پدیده ی محمود صادقی؛ بازگشت اصلاح طلبان به تندروی؟

راستین آنلاین :مجلس دهم شبیه مجلس ششم نخواهد شد. این نه فقط تحلیل اصولگرایان که خواست اصلاح طلبانی است که مجددا توانسته اند به عرصه سیاست ورزی رسمی بازگردند. حالا اگر مبنا را بر درستی این فرض بگذاریم، ظهور پدیده ای مانند محمود صادقی را چگونه می توان تفسیر کرد؟



پدیده محمود صادقی را چگونه می توان تحلیل کرد؟ آیا او نشانه ای از بازگشت اصلاح طلبان تندرو به سیاست ایران است یا نه، باید او را به عنوان یک پدیده فردی تفسیر کرد. پاسخ به این سوالات می تواند تصویری دقیق تر از شرایط موجود را پیش روی ما بگذارد و البته می تواند روشن سازد که چگونه باید با این پدیده مواجه شد.

محمود صادقی کیست؟

محمود صادقی دانشیار رشته حقوق در دانشگاه تربیت مدرس، وکیل پایه یک دادگستری، دبیر کمیسیون انجمن های علمی ایران، رییس هیات مدیره موسسه دارایی های فکری و فناوری مدرس، نایب رییس انجمن علمی حقوق مالکیت فکری ایران و عضو کمیته اخلاق پزشکی چند موسسه است.
 
پدیده ی محمود صادقی؛ بازگشت اصلاح طلبان به تندروی؟

محمود صادقی پیش از این معمم بوده و یک بار دیگر هم در انتخابات مجلس ششم در انتخابات شرکت کرده بود اما نتوانست وارد مجلس شود. صادقی آن زمان از حوزه دورود و ازنا کاندیدای انتخابات شده بود و قرار بود در لیست مجمع روحانیون قرار بگیرد اما شرایط این طور پیش نرفت. خودش می گوید: «قرار بود در لیست مجمع روحانیون باشم. من در منطقه مشغول فعالیت بودم و دنبال لابی کردن برای لیست نبودم. فکر می کردم به طور طبیعی در لیست قرار می گیرم اما نماینده وقت با لابی خیلی فشرده در لیست قرار گرفت. مجمع روحانیون برای مرحله اول کاندیدا معرفی نکرد و قرار شد اگر به دور دوم بروم حمایت کنند.»

با این وجود او به صورت مستقل در انتخابات حاضر ماند. انتخابات دورود و ازنا به مرحله دوم کشیده نشد و صادقی هم نماینده نشد. دو سال بعد و در خرداد سال 80 اتفاقی رخ می دهد که به دنبال آن صادقی ترجیح می دهد لباس روحانیت را کنار بگذارد. خودش ماجرا را این گونه تفسیر می کند: «خرداد 80 دچار یک عارضه مغزی شدم که احتمالا به دلیل سوابق مجروحیت در ناحیه جمجمه ام بود. مدتی به سختی با واکر تردد می کردم. مدتی هم ذوحیاتین! یا دوزیست! بودم. بعد به علت اینکه در شرایطی نبودم که بتوانم وظایف خاص روحانیت را که وعظ و خطابه است، انجام بدهم، از پوشیدن لباس خودداری کردم. معتقدم لباس روحانیت قداست و مسئولیت بالایی دارد و خودم را شایسته آن نمی دانم.»

نکته دیگ راین است که پدر محمود صادقی هم روحانی و نماینده مجلس بوده است. محمد حسین صادقی از اعضای حزب جمهوری بود که در دول اول مجلس از حوزه انتخابیه دورود و ازنا راهی مجلس می شود. او هفتم تیر ماه سال 60 در انفجار دفتر حزب جمهوری به شهادت رسید.

همه جنجال های یک نماینده

محمود صادقی از همان ابتدا که به مجلس راه یافت، اظهارات تند و تیزش را آغاز کرد. او از همان ابتدا کنش هایی ایجاد می کرد تا واکنش برانگیزد. آخرین جنجال او همین ماجرای ادعای او درباره حساب های قوه قضاییه بود. در آبان ماه، صادقی در نطقی در مجلس از مقامات خواست در خصوص شایعات موجود درباره واریز میلیاردها تومان از وجوه قوه قضاییه به حساب های شخصی رییس این قوه توضیح بدهند. این اتفاق بعد از آن رخ داد که یک سایت اپوزیسیون که به صورت مشکوکی از خارج از کشور اداره می شود با درج یک خبر نادرست ادعاهایی را در این مورد مطرح کرده بود.

