• نقد و بررسی فیلم سینمایی «روز صفر» سعید ملکان؛

آیا برای حفظ امنیت کشور وجود چنین قهرمانانی لازم است؟!

آیا برای حفظ امنیت کشور وجود چنین قهرمانانی لازم است؟!
   
آیا برای حفظ امنیت کشور وجود چنین قهرمانانی لازم است؟! |||| ||||

آنچه که در فیلم سینمایی «روز صفر» سعید ملکان جلب توجه می‌کند، شخصیت‌سازی قهرمان اثر، رضا با بازی امیر جدیدی است که سوال پیش رو به ذهن مخاطبان متبادر می‌سازد: آیا برای حفظ امنیت کشور وجود چنین قهرمانانی لازم است؟! 

فیلم سینمایی «روز صفر» نوشته سعید ملکان و بهرام توکلی و به کارگردانی سعید ملکان، محصول سال ۱۳۹۸ سینمای ایران است که در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر در ۵ رشته‌ی بهترین طراحی لباس برای امیر ملک پور، بهترین جلوه‌های ویژه برای محسن روزبهانی، بهترین فیلم از نگاه ملی، بهترین فیلم از نظر هیئت داوران و بهترین فیلم اول، همگی برای سعید ملکان برنده سیمرغ بلورین شد و از ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ اکران اثر در سینماهای سراسر کشور آغاز شده که تا کنون به فروش ۷ میلیارد و ۳۱۲ میلیون تومانی دست یافته است از اینرو، در سطور پیش رو، نقاط قوت و ضعف نخستین ساخته سینمایی سعید ملکان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 
در افتتاحیه اثر و در هنگام معرفی شخصیت ضدقهرمان آنچه که جلب توجه می‌کند فضاسازی بصری «روز صفر» با الهام از صحنه‌ی قطار ماشین‌ها در فیلم سینمایی «مکس دیوانه؛ جاده خشم» جُرج میلر است هنگامی که قصد حمله به مکس (تام هاردی) و فرمانده فیوریوسا (شارلیز ترون) و بازپس گیری فراری‌ها را دارند. علاوه بر اینکه وقتی ساعد سهیلی در نقش عبدالمالک ریگی از کوه صعود می‌کند و سیر ماشین‌ها از مقابل او می‌گذرند، قصد اثر شمایل‌سازی دیگری از ضدقهرمان اثر بر مبنای قیاس با ابهت و جبروت جو جاویدان با نقش آفرینی هیو کینز- برن است چنانکه در دقایق ابتدایی، توقعات مخاطبان را به سقف می‌رساند بدین صورت که قرار است با یک نبرد جانانه بین ضدقهرمان و قهرمان اثر با نقش آفرینی امیر جدیدی مواجه شوند هرچند هیچ گاه انتظارات تماشاگران را برآورده نمی‌سازد و آن‌ها را سرخورده و ناامید به حال خودشان وامی گذارد. 

 

 

در ادامه، رضا (امیر جدیدی) معرفی می‌شود که مثل جیمز باند و شخصیت‌های جاسوس فیلم‌های آمریکایی سر از کاناپه دلال اطلاعات آلمانی (ناتالی لیندمان) درمی آورد و اطلاعاتی که در دقایق اول بین رضا و دلال اطلاعات آلمانی رد و بدل شده و مخاطب به عنوان معرفی شخصیت قهرمان «روز صفر» باور کرده، به اعتراف شخصیت اصلی اثر، رضا دروغ است کما اینکه باز هم داستان دروغی دیگر به تماشاگران ارائه می‌شود. 

دروغگویی که در سراسر اثر راجع به رضا ادامه می‌یابد و فقط معطوف به کسانی نمی‌شود که مخاطبان می‌توانند خصلت دروغگویی وی را با توجیه خصومت بین دو طرف در مقام دشمن قسم خورده باور کنند و حتی به دایره همکاران خودش می‌رسد و منجر به مهم‌ترین و بارزترین ضعف «روز صفر» می‌شود اینکه قهرمان، دروغگوی بالفطره است و شغل اطلاعاتی و امنیتی رضا هرگز قادر به توجیه چنین صفتی در او نیست بنابراین تماشاگران از لحظه نخست چنین کشفی، از همذات پنداری با رضا سرباز می‌زنند و «روز صفر» به جای اینکه تقابل بین یک درستکار و یک خلافکار باشد، به تقابل بین یک خلافکار و یک خلافکار تقلیل می‌یابد زیرا قهرمان اثر در نگاه اول، هیچ نکته مثبتی ارائه نمی‌کند و فقط در جبهه‌ای فعالیت می‌کند که عنوان خوب‌ها را به خودش الصاق کرده است. 
لحن طلبکارانه، از خود راضی و خودشیفته رضا در برابر همکاران و زیردستان خودش نکته‌ی منفی دیگری است که جایگاه وی را از یک شخصیت قهرمان به آدمی عقده‌ای و دارای مشکلات روحی و روانی تنزل می‌دهد چنانکه مخاطبان از خودشان می‌پرسند: آیا برای حفظ امنیت کشور وجود چنین قهرمانانی لازم است؟! و چه بر سر سلحشور «آژانس شیشه ای» ابراهیم حاتمی کیا آمده است؟! 
در دوره کلاسیک، قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌ها سفید مطلق و سیاه مطلق تعریف می‌شدند و بنا به جایگاه شخصیت ها، در آن‌ها به وفور خصوصیات خوب و بد می‌گنجاندند تا قضیه تعلیم و تربیت خوانندگان و بینندگان و تشویق آن‌ها به دوری از امر مذموم و تشویق به انجام امر نیک رعایت شود و با گذشت زمان، قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌ها به سمت تهی شدگی از سفیدی مطلق و سیاهی مطلق رفتند و خاکستری رنگ شدند به طوری که خصوصیات خوب و بد در هر دو دسته شخصیت‌های قهرمان و ضدقهرمان وجود داشت با علم بر اینکه قهرمانان دارای خصوصیات خوب افزون و خصوصیات بد اندک بودند که تخطی آن‌ها از قانون، عرف‌ها و رسومات را برای توجیه اعمال قهرمانانه آن‌ها ممکن می‌کرد. ضدقهرمان‌ها برای اینکه انسانی و زمینی به نظر برسند، تبدیل به یک آدم دوچهره می‌شدند که غولی بی‌شاخ و دم و هیولایی در بیرون از خانه و فرشته‌ای مهربان و دلسوز برای اعضای خانواده‌ی خودشان هستند و گاهی حتی می‌توان دلایل آن‌ها برای انجام عمل ناشایست را پذیرفت و مورد مداقه قرار داد. 
در «روز صفر» رضا که قرار است قهرمان یک ملت در مقام مامور ویژه وزارت اطلاعات برای دفاع از کیان ایران زمین باشد در هیچ صحنه‌ای هیچ اطلاعاتی که تماشاگران به راستگویی وی شک نبرند، به بییندگان ارائه نمی‌کند و هر بار، اطلاعاتی می‌دهد، بلافاصله با دیالوگ بعدی پس می‌گیرد چنانکه سخنان رضا و آرمان‌های او برای کسانی که روی صندلی‌های سینماها می‌نشینند، به مرور وجاهت خودشان را از دست می‌دهند و همگان چشم انتظار صحنه‌های اکشن و نبرد وعده داده شده بین قهرمان و ضدقهرمان در افتتاحیه اثر می‌مانند که باز زهی خیال باطل! 

 

 

ساعد سهیلی در نقش عبدالمالک ریگی در تقلید لهجه یک سیر منطقی را دنبال نمی‌کند و گاهی از لهجه بهره می‌برد و زمانی دیگر، لهجه را از یاد و در صورتی که بدون لهجه از ابتدا تا انت‌ها سخن می‌گفت، خللی در باورپذیری اثر ایجاد نمی‌کرد غافل از اینکه بدین شکل، با قطع و وصل لهجه ارتباط مخاطبان با شخصیت نامبرده دچار اختلال می‌شود یا تمام مدت به لهجه پایبند می‌ماند. 

