سرپرست خبرگزاری ایلنا در فارس زیر ذره بین نقد؛

یک دوئل بدون اسلحه

سرویس فرهنگی راستین آنلاین:دراین نشست که به میزبانی مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار می شود،دبیرخبرخبرگزاری ایرنا در استان فارس به عنوان اولین منتقد نشست گفت:فضای رسانه ای این روزهای استان به گونه ای است که حرف بزنی یا سکوت کنی در هرصورت نقد می شوی لذا به نظرم حرف بزنیم بهتر است! 

غلامرضا مالک زاده

غلامرضا مالک زاده 

غلامرضا مالک زاده خودداری از ارائه تک خبر توسط محمدجواد شلتوک کار  را از نکات مثبت وی برشمرد و‌گفت: در حال حاضر ارائه تک خبر جایی در روزنامه نگاری ندارد و باعث می شود که رسانه شما از دیگر رسانه ها عقب بماند. لذا از این زاویه کار شلتوک کار مورد پسند است.
دبیر خبر منطقه هشتم  خبرگزاری ایرنا در فارس آثار شلتوک کار در هفته نامه کشوری ماهرویان را مجله ای دانست و گفت: نوشته های مجله ای خیلی تابع زمان نیستند  از این رو می توانند هر زمانی برای مخاطب جذابیت داشته باشد که از این زاویه نیز شلتوک کار به اصول حرفه ای روزنامه نگاری پایبند بوده است.
مدرس دانشکده خبر شیراز خودداری کردن از مطلق نگاری در یادداشت نویسی را یک ویژگی مثبت برای روزنامه نگار برشمرد و گفت: شلتوک‌کار گاهی از واژه های کلی در یادداشت های خود استفاده می کند و مخاطب احساس می کند که نویسنده رای قطعی صادر کرده در صورتی که بهتر است او  از واژه هایی مانند به نظر می رسد،شاید و سایر واژه های مشابه استفاده کند تا متهم به مطلق نگاری نشود.

یک آفت در نشریات محلی

وی یکی از آفت های روزنامه نگاری فارس را تیتر زدن های بین المللی در نشریات محلی دانست و گفت: نمی دانم چرا یک نشریه استانی باید تیتر بین المللی داشته باشد! ماهرویان نیز از این قاعده مستثنی نبود و شلتوک‌کار در این هفته نامه کمتر از سوژه های استانی استفاده می کرد و اغلب تیتر ملی و بین المللی می زد!
به اعنقاد این منتقد یازدهمین نشست روزنامه نگار درزوم،برخی از گزارش های شلتوک کار ویژگی یک گزارش را نداشت،بلکه به نظر می رسید خبری را می خوانیم که با وی گفت، وی افزود تکمیل و به هم وصل شده است!
او با اشاره به یکی از مطالب محمد  جواد شلتوک‌کار با تیتر سال سقوط،سال فرار گفت در این مطلب اتفاقات مهم همه کشورها مرور می شود اما خبری از ایران نیست!  با این وجود برخی از تیترهای شلتوک کار بسیار هوشمندانه انتخاب شده اند مثل تیتر هوشمندانه "دلواپسی نتانیاهو" که دا راای ایهام معناداری است و ااز این رو من اورا برای انتخاب این تیتر  تحسین می کنم.
مالک زاده گفت: در روزنامه نگا ی انتخاب واژه ها بسیار حساس است و باید حواسمان  را به معانی واژه ها بیشتر جمع کنیم اما گاهی به نظر می رسد دقت لازم در این رابطه نمی شود مثل تیتر " ارمغان افزایش زنان معتاد" که تیتر اشتباهی است چرا که ارمغان دارای بار معنایی مثبتی است و نمی توان آن را  برای جمله ای که دا رای بارمعنایی منفی است به کار برد.
وی از رویکرد بیرون استانی هفته ناممه ماهرویان انتقاد کرد و گفت: توقع می رود هفته نامه ای که در استان منتشر می شود با محوریت اتفاقات استان بسته شود اما رویکرد ماهرویان کاملا غیر استانی بود.

عملکرد شلتوک کار در ایلنا

این روزنامه نگار با سابقه عملکرد شلتوک‌کار را در خبرگزاری ایلنا را در انعکاس اخبار استانی ستود و‌گفت :نگاه استانی شلتوک کار به وقایع در خبرگزاری ایلنا کاملا مشهود است و درستش همین است چرا که ما رسانه فعال در استان هستیم و رویداد های استان باید محور کار رسانه باشد.
مالک زاده گزارش از شخص را شیوه ای جذاب  از گزارش نویسی دانست و گفت : شلتوک کار از معدود روزنامه نگاران استان است که این شیوه گزارش نویسی  را پاس داشته و مخاطب را به سوژه خود بسیار نزدیک می کند مثل گزارشی که با تیتر کربلای جبهه ها یادش بخیر از یک بسیجی می نویسد و  یا گزارشی که از برخورد با یک پزشک در ممسنی نوشته است.

تیترهای  جانبدارانه

دبیر خبر ایرنا در فارس معتقد است: روزنامه نگار نباید در تیتر جهت گیری به نفع یکی و یا موضع گیری علیه او داشته باشد اما شلتوک کار گاهی مرتکب این اشتباه می شودو تیتر جانبدارانه می زند.معتقدم روزنامه نگار رفتارها را  باید توصیف کند و مخاطب است که باید نتیجه بگیرد.

وی دربخش دیگری  از صحبت هایش به تیتر«رالی شیراز با حاشیه تمام شد » اشاره کرد و گفت :شلتوک کار دراین تیتر و خبر که در ایلنا منعمس شده است به خبر صف داده است .مالک زاده تاکید کرد خبر بی صفت است و ما اجازه نداریم مثل عادت بد ورزشی نویسان به خبر صفت بدهیم.
مالک زاده رویکرد شلتوک‌کار در پایگاه خبری راستین آنلاین را نیز رویکردی استانی دانست و گفت: با این وجود برخی از گزارش های این روزنامه نگار در راستین آنلاین از شیراز شروع می شود اما ناگهان سر از تهران درمی آورد!

امید صدیق

امید صدیق

ضرورت توجه مدیران رسانه‌های فارس به آموزش خبرنگاران

امادرادامه این نشست  امید صدیق به عنوان دومین منتقد آثارمطبوعاتی محمد جواد شلتوک کار گفت :به اعتقاد من ، روزنامه‌های فارس باید با هزینه کردن روی نیروی انسانی، زمینه پرورش نیروهای جدید را برای روزنامه و آینده روزنامه نگاری فارس ایجاد کنند.
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات با اشاره به تاریخچه فعالیت روزنامه تحلیل روز در شیراز، این روزنامه را بستر مناسبی برای تربیت نیروی انسانی ماهر در رسانه‌ها خواند که اثرات آن تا سال‌ها بعد در بافت روزنامه‌نگاری فارس دیده می‌شود.
وی، ، با اشاره به سابقه فعالیت شلتوک‌کار در روزنامه تحلیل روز، این رسانه را عامل ایجاد موجی نو در روزنامه‌نگاری فارس خواند و
خواستار توجه مدیران رسانه‌ها به الگوی تحلیل‌روز در حوزه نیروی انسانی شد.
این روزنامه‌نگار سپس به اهمیت مطالعه و تسلط روزنامه‌نگار به نگارش پرداخت؛ وی "تطویل" در نگارش خبر را از ایراداتی کاری
شلتوک‌کار خواند و افزود: با پیشرفت فن‌آوری، ابزارهای ارتباطی روز به روز در حال توسعه هستند و مخاطب مداوم در معرض پیام‌های گوناگون قرار دارد؛ بنابرین خبرنگار باید پیش از پیش در به کار بردن لغت دقت کند؛ واقعیت این است که طولانی بودن خبر با نسبت مخاطب ارتباط معکوس دارد و این مساله خصوصا در زمانه رسانه‌های تعاملی بیش از پیش خودش را نشان می‌دهد.
سردبیر سابق روزنامه های تحلیل روز و افسانه، همچنین به مشکل نگارش لید در آثار روزنامه نگاران شیرازی از جمله شلتوک کار اشاره کرد و گفت: لید ابزار جذب مخاطب است و لازم است روزنامه نگاران ما، مهارت نگارش لید را با مطالعه در خود توسعه دهند.

این مدرس خبرتفاوت کارهای شلتوک کار درابتدای آغاز فعالیت رسانه ای اش با اکنون را بسیار فاحش خواند و افزود:شلتوک کار در تحلیل روز از نوشتن خبر80 کلمه ای درمدت زمان کوتاهی به گزارش و تحلیل نویسی به سبک نرم خبر رسید که نشان از استعداد وی در روزنامه نگاری دارد.

احمدرضا سهرابی

احمدرضا سهرابی

یک دوئل بدون اسلحه

در بخش دیگری از این نشست که با حضور تعداد کثیری از روزنامه نگاران و پیشکسوتان عرصه مطبوعات  فارس بزرگزار شد ،احمد رضا سهرابی روزنامه نگار و کاریکاتوریست بین المللی استان فارس بابیان اینکه  نشست های روزنامه نگار در زوم یک کارگاه آموزشی خیلی خوب است گفت: برای دوستان روزنامه نگاری که در این نشست ها حضور پیدا نمی کنند، متاسفم.
او نقد کارهای شلتوک کار را نوعی دوئل با وی خواند و افزود: البته در این دوئل هیچ اسلحه ای در دست من نیست چرا که ایرادی در کار او نمی بینم او یکی از ژنرال ها ی مطبوعات فارس است که حضورش در نشست نقد آثارش به معنای جنگ و دوئل با هیچکس نیست.

خبرنگار روزنامه عصر مردم بابیان اینکه معتقدم شلتوک کار یک نور کوچک نبود که از دور بیاید  و حالا ستاره شود افزود:برای من او یکی از ستاره های آسمان مطبوعات فارس بوده و هست.
سهرابی در پایان گفت اگر قرار است در این نشست حتما از کار این روزنامه نگار انتقاد کنم باید بگویم: شلتوک کار خیلی طولانی می نویسد و ذهن من کاریکاتوریست که عادت به کوتاه نویسی دارد،گاهی با خواندن این متن های طولانی خسته می شود.نکته دیگر اینکه به اعتقاد من محمدجواد شلتوک کار مسئوولیت های متعددی خارج از حوزه رسانه می پذیرد که اصلا خوب نیست،او باید در قاب رسانه بماند.

مظفر مختاری

مظفرمختاری

یک پکیج کامل

اما درادامه یکی از نمایندگان مردم شیراز درشورای اسلامی  شهر شیرازکه به عنوان میهمان ویژه دراین نشست حضوریافته بود شلتو ک کار را یک پکیج کامل از یک انسان اجتماعی دانست و گفت:بررسی سابقه کار شلتوک کار نشان می دهد که  حضور وی در عرصه های مختلف و قبول مسئولیت های متعدد توسط او نشان از توانمندی های بالای او دارد.

مظفر مختاری با اشاره به عملکرد این روزنامه نگار در مسئولایت های مختلفی که به وی واگذار شده گفت:دوران حضور محمدجوادشلتوک کار در شورای اسلامی استان فارس به عنوان مسئول روابط عمومی و امور بین الملل این شورا ،دوران شکوفایی ارتباطات این نهاد با مردم و سایر دستگاه ها بود.

وی برخورداری از روابط عمومی قوی را فاکتور مهم برای یک خبرنگار دانست و گفت:شلتوک کار در جریان برگزاری سیزدهمین اجلاس بین المللی تجلیل از پیر غلامان حسینی در شیراز نشان داد که از این فاکتور مهم به خوبی بهره جسته است.

شلتوک کار از آرمانگرایی به واقع گرایی رسیده است

مسئول پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی نیز که در این نشست حضور داشت گفت:وقتی سال 85 بعد از فراغت از تحصيل به شيراز بازگشتم  يکي از خوش شانسيهاي من در آن سال انتشار روزنامه تحلیل روز بود.

عباد الله همتی با بیان اینکه اين روزنامه برای من يادآور روزنامه شرق آنروز و محمد جواد شلتوک کار تداعی کننده محمد قوچانی برای استان فارس  بود افزود:وقتی روند حرکت شلتوک کار را از آن روز دنبال مي کنيم مي ينيم که در طي يک دهه از شور و حرارت آرمان خواهي به پختگی واقعگرایی و حتي نوعي عملگرايي رسيده است که اين نقطه مي تواند نقطه مطلوبي باشد. به شرطي که نهايتا به محافظه کاري و پذيرش دربست وضع موجود منجر نشود.

وی با اشاره به نقد یکی از حاضرین در این نشست به آثار محمدجواد شلتوک کار گفت:برخي ايراد مي گيرند که مطالب شلتوک کار بعضا داراي جهت گيري آشکار است به اعتقاد من  اين موضوع في نفسه ايراد نيست. چرا که هيچ متني فارغ از جانبداري نيست. حتي ممکن است اين موضوع متضمن صراحت، شفافيت و صداقت هم باشد و به مذاق مخاطب خوشايند باشد منتها آن چيزي که بايد رعايت شود ارائه استدلال قوي است.

همتی افزود:برخي نيز ايراد مي گيرند که مطالب وي دچار تطويل است و در دنيايي که مخاطب کم حوصله شده و پيامهاي زيادي دريافت مي کند اين موضوع با خبرنگاري اين زمانه همخواني ندارداما  اگر بپذيريم که مزيت نسبي روزنامه در دنياي کنوني ارائه تحليل است و تحليل غالبا همنشين تطويل، اين ايراد نيز حداقل در مورد تحليلهايي که شلتوک کار ارائه داده است زياد جدي نيست. هر چند در مورد اخبار و گزارش هاي موردي قابل پذيرش است.

کوروش کمالی سروستانی

کوروش کمالی سروستانی

وجود شکاف ارزشی در رسانه ها را یک آفت است

مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس  نیز که به عنوان میزبان در بخش پایانی  این نشست سخن می گفت،برگ برنده روزنامه ها در عصر تکنولوژی را تحلیل و نظر دانست و افزود: در دنیای امروز اگر روزنامه ها فقط به خبر اکتفا کنند و به سمت تحلیل و تفسیر نروند،از فضای مجازی جا می مانند.

کوروش کمالی سروستانی یادآور شد: امروز کمتر کسی روزنامه را برای خبر می خواند،چرا که با گسترش فضای مجازی اخبار رویدادها و حوادث قبل از انتشار در روزنامه به وفور در فضای مجازی منعکس می شود،لذا زاویه دید و تفسیر و تحلیل روزنامه ها بر رویدادها و حوادث است که آنها را برای مخاطب خواندنی و جذاب می کند و خوشبختانه جناب شلتوک کار که امروز به نقد آثار او نشسته ایم در بخش هایی از تحلیل و تفسیر  موفق عمل کرده که باید تقویت شود.

وی توجه به جغرافیا و تخصص را در حوزه رسانه مهم تلقی کرد و گفت: متاسفانه برخی اوقات ما جغرافیا و تخصص را به رسمیت نمی شناسیم و در همه عرصه ها اظهار نظر می کنیم.به همین دلیل نمی توانیم مرجع واقع شویم و در واقع برای دل خودمان خواهیم نوشت و نتیجه آن می شود که موثر نخواهیم بود و شاید انتقاد مجموعه دوستان ما در نشست های روزنامه نگار در زوم بر مطبوعات فارس همین موضوع است.

وی اظهار امیدواری کرد با انرژی و خلاقیتی که شلتوک‌کار دارد،در آینده خبرهای بهتری از او بشنویم که با سلیقه و شیوه خودشان است.

کمالی سروستانی وجود شکاف ارزشی در رسانه ها را یک آفت دانست که مخاطب را تیکه تیکه می کند.شکاف ارزشی که در فرهنگ رسمی و عمومی ما نیز وجود دارد.از طرفی پخش فیلم های سینمایی در شبکه های خارجی را ممنوع می کنیم از طرفی این سئوال در ذهن ایجاد می شود که مگر ما یک محصول جمهوری اسلامی را تولید نکردیم؟ اگر به هر دلیلی هرکسی آن را پخش کند آیا دارد ارزش ما را تبلیغ می کند، یا ارزش خودش را؟ مگر اینکه فکر کنیم آن چیزی که  تولید شده محصول ما نیست.یعنی فکر کنیم وزارت ارشاد و کارگردانان و هنرمندان،صلاحیت تولید نداشتند،به همین دلیل می خواهیم جلوی تبلیغ فسق و فجور را بگیریم نه جلوی تبلیغ کالای فرهنگی جمهوری اسلامی را!

مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در پایان گفت: واقعیت قضیه این است که رسانه های خارج از کشور به خاطر همین شکاف ارزشی تاثیرشان بیشتر از رسانه های داخلی است.در واقع داریم خودمان را از تاثیر گذاری در حوزه عمومی عقب می اندازیم و کار دیگری نمی کنیم.به همین خاطر این شکاف ارزشی از مسائل مهمی است که رسانه ها باید به آن بپردازند و بگویند که با این شکاف فرهنگی رسمی و غیر رسمی چه باید بکنیم؟

محمدجوادشلتوک کار

محمدجوادشلتوک کار

داستان زندگی یک خبرنگار

اما در پایان این جلسه محمد جواد شلتوک کارضمن تشکر از حضور اهالی رسانه فارس خصوصا پیشکسوتان  در این نشست ،نقد های مطرح شده توسط منتقدین این نشست را به مثابه یک کارگاه آموزشی برای خودش دانست و گفت:ارائه این نقد ها مانند پاک کردن غباری روی کار هایم است که سعی می کنم از این به بعد در ارائه کارهایم آنها رارعایت کنم.

وی با ارئه متنی داستان زندگی خود را اینگونه شرح داد: انگار همین دیروز بود،غروب یکی از  اولین روزهای مهرماه سال 67...

مهر ماه آن سال پسر شر و شورخانواده  که سرخوش ازرفتن به کلاس سوم ابتدائی وکسب مجوزنوشتن با خودکار به جای مدادسرازپای نمی شناخت نمی دانست، که باید برای از پس درس انشاء برآمدن ،کاسه چه کنم دست بگیرد.

دومین سه شنبه  مهرماه از راه رسیده بود.پسر شروشورخانواده کیف مدرسه اش که از کیف هم کلاسی هایش بزرگتر و سنگین تر بودرا به دوش انداخته بودو آهسته آهسته به سمت خانه می رفت.گویی  شاگرداول آن روزهای کلاس سوم الف مدرسه شهید رجایی آن روزبه جای سنگینی کیف مدرسه روی دوشش سنگینی غمی را احساس می کرد که  چاره آن را نمی دانست.غم نوشتن!

پسرک نمی توانست غمش را پشت غرورو قدبازی  هایش مخفی کند. اما مثل بسیاری دیگر از کودکان آن دوره این مادرش بود که به دادش می رسید.

مادرپسرک به او آموخت  که چگونه  هرچه در سر دارد روی کاغذ بیاورد. مادرپسرک داستان ما که با حوصله فراوان  خواندن و نوشتن را قبل از رفتن پسرش به مدرسه به او آموخته بود،اینک  جرقه  خوب نوشتن را نیز درزندگی پسرش که قرار بود،ازپس موضوع انشاء کلیشه ایه  می خواهید درآینده چکاره شوید؟برآید زده بود.

مادر سرخوش از اینکه پسرش می خواهد درآینده جراح و متخصص قلب شود و پسر خوشحال از اینکه توانسته با درس انشاء کنار بیاید هردو سر از پای نمی شناختند.

پسرک داستان که علیرغم سن کمش مشتری پر و پا قرص آن روزهای کیهان ورزشی بودو هر روز شنبه  این مجله سیاه و سفید 8 تومانی را از پدرش مطالبه می کرد تا یک هفته فرصت داشته باشد با هجی کردن کلمات آن را بخواند،اینک نوشتن را هم آموخته بود.

گویی نفس مسیحایی مادردردستان او توانی ایجاد کرده بود که احساس می کرد دیگر هرچه را می خواهد بگوید می تواند بنویسد.

پسرک که  حالا اعتماد به نفسش بیشتر شده بود کلاس چهارم و پنجم را در حالی گذراند که شاید  جنگ وبمباران شهرها و برخی دیگر از اتفاقات،  فضای مدرسه اش را برای  ابراز وجود درنوشتن تحت تاثیر قرارداده بود.

رفتن به مقطع راهنمایی و آن هم  در مدرسه ای که علیرغم وسعت زیادش به گفته مدیر آن   برای شخص اول داستان ما کوچک بود،این فرصت را برای او بوجود آورد تا علاقه اش به نوشتن را علنی تر کند.

او که حالا برخلاف بسیاری از هم کلاسی ها و هم سن و سالهایش عاشق زنگ انشا بود،از روزهای اول حضوردرمدرسه راهنمایی شهید مطهری ایده درست کردن روزنامه دیواری رادر سر می پروراند.ایده ای  اما متفاوت با آنچه همکلاسی ها و معلمانش تا پیش از این دیده بودند.

قهرمان داستان که حالا پا در سالهای ابتدایی دهه دوم زندگی اش گذاشته بودچگونه نوشتن را مدیون مادرش بودو چه نوشتن رامدیون پدرش.

او ایده نشاندن معلمانش دور میز مصاحبه را از کیهان ورزشی های خوانده شده اش در 7-8 سالگی در ذهن داشت.همان کیهان ورزشی هایی که  عصر شنبه هر هفته  پدرش از محل کارش برای او به خانه می آورد.گرچه این روزها درزندگی نوجوان قصه ی ما کیهان ورزشی  جای خود را به خبر ورزشی داده بود.اما او ایده اش را اجرایی کرد و روزنامه دیواری متفاوت باآنچه  تاکنون در و دیوار مدرسه اش به خود دیده بود را تهیه  کرد.روزنامه دیواری او که هر هفته  مصاحبه با معلمان مدرسه را به عنوان مطلب اصلی در دل خود جای داده بود،خیلی زود جای خود را دردل بچه های مدرسه و معلمان بازکرد.

او سالهای دوران راهنمایی را با عشق درآوردن روزنامه دیواری پشت سرگذاشت. دوران دبیرستان گرچه  دورانی نبود که بتواند راه رفتارهای شبه ژورنالیستی  دوران  درس خواندن در مقطع راهنمایی را دنبال کند،اما فرصتی بود تا او با روزنامه های دیگر جز خبر ورزشی آشنا شود.روزنامه هایی که برخی از آنها صبح چاپ می شدند و برخی دیگر عصر.او گرچه تفاوت ابرار،کیهان،رسالت ،جمهوری اسلامی و سلام را در ابتدا درک نمی کرد اما انگار سلام آن روزها بیشتر به دلش می نشست.

نقش اول داستان ما که حالا پش لبش اندک اندک مو سبز شده بودو ناخودآگاه  درجریان یک حرکت اجتماعی قرارگرفته بود که روزنامه خواندن را یک ارزش می دانست روی  پیشخوان دکه های  مطبوعاتی  تیتر های متفاوتی را نسبت به سالهای قبل مشاهده می کرد.تیتر هایی با حرف هایی متفاوت !حرف هایی از جنس آزادی بیان،حقوق مدنی ،گفتگوی تمدن ها و حرف هایی از این دست.

شاید او که پیش از این برخی  خط خطی های خودش را به واسطه یکی از دوستانش به هفته نامه هدهد  فرستاده بود،خیال نمی کرد در سالهای میانی دهه دوم زندگی اش با دو اتفاق ساده پا درعرصه رسانه خواهدگذاشت.اتفاق اول زمانی رخ داد که او اطلاعیه جذب خبرنگار افتخاری را دربرد دانشگاه دید .وقتی به روابط عمومی دانشگاه مراجعه کرد تا شانس خود را برای خبرنگارشدن در خبرگزاری ایسکا نیوز بیازماید،مهلت ثبت نام تمام شده بود.اما به دلیل عدم استقبال دانشجویان آن روزهای دانشگاه آزاد شیراز،خیلی زود تنها خبرنگار ایسکانیوزدرشیراز نام گرفت تا بدون گذراندن حتی یک دقیقه  کلاس با پررویی خود را خبرنگار بنامد.خبرنگاری که  حالا مجبوربودبرای حفظ حیثیتش روزنامه خواندن هایش را بیشتر از قبل کند.در میان اسم های رنگ و وارنگ روزنامه نگاران آن روزها نوشته های محمد قوچانی  بیش از بقیه به دلش می نشست.  او سعی می کرد از روی نوشته های قوچانی الگو برداری کند.

سعی و تلاشی که پس از وقوع اتفاق ساده دوم زندگی رسانه  ای او و بازشدن پایش درروزنامه تحلیل روز شاید به وقوع پیوست.

از سالهای پر استرس و تنش تحلیل روز گرچه اینک تنها خاطره ای برای او باقی مانده است اما خاطرات بودن با آدم هایی که خیلی چیز ها را ازآنها آموخت همیشه نقاط روشن و شفافی  را درذهن  خبرنگاری که اینک در مقابل شما نشسته است  به یادگار گذاشته است.شاید مهمترین  منفعت دوران تحصیل در تحلیل روز برای سوژه امروز نشست رسانه در زوم افزایش اعتماد به نفسش بود برای انجام دادن کارهای بزرگتر و قبول مسئولیت های سنگین تر در عرصه رسانه!

این نشست با اهدا لوح یابود مرکزاسناد و کتابخانه ملی به شلتوک کار خاتمه یافت.

 اهدا لوح یابود مرکزاسناد و کتابخانه ملی به شلتوک کار

 

انتهای پیام /  101
2636 کلیک ها  جمعه, 04 تیر 1395 19:44
این مورد را ارزیابی کنید
(6 رای‌ها)

نظر دادن

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «راستین آنلاین» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بالا