مسئله ای که علی طیب نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی ضمن رد بروز تخلف گفته بود: «از 20 سال پیش با هماهنگی خزانه کل کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مجموعه مبالغی با رعایت حدود قانونی و موازین شرعی برای قوه قضاییه به صورت سپرده در سیستم بانکی کشور قرار گرفته است... به این مبالغ سودهایی نیز تعلق گرفته که البته از اصل پول ها به هیچ وجه استفاده نشده... سود حاصله از مبالغ مذکور، صرفا برای برخی هزینه های معین صرف شده است.»

صادقی در نطقی در صحن علنی مجلس از لاریجانی درخواست کرده بود: «برای جلوگیری از ادامه سوءاستفاده بیگانگان و به منظور شفاف سازی» گزارشی از عملکرد حساب های مربوطه منتشر کند. او یک جنجال خبری گسترده را به راه انداخت و اختلافاتی میان برخی مسئولان به رسانه ها بروز کرد تا آنجا که آیت الله آملی لاریجانی در واکنشی، از رییس مجلس و رییس جمهور انتقاد کرد که چرا در برابر این تهمت ها از رییس قوه قضاییه حمایت نکرده اند. دادستان تهران نیز در توضیح این حساب ها گفت که از سال 1373 و در دوره ریاست محمد یزدی بر این قوه، حساب هایی با اخذ مجوزهای لازم به نام قوه قضاییه افتتاح شده و مسئولان ارشد نظام از آنها مطلع بوده اند.
 
mahmood sadeghi 2

اندکی بعد از این اظهارات وقتی پرونده های دیگری از محمود صادقی در قوه قضاییه مطرح شد، او با حکم بازداشت مواجه شد. در هشتم آذر ماه سال 1395 ماموران دادستانی برای دستگیری صادقی به منزل او مراجعه کردند. این اتفاق بلافاصله توسط محمود صادقی به یک پروژه خبری و تبلیغاتی دیگر تبدیل شد و ماموران با پیگیری برخی مسئولان از دستگیری وی منصرف شدند.

محمود صادقی در تاریخ 4 خرداد ماه 1395 و قبل از افتتاح مجلس دهم با اتهام به دانشجویان بورسیه گفته بود: «نظر حقوقی بنده در این خصوص این است که تمام بورسیه ها غیرقانونی بود. بی بروبرگرد تمام 3 هزار و 700 و خرده ای بورس خلاف قانون بوده است.» به دنبال این اظهار نظر وی، تعدادی از دانشجویان بورسیه با شکایت به قوه قضاییه ادعای وی را اتهام بی اساس خوانده و درخواست رسیدگی دادند.

پیرو شکایت خصوصی دانشجویان بورسیه از محمود صادقی و  چهار ماه عدم مراجعه وی به دادسرا، لزوم حضور محمود صادقی در دادسرا توسط قوه قضاییه به علی لاریجانی – ریاست مجلس شورای اسلامی – نیز اطلاع رسانی می شود اما وی همچنان از حضور و پاسخگویی در خصوص ادعای مذکور خودداری می کند، در نتیجه سرانجام در تاریخ هشتم آذر ماه حکم جلب سیار وی صادر می شود که مجدد محمود صادقی از همراهی مامورین خودداری می کند. در این خصوص دادستان تهران عنوان کرده است که اقدامات محمود صادقی در مقاومت در قبال مامورین و تحریک افراد برای حضور و اجتماع در مقابل منزل وی، اخلال در نظم عمومی، جرم محسوب و بر اتهامات قبلی وی افزوده خواهد شد و نامبرده باید به آن پاسخگو باشد.

با این وجود محمود صادقی که در دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یافته بود، تایید کرد که یکی از موارد اتهامی او طرح سوال درباره سحاب های بانکی رییس قوه قضاییه بوده است. در تاریخ نهم آذر محمود صادقی با مراجعه به دادسرای فرهنگ و رسانه و پس از انجام تحقیقات در مورد اتهامات مطروحه توسط بازپرس پرونده و صدور قرار تامین کفالت و با معرفی کفیل آزاد شد. در تحولی دیگر در این مورد در جلسه فوق العاده ای که هیات نظارت بر رفتار نمایندگان برای موضوع محمود صادقی در تاریخ یکشنبه 14 آذر برگزار کرد اعلام کرد که برخی اظهارات وی در راستای ایفای نقش نمایندگی نبوده است.

رخدادی که در واکنشی نسبت به آن علی لاریجانی در صحن علنی مجلس گفت: «درباره آن مطلبی که فرمودید و تذکری که در مجلس دادید که احساس می کنید حق تان پایمال شده است، من گفتم مطالبی را که شما گفته اید، آوردند و دیدم؛ گفتید خطاب تان به وزیر اقتصاد بود که بر اساس کدام ماده قانونی این دخل و خرج ها را قانونی اعلام کرده اید؟ اما شما یک چیزی اضافه کرده اید و گفته اید بر اساس کدام قانون این مبالغ به یک حساب شخصی داده می شود؟ اینجا نقطه اتهام است؛ وقتی وزیر اقتصاد می گوید آن سایت ضد انقلاب دروغ گفته است و این پول ها که در قوه قضاییه است به نام قوه قضاییه است، از برادر عزیزمان آقای دکتر صادقی فرزند شهید صادقی عزیز، نماینده مجلس انتظار نبود که آن را تایید کند.
 
ضمنا به خاطر دارید شما به همراه آقای مازنی و آقای رحیمی نماینده تهران تشریف آوردید. من خدمت شما عرض کردم این حرف نادرست است و این پول ها به نام قوه قضاییه است و به نام شخص نیست؛ چرا اصلاح نکردید؟ ما مفتخریم که در مجلس مدرس هستیم که از حق باید دفاع کنیم نه از حرف ناحق؛ وقتی شما آبروی مسلمان و تشکیلاتی را می ریزید، شمایی که خودت یک روحانی بوده اید و آخوندی کرده اید مگر در روایات نداریم که حرمت مومن مانند حرمت کعبه است؟ این گونه ما حرمت مومن را حفظ می کنیم؟ انتظار من از شما که فرد فرهیخته ای هستید این بود پس از آن که من به شما گفتم با اطلاع به شما می گویم که حرف وزیر اقتصاد درست است، سخن خود را اصلاح می کردید اما اصلاح نکردید.»
 
mahmood sadeghi 3

همچنین پس از بررسی پرونده محمود صادقی در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نایب رییس این هیات نظارت گفت: «پرونده شکایت قاضی یاشار سلطانی از محمود صادقی در این هیات، بررسی و اظهارات نماینده تهران درباره قاضی این پرونده در راستای وظایف نمایندگی دانسته نشد. از سوی دیگر اظهارنظرهای محمود صادقی در مورد موضوع دانشجویان بورسیه در راستای ایفای وظایف نمایندگی وی نیست و قوه قضاییه به موضوع رسیدگی کند.»

پشت پرده های یک نماینده

حالا که این مواضع و رفتار سیاسی او مرور شده، می توان این سوال را مطرح کرد که محمود صادقی چه پازلی را چیده است؟ اگر قرار بر مقایسه او با مصادیق مشابه باشد آیا می توان گفت که محمود صادقی بازتولیدی از علی مطهری است؟ به یک معنا آیا پشت اقداماتش حمایت جناح را دارد و بر اساس یک طرح از پی نوشته شده رفتار می کند؟ شواهد می گوید محمود صادقی اگرچه ابزاری برای برخی نقشه پردازان اصلاح طلب شده اما مطلوب کل جریان نیست.
 
شاید این یک گمانه باشد اما در فضای ژورنالیستی شاید بتوان این حدس را زد که او توسط برخی افراد اداره شده است. چه اینکه او بلافاصله بعد از اظهارات و کارهای جنجالی اش حرف های متناقضی را بیان کرده و از حرف هایی که زده عقب نشینی کرده است. نمونه اش حضور در دادسرا و بعد از آن عذرخواهی از سخنان تندی که در یک سخنرانی مطرح کرده است.

او در برخی حوزه ها حتی از علی مطهری هم عبور کرده و در حال ایجاد یک کاراکتر سیاسی برای خود است، کاراکتری که شاید برای روز مهمی آماده خواهد شد.