عبدالمالک ریگی در تمام مدت زمان ۱۱۰ دقیقه‌ای «روز صفر» یک شخصیت لاف زن تصویر می‌شود و اگر قصد ایجاد چهره‌ای ترسناک از وی برای یادآوری امنیت در کشور است، باید در توازن با رضا باشد که موازنه بین دو عنصر خوب و بد در اثر به درستی اتفاق بیافتد و اتفاق نمی‌افتد زیرا رضا در ۱۱۰ دقیقه به دنبال توطئه چینی برای دستگیری ریگی است بدون اینکه حتی ریگی فکر مواجهه با رضا را در سر بپروراند چون سرگرم اجرای نقشه «روز صفر» است. 
همچنین، کاروان ماشین ریگی که رضا آن‌ها را قلع و قمع می‌کند را نمی‌توان پاسخی مستقیم به خود شخص رضا پس از عملیات دستگیری «فاروق» با بازی تینو صالحی و خونریزی به راه افتاده نسبت داد زیرا عملیات سری است و کسی نباید از هویت مسئول پرونده مطلع باشد چه برسد به اینکه به خط مستقیم او زنگ بزند و او را به چالش دعوت کند؛ سکانسی که برای افزایش هیجان در روایت گنجانده شده است! هر عقل سلیمی پس از اینکه در یک عمل خلافکارانه موقعیت خودش را در خطر مشاهده می‌کند و خطر دستگیری را بیخ گوش احساس، به فکر رد گم کنی می‌افتد و ده‌ها نمونه مشابه در آثار گوناگون تلویزونی و سینمایی در ژانرهای جاسوسی، جنایی، معمایی، هیجان انگیز، ترسناک و اکشن وجود دارد که می‌توان به آن‌ها ارجاع داد همانند سریال «دِکستر» و دکستر مورگان با بازی مایکل سی. هال که پس از افشای این حقیقت در رسانه‌ها که قصاب خلیج در نیروهای پلیس فعالیت دارد، نشانه‌ها را طوری قرار می‌دهد که انگار همکار او، جیمز دوکس با نقش آفرینی اریک کینگ قاتل سریالی مورد نظر است و اینگونه از دستگیری و مجازات می‌رهد. 
صحنه تعقیب و گریز رضا با کاروان ماشین‌های ریگی دیگر صحنه‌ای است که نشان از علاقه سازندگان اثر به «مکس دیوانه؛ جاده خشم» دارد و در آثار مختلف سینمایی و به ویژه در کشور هندوستان، تقلید از این صحنه رویت شده که حاکی از تاثیرگذاری آخرین ساخته جُرج میلر در سال ۲۰۱۵ بر سینماگران و آثار پس از خودش است. گفتنی است؛ به زودی، قسمت دوم «مکس دیوانه؛ جاده خشم» اکران خواهد شد و در جدول زمانبندی اثر، تا کنون سال جاری، ۲۰۲۲ را برای انتشار تازه‌ترین فیلم جرج میلر در نظر گرفتند. 
در نهایت، ضدقهرمان بی‌دست و پا که عبدالمالک ریگی باشد، به دست قهرمانی که همه خصوصیات جسمی و رزمی یک قهرمان را دارد علی رغم اینکه پایبند هیچ گونه اخلاقیاتی نیست، دستگیر و تیتراژ پایانی اولین فیلم سینمایی سعید ملکان آغاز می‌شود؛ اثری که باعث می‌شود مخاطبان از سر ناچاری و با وجود صدها اشکال ریز و درشت، با اغماض نمره بهتری به اثری همچون «روباه» ساخته بهروز افخمی در سال ۱۳۹۳ نسبت به «روز صفر» بدهند زیرا حداقل ظرافت‌ها در شخصیت‌سازی مامور ویژه وزارت اطلاعات و توجه به جلب همذات پنداری تماشاگران را رعایت کرده است. 

 

 

 
 
انتهای پیام /  منتقد سینما و تئاتر/ فرزاد جمشیددانایی
804 کلیک ها  چهارشنبه, 14 ارديبهشت 1401 10:46
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا