرایط سخت از اجراها حمایت میکردند، تعدادشان به اندازه ده تا انگشت دو دست نبود. خلاصه که عشق، شرط و شروط ندارد و عاشق، بیقید و شرط خواهان معشوق خیالانگیزی همچون تئاتر است.
عکاسی تئاتر عضو جدا نشدنی هنرهای نمایشی
نویسنده نمایشنامه «ناکجاآبادی ها» درباره برنامههای آتیاش عنوان کرد: «خوالیگران ضحاک» نوشته دینا جادری؛ از آثار برگزیده فراخوان استعدادهای نمایشنامهنویسی «کتاب آواژ» و به کارگردانی من در دومین دوره جشنواره نمایشنامه خوانی سایه بان نمایشنامه خوانی خواهد شد.
فرزاد جمشیددانایی در سخنان پایانی یادآور شد: عکاسی تئاتر مثل دیگر بخشهای یک نمایش همچون کارگردانی، طراحی صحنه و لباس، طراحی نور و غیره، یک عضو جدانشدنی از پیکره هنرهای نمایشی است و همانگونه که اهمال کاری در هر یک از زمینههای گفته شده نمودی بیرونی در نظر تماشاگران دارد، عدم توجه مناسب به بخش عکاسی تئاتر نیز رخ مینماید و بر کلیت اثر تاثیر میگذارد.