بازتولید مجلس ششم؟

در این میان اما برخی دیگر می گویند جریانی که محمود صادقی از سوی آنها حمایت می شود، در پی بازگشت به مجلس ششم است اما آیا مجلس دهم استعداد تبدیل به این پارلمان خاص دهه هفتاد را دارد؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال منفی است. این پاسخ دو دلیل قوی دارد: «اول این که به فرض حمایت همه اصلاح طلبان مجلس از چنین دگردیسی، این مجلس مانند مجلس ششم نیست که اکثریت آن را اصلاح طلبان تشکیل داده باشند.
 
در این مجلس نیروهای موثر اصولگرا حضور دارند که جلوی اجرای چنین پروژه ای را خواهند گرفت. دوم این که به نظر می رسد خود اصلاح طلبان و حامیان آنها هم می دانند از رادیکالیسم دهه هفتاد و هشتاد چه لطمه ای خورده اند. آنها که دوباره و البته به سختی به قدرت رسیده اند نمی خواهند عنان کار را به رادیکال ها بسپارند. نگاهی به اظهارات برخی چهره های اصلاح طلب نشان می دهد که نسبت آنها با مجلس ششم چیست.»
 
mahmood sadeghi 4

برای مثال محمدرضا عارف در پاسخ این سوال که آیا تحصن مجلس ششم یک اشتباه استراتژیک از سوی اصلاح طلبان بود، تندوری را تخطئه کرده می گوید: «بله. قطعا باید جلوی چنین رویکرد و اتفاقاتی را بگیریم، باید درون نظام و با سازوکارهایی که درون نظام اندیشیده و طراحی شده عمل کنیم. من مطمئنم با بهره گیری از این رفتار در هیچ موردی به بن بست نمی رسیم. من از رقیب گله نمی کنم، مسئله اصلی روی تکروی های داخل جناح اصلاح طلب است و من بیشتر نگران آن هستم... مانیفست شفاف و جامعی برای اصلاحات ارائه نشده و این موضوع ضربه های مختلفی زده است... ما هیچ گاه شرایط مناسب برای تدوین مانیفست در بنیاد باران نداشته ایم.»

یا در اظهارنظری دیگر مجید انصاری گفته است: «[در مجلس ششم] تندروی هایی مثل جریان تحصن ها صورت گرفت که از دید من زیبنده نبود.»

هاشمی رفسنجانی هم گفته است: «مجلس ششم یک مقدار از اعتدال خارج شد. واقعیت کشور را در نظر نگرفت، شاید به زعم خودشان، کارهای شان با سوءنیت نبود ولی با روحیه کل جامعه سازگار نبود و نوعی تندروی بود. همین ها باعث شدند که در مقابل شان گروه هایی شکل گرفتن و افرادی که افکار آن گونه داشتند، با برنامه ریزی آمدند.»

یا در واکنشی دیگر حسین مرعشی می گوید: «مجلس ششم، تجربه خوش سرانجامی نبود. ما در آن زمان مسیری را طی کردیم که نهایتا کار را به آقای احمدی نژاد واگذار کردیم. واقعیت این است که افکار عمومی هنوز فراموش نکرده اند که در مجلس ششم نیز به جای پرداختن به مشکلات کشور و رسیدگی به حال محرومان و مستضعفان، رو به سوی تصویب لوایح یا طرح هایی آوردند که نه تنها مشکل جامعه نبود، بلکه می توانست حاکمیت را هم در هر دوره ای وارد بحران و چالش کند.
 
به عنوان نمونه مجلس ششم با در دستور کار قرار دادن طرح یا لوایحی نظیر «لغو قانون گزینش ها»، «اصلاح قانون انتخابات»، «اصلاح قانون مطبوعات»، «افزایش اختیارات رییس جمهور» و «پیوستن ایران به کمیسیون حقوق زنان» تلاش کرد تا آرام آرام نظام جمهوری اسلامی را وارد بحران های دست ساز کند.»

در این کانتکس می توان گفت محمود صادقی پدیده ای است که نباید در زمین اش بازی کرد؛ حالا او چه پدیده فردی باشد چه فرد حمایت شده از سمت یک تشکیلات یا جریان، باید با تدبیر از کنار او گذشت.
انتهای پیام /  راستین آنلاین
1600 کلیک ها  سه شنبه, 07 دی 1395 23:34
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا