برندهای ایران چگونه به روزهای آخر می رسند

شاید چهار سال پیش که شرکت فنلاندی «سوپرسل» بازی معروف «کلش آو کلنز» را طراحی و روی گوشی های سیستم عامل iOS به بازار ارائه کرد، هیچ گاه فکر نمی کرد بخش عمده ای از مشتریان خود را در ایران پیدا کند اما فعالان کسب و کار، جوانان بی کار و نیمه بی کار، آنهایی که در مغازه های خود چشم انتظار مشتری مانده اند و حتی صنعتگرانی که به سبب رکود، در «پاس» کردن چک های عقب افتاده شان درمانده شده اند، برای پر کردن اوقات فراغت و فرار از استرس های بی پولی یک راهکار ساده روی گوشی های تلفن همراه شان دارند؛ بازی «کلش آو کلنز».

آنها به بازار کم مشتری و کم رونق نگاه می کنند و در دنیای مجازی غوطه می خورند. به جنگ با قبایل مختلف می روند و طلا و اکسیر سیاه و الماس جمع می کنند و به سکه های خود می افزایند تا بخشی از روزهای پرخمیازه خود را سپری کنند. قلب بازارها، چشم انتظار رونق است و برهوت رکود چشم انداز کنونی است. نشانه های آن هم یکی یکی پیدا می شود و کار به جایی می رسد که تعطیلی و واگذاری کارخانه «ارج» قدیمی ترین واحد تولید لوازم خانگی ایران، هیچ کس را شگفت زده نمی کند و واکنش ها به آه و حسرت و مرور نوستالژی ها ختم می شود.

محسن جلال پور، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، در کانال تلگرامی خود توصیف جالبی از این موضوع کرده و نوشته است «شنیدن تعطیلی «ارج» همان قدر مایه تعجب است که روزی در رسانه های آلمانی با این خبر مواجه شویم که کمپانی بنز تعطیل شده است؛ اما آیا هر دو خبر به اندازه هم تعجب برانگیزند؟» اما چه اتفاقی افتاد که اعلام فروش ماشین آلات کارخانه «ارج» آن گونه که باید، واکنش ها را برنیانگیخت؟

کارخانجات ارج

برندهایی که هویت می دهند


«علینقی عالیخانی» که از سال 1341 تا 1348 عهده دار وزارت اقتصاد بود در خاطرات خود، لحظه ای سخت گویا از دوران طلایی اقتصاد نیمه سرمایه داری ایران در سال های میانه دهه 40 ارائه می دهد. او می نویسد: «در آخرین سفرم به شوروی به آقای نوویکو، قائم مقام نخست وزیر وقت شوروی یک یخچال ساخت ایران با مارک «ارج» هدیه دادم. او فوق العاده خوشحال شد و به من تاکید کرد راننده خودش می آید تا یخچال را ببرد و تاکید کرد مبادا یخچال را به دفترش بفرستم.»

البته ذوق زدگی طرف روسی از دریافت «ارج» به سادگی به دست نیامده بود. خلیل ارجمند، مهندس دانش آموخته در فرانسه و موسس این کارخانه، از ساخت فرغون در میدان شوش آغاز کرده و به ساخت صندلی در کارگاه هشت نفره ای واقع در سی متری جی رسیده بود؛ همان صندلی های فیلی رنگ فلزی معروف که بیشتر قدیمی ها می شناسند.

ارجمند با نیروی جوانی، رفته رفته کارگاه خود را وسعت داد و از دروازه قزوین و سی متری جی، به شرقی ترین نقطه تهران، دروازه خراسان رفت و کارخانه تولید سیم و کانال و مفتول راه انداخت تا اینکه اجل مهلتش نداد و در 34 سالگی هنگامی که برای سرکشی وارد چاه آب رختشویخانه کارخانه اش شد، بندهای کابل دستگاه بالابر پاره شد و به عمق 30 متری چاه سقوط کرد.

از اینجا به بعد، دو برادر او، سیاوش و اسکندر، عهده دار پیشبرد کارها شدند. اسکندر ارجمند برادر بزرگتر که به تازگی از آمریکا برگشته بود، کارخانه را در سال 1337 به گونه ای توسعه داد که 40 مهندس و 600 کارگر در وسعت یک هکتاری اش کار می کردند. سیاوش، با تجربه کار در «زیمنس» آلمان و تسلط کامل به زبان های انگلیسی و آلمانی، کارخانه را به جاده مخصوص کرج منتقل کرد و کار را به گونه ای پیش برد که در سال 1354، ظرفیت بهره برداری از آن به 454 هزار و 100 دستگاه از انواع لوازم خانگی رسید. با بیش از دو هزار پرسنل و سرمایه ای بالغ بر 55 میلیون تومان، «ارج» در این سال ها یک غول صنعتی متعلق به بخش خصوصی بود.

این دوران طلایی «ارج» است که یک دهه را طی کرد تا به طراحی و ساخت چندین مدل بخاری نفتی و گازی، کولر آبی، ماشین لباس شویی، یخچال و فریزر از مدل 10 تا 17 فوت برسد و محصولات خود را در کشورهای خاورمیانه به شهرت و اعتبار برساند. این تاریخچه بخشی از صدها صفحه تاریخ «ارج» است؛ اما نکته مهم تر، «برند»سازی در عصر است که اقتصاد ایران از منابع نفتی برای رشد اقتصادی استفاده می کرد. برندهایی که هر یک هویتی تاریخی برای اقتصاد ایران به همراه آوردند و با روند «ملی شدن» صنایع، پله های ورشکستگی را دوتا یکی طی کردند.

به کارخانه «آزمایش» در شرق تهران نگاهی بیندازید؛ نزدیک به 60 سال پیش، پا به پای «ارج» رشد کرد و بالا آمد و موسس آن، محسن آزمایش، کارگری بود که دغدغه تولید داخلی داشت و در 10 سال، چنان پیشتاز بازارها شد که لوازم خانگی «آزمایش» در سبد خرید شیخ نشین های خلیج فارس بود. 15 سال پیش، پس از بحران بدهی های این کارخانه، آزمایش به بخش خصوصی واگذار شد؛ اما از پسِ بدهی ها برنیامد و حتی مدیران بورسی نیز به دلیل نبود شفافیت در عملکرد مالی، این شرکت را از تالار شیشه ای بیرون کردند تا سرنوشتی مانند «ارج» را به نظاره بنشینند. به اینها، برند نیمه جان «اونیورسال» سابق یا «آبسال» کنونی را اضافه کنید.

سیلور

3 نشانه رکود


برای گذشتن از مرثیه این روزهای ورشکستگی کارخانه های قدیمی ایران، باید به «رکود» فراگیری استناد کرد که اقتصاد ایران را دربر گرفته است. این «رکود فراگیر» نشانه هایی دارد که در پسِ اظهارنظرهای دولتی دیده می شد؛ نشانه اول، کاهش اعتبارات عمرانی است. در ادبیات اقتصادی، صرف اعتبارات عمرانی بالا، می تواند به رونق فعالیت های اقتصادی و پیشران های رشد بینجامد. با اینکه در بودجه های مختلفی که در چند سال اخیر تصویب شده، حجم بودجه های عمرانی بالا رفته است؛ اما به طور عملی این افزایش بودجه ها روی کاغذ بوده و هرگز محقق نشده است.

آن گونه که از آمار موجود برمی آید نسبت اعتبارات عمرانی به اعتبارات جاری، در سال های 1384 تا 1394 که یک بازه زمانی 10 ساله را نشان می دهد، از 33 درصد به نصف کاهش پیدا کرده است. وقتی چنین شرایطی بر هزینه کرد اعتبارات عمرانی سایه می اندازد؛ تولیدکنندگان بخش های پایین دستی چرخه اقتصادی، چاره ای جز تسلیم شدن ندارند.

اما نشانه دوم واضح تر از اولی است؛ رکود فراگیر در بخش مسکن که به هیچ وجه انکار شدنی نیست، رکودی که سه سا لاست ادامه دارد و چشم انداز درخور توجهی نیز ندارد. طبیعی است که در شرایط رکودی مسکن، کالاهای پایین دستی خرید و فروش نمی شود و «پول» به جریان نمی افتد؛ اما نشانه سوم که مهم تر است، کاهش قدرت خرید مردم است.

از سال 1389 و همزمان با تشدید تحریم ها، نرخ دلار از 980 تومان تا سه هزار و 700 تومان نیز رشد کرد. در حالی که همزمان با این افزایش قیمت زلزله وار در اقتصاد ایران، روش پرداخت حقوق و مزایای کارگران و کارمندان تغییر آنچنانی نداشت. تورم شدید از یک سو و افزایش قیمت از سوی دیگر سبب شد قدرت خرید مردم همپای شوک به قیمت دلار، رشد نکند و انبار تولیدکنندگان داخلی به دلیل نبود تقاضا، پرتر از همیشه باشد.

کفش ملی قدیم

داستان تکرار می شود

با تداوم شرایط کنونی، انتشار خبر تعطیلی شرکت ها و برندهای بزرگ ورشکسته، شگفت آور نخواهد بود. مدیران شرکت«ارج»، تعطیلی این کارخانه را تکذیب کرده اند و می گویند «این کارخانه قرار است به بخش خصوصی واگذار شود و هفت شرکت هم در صف خرید هستند...» اما عکس های منتشر شده از فضای این کارخانه سرد، تاریک و تعطیل، شباهت غریبی با لوکیشن فیلم های دلهره آور هالیوودی دارد. به تازگی اخبار جسته و گریخته ای نیز از تعطیلی برند دیگری با عنوان «پارس الکتریک» شنیده می شود.
 
بیشتر اظهارنظرها درباره دلایل چنین پسرفت بزرگی در اقتصاد صنعتی ایران، به مدیریت دولتی و به روزرسانی نشدن ماشین آلات و تکنولوژی ها باز می گردد. اگر بتوان این انتقادها را اصل اول مرگ برندهای نام آور ایران نامید. دلیل دیگر به رکود فراگیری ارتباط دارد که این روزها فعالان بازار را کلافه کرده است.
 
جدول اطلاعات برندهای ایران تارخ افتتاح و تعطیلی
 
 
انتهای پیام /  راستین آنلاین
3160 کلیک ها  پنج شنبه, 07 مرداد 1395 14:50
این مورد را ارزیابی کنید
(3 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا