این حسین کیست که.....

بگذارید قطعه ای که همه می دانیم ولی چرائی آن را نیافته ایم بازگو کنم ،روز ترویه (هشتم ذی الحجه)که حاجیان قربانی های خود رابه سوی عرفات می برند تادر روزدهم ذی الحجه درمنا ذبح کنند،پیشوای شهیدان با قربانیان خود به سوی کوفه حرکت نمود تا قربانیان را درروزدهم محرم الحرام درمنای عشق قربانی نماید.....     چرا؟

تا درپیکراجتماع ابتلا به کم خونی،خون تزریق کند وخودحیات جاوید بیابد:

زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست                                   بلکه زنده است شهیدی که حیاتش زقفاست

تااینکه بدانیم ،امام حسین (ع)مرزعقیده را در هم شکسته،از هر کیش و آیینی دلهایی را به سوی خود جلب و جذب کرده است.

مگر نه این است که "گاندی"مصلح بزرگ هندی میگوید:من برای ملت هند هیچ تازه ای نیاوردم.بلکه فقط نتیجه ای را که از مطالعات خود در پیرامون قهرمان کربلا بدست آورده بودم،برای ملت هند به ارمغان آوردم.مااگربخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیمایم که حسین بن علی (ع)پیمود.

یا "ماریین آلمانی"در این رابطه می گوید:

"امام حسین اول شخص سیاستمداری بود که تا به امروز احدی چنین سیاست موثری اختیار ننموده است.

اگر حادثه خونین کربلا پیش نمی آمد،قطعا اسلام به این حالت باقی نبود،ممکن بود اسلام و اسلامیان یکباره محو ونابود گردند" این شخص کسی است که با مکتب حیاتبخش اسلام آشنا نیست.

اقبال لاهوری که از مکتب تشیع بیگانه است می گوید:

تا قیامت قطع استبداد کرد                                     موج خون او چمن ایجاد کرد

خون او تفسیر این اسرار کرد                               ملت خوابیده را بیدار کرد

چه گفته است محمد علی جناح،قائد اعظم و موسس پاکستان:

"هیچ نمونه ای از شجاعت بهتر از آنکه امام "ع"از لحاظ فداکاری و جانبازی نشان داد ،در عالم پیدا نمی شود.

به عقیده ی من تمامی مسلمین باید از این شهید که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد سر مشق بگیرند و از او پیروی کنند"

زسربازی سرافرازی بود آزاد مردان را                                       سرافرازی و سربازی ز شاه کربلا آموز

بیائیم سخن "توماس کارلایل"مورخ و فیلسوف انگلیسی را مورد برسی قرار دهیم:" شهدای کربلا با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جائی که حق با باطل روبرومی شود اهمیتی ندارد ،پیروزی حسین "ع"با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است"

اما آنکس که وجود ذیجود حضرت حسین بن علی "ع"را می شناسد برایش عجیب نیست:

در نبرد حق و باطل سرافراز آمد حسین                                             عاقبت بر ظلمت شب چیره شد نور سحر

چه کسی می تواند ذکر خصوصیات امام حسین "ع"در عالم وجود تا انقضاء روز جزاء نماید بجز حضرت حق و جد و پدر و مادر بزرگوارش،آیا خاص و عام نشنیده اند که جدش پیامبر "ص" فرموده است:

"حسین منی وانا من حسین"ویا در خبر دیگر "انا من حسین و حسین منی"که تمامش در بیان شرافت خود آن جناب بالاتر است از حدیث اول ،زیرا آن جناب اول مخلوقات است و همه خلق تابع و طفیل وجود آن سرورند پس عجیب نیست که جمیع مخلوقات بر آن جناب گریه کنند.چرایی قربانی شدنش در منای عشق خصوصیات حمیده و اخلاق پسندیده ای است که صفات و اخلاق و عبادات آن حضرت نه من حیث صفات الامامیه ،که آن از حیز ادراک برتر است.پس باید گفت:یکی از آن صفات حمیده صفت غیرت دین است ،وعدم تحمل بار ذلت اراذل و اوباش ،"مرگ باعزت به از زندگی ننگین است."

دیگر اوصاف ،شجاعت ،عبادت و رعایت حقوق دیگران حیا ء و رقت قلب باید برشمرد،هرکس بعد از آن جناب به این مقام ها برسد به یقین مقتدایش آن حضرت بوده است.

اگر بطور کوتاه سخنان صاحبان دیگر مکاتب و مذاهب یا حتی لا مذهبان نسبت به حضرت امام حسین"ع"ذکر شد، گوش کنیم صدای افرادی که لعن می کنند قاتل یا قاتلان امام شهید را.پس همه باید به این نکته رسیده باشیم که هدف اساسی نهضت و قیام امام ،نشان دادن ماهیت پلید وعملکرد باطل بنی امیه برای مردم و زودودن پیرایه ها،بدعت ها و نسبت های ناروااز چهره ی دین که آنها بر دین بسته بودند،بود."آلوسی "می گوید:هرکسی که یزید را بخاطر قتل امام حسین "ع"گنهکار ولعن کردن او را جایز نداند،سزاوار است او را در ردیف یاران یزید برشمریم.بنظر من یزید پلید ،به پیامبرایمان نیاورده بود.جنایاتی که بر امام حسین و خاندان و اصحابش روا داشت ،دلیل بر عدم اسلام اوست واین کارهایش همچون انداختن قرآن در نجات و بی احترامی کردن به آن است .....من لعن او و امثال او را واجب می دانم و اگر کسی بگوید توبه کرده و سزاوارلعن نیست،می گویم: احتمال توبه یزید از ایمان یزید کمتر است.ابن زیاد ،ابن سعد و بسیاری دیگر را نیز باید به یزید ملحق کرد و لعن نمود.لعنت خدابر آنها ،اعوان و انصار آنها،پیروان ودوستداران آنها باد،تاروز قیامت.

برزنجی در کتاب "اشاعه "و هیثمی در کتاب "الصواعق "می گویند:

امام احمد حنبل گفته است :"چگونه یزید را لعن نکنیم ،در حالی که خدا او رادر سوره محمد ایه 22 لعن کرده است!

عده ای از دشمنان از جمله" قاضی ابو یعل و حافظ ابن جوزی "یقین به کفر یزید کرده و به تصریح او را لعن کرده اند.

تفتازانی "هم گفته است:"ما در شناخت شخصیت یزید شکست و تردیدی نداریم ،بلکه درایمان آن ملعون شک داریم"

جلاالدین سیوطی" نیز تصریح به لعن او کرده است.ابن خلدون می گوید:یزید فردی فاسق بود و با این وجود شایستگی حکومت بر مسلمانان رانداشت . حسین نیز بخاطر فسق یزید برخود لازم دید تا علیه او قیام کند.شیخ محمد عبده این طور بیان کرده است:هرگاه دردنیا حکومت عادلی یافت شود که احکام دین را احیا و اجرا می کند و یک قدرتی بخواهد آن را از بین ببرد،برهر مسلمانی واجب است تا به یاری حکومت عادل به پا ایستد. قیام امام حسین نیز به همین سبب بود.او بر حاکم ستمگر و ظالمی که با قهر و حیله حکومت مسلمانان را به دست گرفته بود قیام کرد."وصد ها نظریه ای دیگر ......حقیقت این است که:

این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست                              این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست

امید است آن دلهایی که بیدارند بیدارتر و انهایی که در خوابند بیدار شوند.........تا حق را دیده وحقیقت را بشناسند

"مصرعی می گویم و می گذرم          کاروان در دل صحراست خدا رحم کند"

با استناد از کتب شریف  خصایص الحسینیه و مقتل مقرم.....

عبدالرسول خسروبیگ -مدیر فرهنگی ،اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز

انتهای پیام /  عبدالرسول خسروبیگ
1510 کلیک ها  شنبه, 10 مهر 1395 23:11
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا